اولین مناظره کاندیداهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در شب گذشته برگزار شد. در این مناظره که محور اصلی آن اقتصاد کشور بود، بحثهایی پیرامون مسائل مهم اقتصادی کشور از جمله نرخ تورم، رشد اقتصادی و خصوصیسازی مطرح شد و کاندیداها راهکارها و برنامههای خود را برای بهبود وضع اقتصاد کشور ارائه کردند.
در این میان، اظهارات یکی از کاندیداهای انتخابات درباره موضوع نقدینگی و اثر آن بر نرخ تورم حاشیهساز شد. علیرضا زاکانی در اظهارات خود تاکید کرد: «من بیانم این است که اصل نقدینگی مفید است، مهم است که این نقدینگی سرگردان نشود و جای خاص برای آن تنظیم شود و برود آنجا سرمایهگذاری شود.»
شهردار تهران با ذکر آمار و ارقامی در مورد نقدینگی تصریح کرد: «در چین نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی بیش از ۲۰۰ درصد است. میانگین دنیا ۱۴۰ درصد است، ولی ایران ۷۵ درصد است؛ بنابراین نقدینگی بهذات بد نیست.»
در راستای نقدهای بسیاری که متوجه صحبتهای اخیر زاکانی در مناظره انتخاباتی شب گذشته بوده است، مجید شاکری، کارشناس اقتصادی، در صفحه ایکس خود نوشت: «نکته آقای زاکانی درباره قیاس نقدینگی به جیدیپی بین کشورهای مختلف، عمیقاً غلط است. بسته به توسعهیافتگی بازارهای مالی یک کشور، یک عدد مشخص ممکن است برای یک کشور سیل باشد و برای کشور دیگر کمبود.»
صادق الحسینی، یکی دیگر از کارشناسان اقتصادی، نیز درباره صحبتهای زاکانی نوشت: «آقای زاکانی کلاً مفهوم نقدینگی و ربط آن به GDP را درک نکرده است. نقدینگی یک متغیر تجمعی است، ولی تولید هر سال (GDP) یک متغیر یکساله است. برای مقایسه، باید نقدینگی با جمع GDPهای ۳۰ سال اخیر مقایسه شود یا فقط در کشورهایی که در ۳۰ سال گذشته رشدهای برابر داشتهاند مقایسه شود. وضع ما بسیار خراب است!»
در پی صحبتهای اخیر زاکانی، تجارتنیوز برای بررسی دقیقتر این موضوع در گفتگو با علی سعدوندی، کارشناس اقتصادی، به راستیآزمایی اظهارات زاکانی پرداخته است.
سعدوندی، در مورد آمارهای ارائهشده از سوی شهردار تهران گفت: «این آمارها درست است. زاکانی اظهار کرده که نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در دنیا در سطح بالاتری نسبت به ایران قرار دارد؛ این نسبت بهویژه در کشورهای پیشرفته جهان بسیار بالاست.»
او با تاکید بر این نکته که زاکانی با یک مقدمه درست به یک نتیجهگیری نادرست رسیده است ادامه داد: «پایین بودن این نسبت در ایران بدین معناست که اگر انتشار نقدینگی را افزایش دهیم، ابرتورم رخ خواهد داد. یعنی سطح تقاضای مبادلاتی پول در ایران پایین است و سرعت گردش پول بالاست.»
این کارشناس اقتصادی توضیح داد: «وقتی نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی پایین باشد، به این معناست که نیازهای مبادلاتی کشور و کارهای روزمره با همین سطح از نقدینگی برطرف خواهند شد و به وسیله پول کمتر میتوان مبادلات بیشتری انجام داد. این موضوع همچنین نشاندهنده این است که سرعت گردش پول در کشور بالاست و اگر پول بیشتری به این جریان تزریق شود، اقتصاد کشور به سوی وقوع ابرتورم پیش خواهد رفت.»
سعدوندی اظهار کرد: «پولهای تزریقشده در ایران، صرف بخش حقیقی اقتصاد نشده و تمام پولهای تزریقشده صرف تورم خواهند شد. وقتی در کشورهای دیگر پول تزریق میشود، ممکن است این پول در حساب بانکها یا در جیب مردم بماند. اما در ایران اینگونه نیست؛ چراکه مردم پولشان را خرج میکنند. در نتیجه، پول در ایران مستعد تبدیل شدن به «سیبزمینی داغ» است که بین مردم دست به دست میشود.»
در پایان این کارشناس اقتصادی ضمن مردود دانستن مقصود زاکانی از بیان این آمارها گفت: «در واقع آمار و ارقامی که زاکانی ارائه داد درست است و نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در ایران پایین است. اما این امر، استعداد تورمی بودن اقتصاد ایران را نشان میدهد. با این حال زاکانی از این بحث نتیجه اشتباه میگیرد و در ادامه این آمار و ارقام، از تزریق نقدینگی دفاع میکند و این کار را درست میداند. این نتیجهگیری، کاملاً اشتباه است و جای تاسف دارد.»