سیر رخدادهای سریع انتخاباتی بسیاری را گیج کرده است، فعال شدن دوباره گروههای فشار پس از سالها یکی از عوارض جانبی تشدید تنش میان دو جناح اصلی کشور محسوب میشود، زمانی که این گروه پیراهن مشکی با شعار «منافق، منافق» به میتینگ ظریف در کاشان حمله کردند، او با فریاد آنها را دروغگو و مخالف رهبری خواند، ظریف فریاد میزند که «بگذارید شخصیت واقعی خودشان را نشان دهند، رهبری من را صادق خواند و اینها دروغگو میخوانند، شما مخالف شهید رئیسی و امیرعبداللهیان هستید!» برخی منتقدان در رسانهها رفتار این گروههای فشار سازمان یافته را با پیراهن مشکلیهای نئونازی مقایسه کردند، گروهی که هیچ سازمان و نهادی حاضر به پذیرفتن مسئولیت آنها نیست.
ظریف فریاد زد: «هیهات من الچای دبش! همه اختلاسگران از آغاز تاریخ تا آخرش را بیاورید به اندازه چای دبش نمیشود.»
یک منبع آگاه به آفتابنیوز گفت که تماسهای با همسر مصطفی تاجزاده و خانوادههای مهندس میرحسین موسوی برقرار شده تا این دو چهره را مجاب کنند که از رای دادن و مسعود پزشکیان حمایت کنند. این مذاکرات ادامه دارد و آنها دلائلی برای عدم همراهی خود اعلام کردهاند.
پیش از این مهدی کروبی نیز حمایت خود را از نامزد اصلاحات اعلام کرد، هر چند برخی زندانیان مانند نرگس محمدی، گلرخ ایریایی و صدیقه وسمقی رویهای بسیار متفاوت در پیش گرفتند.
زاکانی شهردار تهران که با رفتاری اگرسیو و به زعم بسیاری تند به عنوان کاندید احتمالا انصرافی در انتخابات حاضر شد، پس از آنکه از سوی پزشکیان و پورمحمدی نامزد "غیرجدی" و تلویحاً پوششی خوانده شد، ناچار گردید که بگویید حتماً خواهد ماند و «شما دارید با یک رئیسجمهور صحبت میکنید». به گفته محمد مهاجری صدای لرزان او در پایان مناظره به خاطر این گاف بزرگ بود، زیرا اگر بماند با آراء اندکی که دارد احتمالاً ناچار میشود با شهرداری تهران نیز خداحافظی کند.
از جمله وعدههای شاذ و عجیب وی پرداخت ۲۰ گرم طلا به هر خانوار ۳ نفره بوده، این مقدار معادل سالیانه بیش از ۵۰۰ تن طلا است، قابل تامل آنکه کل گردش طلای ایران در سال معادل ۸ تن است.
فرستادن امیرحسین ثابتی به برنامهای که همسر و دختر کاندیداها باید حضور یابند توسط سعید جلیلی به سوژه داغی بدل شده که هزاران پست جنجالی از قبل آن بیرون آمده است.
پزشکیان تنها کاندیدی بود که به کردستان رفت و در گلزار شهدای این شهر بر سر مزار دو جانباخته پرواز هواپیمای اوکراینی سرنگون شده، حاضر شد. کٌردی صحبت کردن پزشکیان نیز توجه بسیاری جلب کرد، وی خود متولد شهر مهاباد است.
برخی از حضور ظریف در مشهد جلوگیری کردند و سفر زاکانی به آذربایجان شرقی و تبریز نیز به یک جنجال تمام عیار بدل شد، به ویژه که حجم استقبال از او بسیار اندک بود.
مصطفی پورمحمدی فاش کرد که این سعید جلیلی بوده که با کارشکنی مانع تصویب FATF شده است، اقدامی که صدمهای جدی به معیشت مردم و جریان تجارت در ایران وارد کرد. او همچنین به شکلی آشکار از فیلترینگ دفاع کرد. خود پورمحمدی نیز با وجود تعدیل نظراتش در سالها قبل به صراحت از لزوم فیلترینگ دفاع میکود. مقام سابق وزارت اطلاعات در چرخشی ۱۸۰ درجه اینترنت را «آب حیات نامید» و گفت: «فیلترینگ زندگی مردم را مختل کرده است.
امیر ناظمی، رئیس سازمان فناوری وزارت ارتباطات در دولت تدبیر و امید اخیراً فاش کرد که دستور فیلترینگ در شورای امنیت و توسط رحمانی فضلی وزیر کشور صادر شده بود. وی گفت یکی از ویژگیهای نظام اداری ایران همین شوراها است، که در آن تصمیات بزرگی گرفته میشود، اما در نهایت هیچکس مسئول این تصمیمات شناخته نمیشود. وی گفت: «برآورد آذری جهرمی وزیر ارتباطات این بود که در آبان ۹۸ اینترنت هیچ وقت دیگر در ایران وصل نمیشود و این بهانهای است برای قطع دائمی اینترنت در ایران.»
محمد علی وکیلی نماینده سابق مجلس نیز به آفتابنیوز گفت: در خصوص فضای کلی انتخابات میتوان گفت که شاخکهای قشر خاکستری تا حدودی حساس شده و میتوان امیدوار بود که در روزهای آتی استقبال آنها به صندوق رای افزایش یابد، نباید فراموش که انتخابات شامل لحظهها و هیجانات و گفتههای است که مسیر آن را شکل میدهد، مثلاً مجادله تاریخی زاکانی و آقایان پزشکیان از این نوع است.
وی در ادامه افزود: به نظرم آقای پزشکیان شانس بالای دارد، در رابطه با سطح انتظار برخی از افراد از ایشان برای بیان رادیکالتر مسائل باید بگوییم، که دکتر پزشکیان نقش و استراتژی خاصی ایفا نمیکند، ایشان همین است! نقطه قوت او صداقت و راستکرداری و متانت ایشان است، شخصیت ایشان همیشه همینگونه بوده است. در رابطه با کنار رفتن کاندیدهای مانند پورمحمدی، زاکانی و قاضی زاده، من فکر نکنم این افراد تا این حد نیز در سبد رای و تغییر معادلات موثر باشند و کنار رفتن آنها تنها اثر روانی بر روی مردم دارد، با این همه باید دید که قضیه بین سعید جلیلی و قالیباف چگونه جلو میرود. اگر سعید جلیلی به نفع قالیباف کنار برود، آراء او به نفع قالیباف و به سبد او میرسد، اما اگر قالیباف کنار برود، آراء او لزوماً نصیب سعید جلیلی نمیشود، بلکه به صورت ۵۰_ ۵۰ بین پزشکیان و جلیلی تقسیم میشود.