طبق اصول دیپلماتیک انتصاب و استقرار رؤسای پستهای کنسولی باید با موافقت کشور پذیرنده و رعایت ترتیبات مرتبط باکنوانسیونهای بینالمللی صورت گیرد. این اقدام ناشایست طالبان به عنوان گروهی که هنوز از سوی جامعه جهانی و از جمله درایران به رسمیت شناخته نشدهاند، مصداق بیحرمتی به کشور ایران است.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: ساختار نظامی طالبان با توجه به واحدهای انتحاری و فراتر از آن عملکرد شبکه حقانی، مشی تروریستی خود را حفظ کرده و از طرفی گزارشها حاکی آن هستند که عوامل حوادث تروریستی در خاک ایران و روسیه، در جغرافیای تحت تسلط طالبان آموزش دیدهاند، بنابراین انتصاب سرکنسول افغانستان در مشهد بدون رعایت ترتیبات قانونی علاوه بر بیاحترامی به کشورمان، نشان از اهداف شوم طالبان دارد.
شائبههایی پیرامون هیاتی که طالبان برای تحویل کنسولگری افغانستان در مشهد اعزام کردند در رسانههای افغانستان مطرح شده، سرکنسول جدید به شبکه حقانی مرتبط است. یکی از افراد مرتبط و همکاران پیشین همین جمع، سابقه ضرب و شتم اتباع ایرانی را داشته و سوابق جاسوسی، تحریک مذهبی برای سربازگیری و... را به آنها منتسب کردهاند.
طبق گفته منابع آگاه، گروه طالبان چندی قبل سه دیپلمات را برای اقدامات کنسولی به کنسولگری افغانستان در مشهد اعزام میکند که مورد موافقت وزارت خارجه ایران قرار میگیرد، یکی از آن دیپلماتها "سلیم" [مشهور به دکتر سلیم] نام داشت که یک عکاس ایرانی را به داخل کنسولگری افغانستان در مشهد کشانده و شکنجه میکند که پس از آن با شکایت این فرد، از ایران اخراج و یک دیپلمات دیگر از جانب طالبان جایگزین این فرد خاطی میشود.
همین سه دیپلمات طالبان چند ماه پیش با استفاده از پوشش و خودروی دیپلماتیک در فرودگاه مشهد اقدام به ربودن قاری عیسی محمدی یکی از اعضای سرشناس اپوزیسیون حکومت طالبان کردند. گویا قاری عیسی محمدی از مشهد با پرواز اسلامبول عازم آلمان بوده که به او اعلام شده ممنوعالخروج است. او از پرواز جا ماند و این سه تن ازاعضای گروه طالبان بااستفاده ازاین فرصت سعی کردند در محوطه فرودگاه مشهد وی را به زور به یک ماشین پلاک دیپلماتیک سوار کنند.
برخی کارشناسان مسائل افغانستان معتقد بودند که اگر طرفداران جبهه مقاومت ملی افغانستان در فرودگاه مشهد همزمان نرسیده و با طالبان درگیر نمیشدند و او را نجات نمیدادند، قاری عیسی محمدی به سرنوشت جمال قاشقچی، خبرنگار شهیر و فقید عربستانی دچار میشد.
سکوت دستگاه دیپلماسی ایران در قبال جسارتهای گروه طالبان جای تامل دارد. در صورت عدم برخورد با گردنکشیهای طالبان که در پوشش دیپلماتیک در خاک ایران درحال انجام است، بیتردید تابوی اقدامات اینچنینی شکسته خواهد شد و این امر به اقتدار جمهوری اسلامی ایران خدشه وارد میکند.
سفارت افغانستان در تهران به عنوان یک امتیاز سیاسی بدون گرفتن هیچ امتیازی و یا گرفتن ضمانت برای پرداخت حقابه ایران از رودخانه هیرمند و حتی رودخانه هریرود به طالبان واگذار شد. کنسولگری افغانستان در مشهد نیز قرار است بدون اخذ امتیاز به طالبان اعطا شود؟
طالبان با خریدن زمان به دنبال تکمیل سازههای آبی در رودخانههای مشترک با ایران است تا یک قطره آب به ایران نرسد، و امنیت آبی و غذایی شرق ایران را به مخاطره بیاندازند. به دلیل عدم اصلاح سازه انحرافی بند کمال خان علیرغم اینکه حدود یک سوم حقابه هیرمند دریافت شد، اما 10 برابر این مقدار به شوره زار گودزره منحرف شده تا امارت اهداف مهندسی اجتماعی خود در راستای گسترش کشت موادمخدر و پراکنش پشتونها در امتداد مرز ایران را محقق کنند.
چرا عدهای در ایران به گونهای رفتار میکنند که گویا معاشقه سیاسی با طالبان و تضییع منافع ملی ایران را دنبال میکنند؟