کد خبر: ۹۱۵۷۳
تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱۳۸۸ - ۱۱:۱۸

سرمقاله اعتماد ملی؛ «ادبیات در گفتار» و شأن مقام

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: روزنامه اعتماد ملی در سرمقاله امروز 12 مرداد 88 آورده است:

این روزها حرف‌های بسیاری برای «گفتن و نوشتن» و بیش از آنها، برای «نگفتن و در صفحه دل نهفتن» وجود دارد. گفت‌وگوی پررمز و راز «نگاه‌ها» غوغایی به پا کرده است.

پیش از این هیچ‌گاه شاهد چنین «غوغای نگاه» در جامعه ایران نبوده‌ایم. چه می‌شود کرد؟ انگار هر روز که می‌گذرد، فهرست «حسرت‌های به دل مانده» و «آرزوهای برباد رفته» ما قد می‌کشد، قامت امیدمان پشت یک دیوار بلند، هر روز بلندتر از دیروز، گم می‌شود! آیا کم‌کم داریم به این وضع عادت می‌کنیم؟ شاید! اما نه از سر بی‌مسوولیتی و بی‌خیالی، بلکه از فرط تکرار!

هرچه باداباد! اما بگذارید یک مورد دیگر بر «سیاهه حسرت‌های ناکام» بیفزایم. کاش برای تصدی برخی «مسوولیت‌‌های بزرگ»، پست و مقام‌های مهم حکومتی همچون ریاست‌جمهوری، برخورداری از «ادبیات شایسته» به عنوان یکی ازمعیارهای قانونی «صلاحیت» مورد توجه و تاکید قرار می‌گرفت.

مگر ادبیات گفتاری هرکس در واقع جلوه‌گاه شخصیت و منش او نیست؟! مگر نگفته‌اند: «المُرء مخبوء تحت لسانه: انسان در پس پرده زبانش پنهان است.» و تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد!
مگر نگفته‌اند: «ادب المرء خیر من ذهبه: ادب مرد به ز دولت اوست»؟ در حالی که حتی یک شخص عادی در گفتار خود با دیگران نباید به ورطه «ادبیات ناشایست» در غلتد، آیا یک مقام مسوول در نظام، در هر رده‌ای و به ویژه در موقعیت ریاست ‌جمهوری یک کشور، اجازه دارد به هر نحو و با هر ادبیات و واژگان که میلش کشید یا برحسب نوع تربیت و عادت، سخن بگوید؟!

لازم نیست کسی به ضرب و زور و تکلف و تصنع، فاضلانه و ادیبانه سخن بگوید اما «عامیانه» سخن گفتن، هرگز به مفهوم «عوامانه و بی‌مبالات» سخن گفتن نیست.

یک «رئیس‌جمهور» باید مراقب ادبیات گفتاری خود باشد. خواه ناخواه، چه موردپسند باشد یا نباشد، نوع گفتار و ادبیات مقامات ارشد یک نظام، به حساب ادبیات و شخصیت یک ملت گذارده می‌شود، بخشی از تاریخ و هویت یک ملت را شکل می‌دهد.

اینک اما چه می‌شود گفت! غمگنانه و بی‌اغراق باید اعتراف کنیم که هیچ‌گاه در سه دهه استقرار نظام جمهوری‌اسلامی، تا به این حد که در چهارساله دولت نهم شاهد بوده‌ایم، ادبیات نامناسب و «خلاف شأن» از سوی یک مقام حکومتی در رده رئیس‌جمهور، به کار گرفته نشده است.

امام(ره) که جای خود را داشت، که حتی برای خطاب به رئیس‌جمهور آمریکا نیز از تعبیر «آقای کارتر» استفاده می‌کرد، هیچ یک از سه رئیس‌جمهور پیشین نیز از دایره «ادبیات شایسته» فراتر نرفتند.

