به نظر میرسد هر چه به روز رای گیری نزدیکتر میشویم، نگرانی طیف ارزشی از پیروزی مسعود پزشکیان تشدید میشود، استقبال گرم از او در شهرستانها و سخنرانیهای آتشین ظریف بر شدت این نگرانیها افزوده است، محمود نبویان نماینده نزدیک به سعید جلیلی از طرفدارانش خواست تا به میتینگهای پزشکیان و ظریف نروند و درگیری ایجاد ننمایند.
این صبحتها پس از آن مطرح شد که حمله گروههای فشار به جلسات ستاد تبلیغاتی پزشکیان تاثیر بسیار خوبی در روند تقویت کمپین وی بر جای گذاشت.
با این همه در میان اصلاح طلبان نیز نگرانیهای جدی در مورد ناتوانی از کشاندن مرددین به پای صندوقهای رای بروز کرده است، بر اساس برخی تحلیلها درصد مشارکت باید حداقل به ۶۰ و ۷۰ درصد برسد تا پزشکیان بتواند برنده شود، در این رابطه گفتگوی با سعید لیلاز تحلیلگر سیاسی انجام دادیم که میخوانید!
سعید لیلاز در این باره به آفتابنیوز گفت: من از ابتدا نیز گفتم که جناب آقای دکتر پزشکیان شانس بسیار بالای برای ریاست جمهوری دارد و به محض تایید صلاحیت به بخت اصلی رقابتها بدل میشود. در پاسخ به بحث چگونگی اقناع مرددین برای شرکت در انتخابات باید گفت که ساختار قانون اساسی ما تا حدی شبیه فرانسه است، چون فارغ التحصیلان فرانسه نیز آن را نوشتند، به این معنی که تمام اختیاراتی که در قانون اساسی فرانسه متعلق به رئیس جمهور است، در ایران در اختیار رهبر قرار دارد و رئیس جمهور ایران عملاً ایفاگر نقش نخست وزیر است و اختیاراتی که در فرانسه نخست وزیر دارا است، در ایران به نقش رئیس جمهور سپرده شده است. آقای رئیسی اولین رئیس جمهوری بود که این مسئله را درک کرد و خواست واقعاً نخست وزیر باشد.
وی افزود: این درست است که رئیس جمهور در بحث آزادیهای اجتماعی، فیلترینگ، سیاست خارجی، مسائل نظامی نقشی ندارد و نمیتواند سیاست گذاری نمایید، اما اتفاقاً در بحث اقتصاد بسیار تاثیرگذار است. برخی موضعات کلیدی وجود دارد مانند تعیین دستمزدها که در اختیار قوه مجریه قرار دارد و تاثیر بسیار بسزایی در زندگی و معیشت ایرانیان دارد، من یک مثال میزنم! بین سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ تولید ناخالص داخلی ایران ۱۰ درصد بیشتر از پایان سال ۱۴۰۰ بود. با وجود این رشد محسوس در همین مدت قدرت خرید حدود ۲۰ میلیون حقوقبگیر نصف شد. دولت در ایران اگر هیچ اختیاری هم نداشته باشد، اما میتواند دستمزد متوسط حقوق بگیران دولت، حقوقبگیران سازمان تامین اجتماعی، بازنشستگان کشوری و لشکری را تامین میکند، این به معنای بیش از ۲۰ میلیون نفر از جمعیت است که شاید ۹۰ درصد زندگی آنها از همین حقوق تامین میشود. اگر فرض کنیم دولت آقای پزشکیان در همه حوزههای سیاسی و اجتماعی سکوت خواهد کرد و در همین حوزه دستمزد یک اقدام مثبت انجام دهد، این مسئله میتواند زندگی میلیونها ایرانی را ارتقاء دهد، یکی از غفلتهای بزرگ آقای رئیسی در ۳ سال گذشته همین بود، متاسفانه دولت سیزدهم با سپردن وزارت کلیدی کار به آقای صولت مرتضوی، علیرغم رشد فروش نفت و تولید ناخالص داخلی، باعث شد تا سطح کیفی بسیاری از حقوقبگیران و کارگران افت کند.
لیلاز در ادامه گفت: مسئله مهم دیگر تورم است، اساساً تورم عامل دیگری جزء دولت ندارد، اگر دولت همین مسئله حقوقها و تورم را سامان دهد، مسائل بسیاری حل خواهد شد، به همین دلیل استدلال کسانی که میگویند چه فایده دارد در انتخابات شرکت کنیم را درک نمیکنم. دولت بدون نیاز به دیگر نهادها میتواند در این موارد و بسیاری موضوعات کلیدی اقتصادی دیگر اثرگذار باشد. اگر هدف دعواهای جناحی باشد و بگوید دولت اختیاری ندارد و تدارکاتچی است، اشکالی ندارد، ولی ما که در صحنه عمل میدانیم دولت بسیار بسیار مقتدر است، دولت در حوزههای مهمی مثل بهداشت عمومی و آموزش و پرورش میتواند تاثیر بسیار داشته باشد. سال گذشته علیرغم رشد اقتصادی خوبی که داشتیم، معیشت مردم به شدت تحت فشار قرار گرفت و الان هیچکس باور نمیکند که آقای رئیسی واقعاً خدمت کرده باشد، این به خاطر انتصاب افرادی مانند صولت مرتضوی بود. فرض کنید که آقای پزشکیان یک وزیر کاربلد و چند اقتصاددان حرفهای را در چنین کسوتهای به کار گمارد، حتماً این مسئله روی معیشت مردم تاثیر میگذارد، من فرض و تصورم این است که آقای پزشکیان قبل از شهریور حقوق این ۲۰ میلیون نفر را ترمیم خواهد کرد. ما به جای آنکه به مردم جسارت کنیم و بگویم گوشت میآوریم دم در خانهتان، باید نرخ تورم را به شکلی اساسی کاهش دهیم. تورم خرداد ماه سال جاری ۸ دهم درصد بیش از بازه زمانی مشابه سال قبل بود، چون دولت آقای رئیسی قادر نبود یا نمیخواست با الیگارشی مالی بانکها که موجب ناترازی پولی هستند، برخورد کند، اقای فرزین هی علیه آنها بیانیه میدهد، اما اقدام عملی در مقابل آنها صورت نمیگیرد.
سعید لیلاز در پاسخ به منتقدانی که آمدن ترامپ و بحث بدتر شدن اقتصاد و تحریم را مطرح میکنند، گفت: این نوع نگاه آمریکا را خیلی دست بالا میگیرد و بقیه دنیا از جمله ایران را خیلی دست پایین میگیرد، اولویت ترامپ پایان دادن به جنگ اوکراین خواهد بود، هرگونه افزایش فشار به چین، چنین برنامههای جهانی را خنثی میکند، چین نیز سیاستهای جهانی خود را دارد، ضمن آنکه آمریکا فشارهای شدیدی را در سالهای ۹۷ تا ۹۹ وارد کرد، یکی از علل آسانگیرتر شدن آمریکا در مسئله تحریم این است که ایران از آزمون تحریم سربلند بیرون آمد و بسیار قدرتمندتر از قبل شده، دومین مسئلهای که به شل شدن تحریم نفتی منتهی شد جنگ اوکراین بود.