عصرایران در یادداشتی نوشت: آقای رحیمپور ازغدی گفته سران دولت موقت مهندس بازرگان (که برای شرکت در جشنهای سالگرد انقلاب الجزایر در مهر ۱۳۵۸ به این کشور سفر کرده بودند) برای دیدار با زیبگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر رییس جمهوری آمریکا «خوشحال بودند و جفتک میانداختند».
او البته این مقدمه را برای طعنه به حسن روحانی گفته و این که آرزو داشته «ولو در دستشویی با رییس جمهوری آمریکا ملاقات کند».
این نوشته اما نه به بخش حسن روحانی کار دارد و نه تعبیر «جفتک انداختن» که به برژینسکی نسبت میدهد حال آن که بعید است چنین لفظی را فردی از فرهنگ دیگر (آمریکایی- لهستانی تبار) به کار برده باشد. این است که از بازرگان و دکتر یزدی نام میبرد و از دو نفر دیگر نه؛ اما جفتک انداختن را به همهی هیأت ایرانی نسبت میدهد و کسی را مستثنا نمیکند. حتی این نیست که چگونه فردی متولی دانشگاهیان درباره ۴ استاد برجسته دانشگاه این لحن را به کار میبرد یا موضوع گفت و گو با توجه به حضور وزیران خارجه و دفاع نحوه تحویل سلاحهای خریداری شده در ٰرژیم گذشته با بازپس گرفتن پول آنها بوده است.
نکته اصلی این است که ترکیب هیأت محدود و منحصر به دو نفر -مهندس بازرگان نخستوزیر و دکتر یزدی وزیر خارجه- نبود. بلکه دو عضو دیگر هم در آن سفر و آن ملاقات بودند: دکتر مصطفی چمران معاون نخستوزیر و وزیر دفاع ملی و محمد مجتهد شبستری (دینپژوه).
حال باید دید مهندس مهدی چمران رییس شورای شهر تهران و برادر شهید چمران سخنان آقای رحیمپور ازغدی را توهین به دکتر چمران هم میداند یا نه؟ هر چند مسوولیت پاسخ به اهانت به دکتر چمران تنها با برادر او نیست.
با این حال اگر سکوت کند و پاسخ ندهد ماجرای اهانت رحیمپور ازغدی به زلفیگل وزیر علوم (که با لفظی توهینآمیز او را خطاب قرار داده و گفته بود: آّهای [نام حیوان باربر]…!) به یاد میآید که سکوت کرد و واکنش نشان نداد و این گونه تعبیر شد که بیشتر نگران صندلی وزارت است چون رحیمپور عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی است و در قیاس با زلفیگل نفوذ و موقعیت محکمتری دارد و عضو ارشد نهادی بالادست مجلس در امور فرهنگی است که با عنوان سیاستگذاری عملا قانونگذاری میکند.
این یادآوری هم خالی از لطف نیست که مهدی چمران در یکی از جلسات اخیر شورای شهر برای خاموش کردن اختلافات گریست و گفت من در آستانه مرگ هستم. به همین خاطر چه بسا نگرانییی نداشته باشد و در واکنش اگر پاسخ ندهد و تقبیح نکند دست کم مانند نوبت قبل لحظاتی بگریَد.