البته شاید به این دلیل ادبیات گفتاری آقای احمدی‌نژاد، به ویژه آنگاه که قصد القای صمیمیت و صراحت و قاطعیت دارد، بیشتر گزنده و نامناسب و «خلاف شأن» جلوه می‌کند که از نابختیاری، بلافاصله پس از آقای خاتمی به ریاست‌جمهوری رسیده است که گفتار و کردارش برازنده و شایسته شأن ملت ایران بود و فروتنی و ادب مثال‌زدنی در برابر کرامت انسان، فارغ ‌از دوری و نزدیکی سیاسی و عقیدتی، حسرت انگیز! اما، صرفنظر از این کنتراست تاریخی و شخصیتی نیز اصل مساله همچنان به قوت خود باقیست.

به آخرین نمونه از ادبیات گفتاری رئیس دولت نهم توجه کنید: «بگذارید مراسم تحلیف برگزار شود، دولت کارش را شروع کند، یقه‌شان را می‌گیریم و سرشان را می‌چسبانیم به سقف».

این بخشی از سخنان آقای محمود احمدی‌نژاد در مراسم «هم‌اندیشی اساتید بسیجی» در شهر مشهد است. در ادبیات دربار قاجار، به‌ویژه در دوران سلطان صاحبقران ناصرالدین‌شاه، از تعبیرهایی همچون: «راحت شود» ـ یعنی با شیوه‌های خاص همچون نوشاندن «قهوه قجری» و «رگ زدن» سر به نیست یا «پدرسوخته» برای توهین و تحقیر و یا «خیالات می‌فرمایید» برای بی‌ربط و غیرمنطقی خواندن اظهارنظر دیگران فراوان استفاده می‌شد.

اما در قرن بیست و یکم در فضای جامعه ایران پس از انقلاب، با داعیه فرهنگی و دینی بودن و با آن همه آموزه‌های اخلاقی، چگونه می‌توان افول تدریجی و تکرارشونده «شأن گفتاری» یک مقام مهم سیاسی را نادیده گرفت؟!

هنوز ماجرای «خس و خاشاک» خواندن بخشی از مردم ایران که به هر دلیل نسبت به سرنوشت انتخابات اعتراض داشته‌اند، فراموش نشده است حتی توضیح توجیه‌گونه دستگاه رئیس‌جمهوری نیز آبی بر آتش خشم وگلایه مردم نریخت. ماجرای ادبیات نامناسب آقای محمود احمدی‌نژاد به عنوان رئیس‌جمهور دولت نهم، بارها در گذشته تکرار شده است. 

چه ضرورتی داشت که برای نمایش قاطعیت در برخورد با مسوولان ضعیف یا متخلف در دستگاه دولت، ‌از تعبیرهای کوچه بازاری «پیچاندن گوش» استفاده شود؟! یا در قضیه پردامنه «پروژه نصب و عزل» رحیم مشایی، منتقدان را با صفت‌‌هایی از قبیل «حسود» بنوازند؟!

اینک که نمی‌توان به آن «حسرت پیش‌گفته» یعنی منظورکردن «ادبیات گفتاری» به عنوان یکی از معیارهای صلاحیت ‌رئیس‌جمهور دل‌خوش کرد، گمان می‌کنم باید چاره‌ای برای این کاستی‌فرهنگی که با حیثیت ملی و شأن سیاسی نظام نیز پیوند خورده اندیشیده شود.

پیشنهاد می‌کنم از این پس سخنرانی‌ها و اظهار نظرهای آقای احمدی‌نژاد به‌ویژه در اجتماعات مردمی و مجامع رسمی، صرفا از روی نوشته و پس از ویرایش مناسب از سوی مشاوران ذی‌صلاح ارائه شود تا خدای ناخواسته از روی «سبق لسان» یا به عادت مالوف، چیزی که اندک مغایرتی با «شأن مقام» داشته باشد گفته نشود. این پیشنهاد خیرخواهانه را تنها به این دلیل تقدیم می‌کنم که فرزندان من و شما در آینده‌ای نه چندان دور، تاریخ ادبیات این دوره را نیز خواهند خواند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین