همه نامزدهای انتخابات ایران با وجودی که از وضع موجود انتقاد میکنند، اما رئیسی را ستایش میکنند و قول میدهند که راه او را ادامه دهند.
آیا کارزار ۲ هفتهای انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری ایران، معنایی برای آمریکا دارد و چیزی در مورد اولویتهای محافظه کاران ایران یا تغییری در مسیر این کشور نشان میدهد؟
این سوالی است که "ری تکیه" کارشناس شورای (غیردولتی) روابط خارجی آمریکا در مطلبی در وبگاه این اندیشکده آمریکایی بدان پرداخته و مینویسد:
از نظر بحث سیاستگذاری، این کارزار انتخاباتی از نظر جزئیات سیاستها بسیار کم مایه و بیشتر روی شعارهای کلی متمرکز بوده است. از مجموع ۶ نامزد انتخابات ۲۸ ژوئن، ۵ نفر متعلق به جناح اصولگرا هستند که شامل محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، سعید جلیلی، مذاکره کننده سابق هسته ای، علیرضا زاکانی شهردار تهران، امیرحسین قاضی زاده هاشمی، معاون ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری فقید ایران و مصطفی پورمحمدی وزیر سابق کشور و دادگستری است.
اگرچه همه آنها جزء سیاست مداران محافظه کار و تندرو در عرصه سیاست ایران طبقه بندی میشوند، اما از نظر لحن و رویکرد متفاوت به نظر میرسند. تنها نامزد جناح اصلاح طلب مسعود پزشکیان، نماینده مجلس و وزیر پیشین بهداشت است که به نظر میرسد در برخی نظرسنجیها در ایران در رتبه دوم یا سوم قرار دارد، هرچند چنین نظرسنجیهایی قابل اعتماد نیستند.
همه نامزدها از وضع موجود انتقاد میکنند، اما رئیسی را ستایش میکنند و قول میدهند که راه او را ادامه دهند. در دوره ۳ ساله رئیسی، او تلاش کرد در خط رهبری عالی ایران حرکت کند و در سیاست خارجی با حمایت از سرویسهای امنیتی در تلاشهای آنها برای به چالش کشیدن اسرائیل و نیروهای تحت رهبری ایالات متحده در منطقه فعال بود.
دو کاندیدای اصلی محافظهکار، قالیباف و جلیلی، مبادلات پرتنشی داشتهاند و حامیان آنها یکدیگر را متهم میکنند. اما فراتر از آن، اختلافات کمی بین این دو نامزد وجود دارد. آنها هر دو از وضعیت اقتصادی انتقاد کرده اند بدون اینکه مسیری به جلو ارائه دهند.
میزان مشارکت رایدهندگان به این معناست که حکومت مشروعیت مردمی خود را چگونه ارزیابی میکند و این یک نقطه نگرانی فزاینده برای آنهاست.
انتخابات اخیر در ایران شاهد مشارکت کم سابقهای بوده است، به ویژه در مناطق شهری، که نشان دهنده عدم علاقه به مشارکت در صحنه است. در انتخابات پارلمانی ماه مارس، گزارشهای رسمی مشارکت ۴۱ درصدی را نشان میداد.
انتخابات ریاست جمهوری کنونی با مشارکت کم در رویدادهای تبلیغاتی هنوز مردم را هیجان زده نکرده است. کاندیداها کم رنگ بوده اند و مناظرهها تا کنون شوری ملی را به شیوه سال ۲۰۱۳ که حسن روحانی با به چالش کشیدن سیاستهای هستهای و خارجی کشور انجام داد، جلب نکرده است.
روحانی با پیشنهادهایی برای باز کردن درِمذاکرات با غرب بر سر برنامه هستهای کشور به عنوان راهی برای کاهش تحریمها، رای آورد و به عنوان رئیس جمهوری، این مذاکرات را که به توافق کوتاه مدت هستهای انجامید، دنبال کرد. زمان اندکی وجود دارد تا نامزدهای امسال هم بتوانند توجه عمومی گسترده را به سمت خود جلب کنند و انتظار میرود نامزدها برای این مهم پیامهای خود را تند و تیزتر کنند.
البته به نظر میرسد حاکمیت ترجیح میدهد که این انتخابات زودهنگام در یک مرحله به سرانجام برسد، اما شواهد حاکی است هیچ نامزدی حداقل ۵۰ درصد آرا را کسب نمیکند و احتمالا رقابت به مرحله دوم برود. آخرین باری که در ایران انتخابات ریاست جمهوری دو مرحلهای شد، در سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) بود که محمود احمدی نژاد اکبر هاشمی رفسنجانی را شکست داد.
آیا نتایج این انتخابات بر سیاست خارجی ایران، به ویژه حمایت این کشور از «محور مقاومت» متشکل از نیروهای منطقه تاثیری خواهد داشت؟
"محور مقاومت" به رهبری ایران به قدری موفق بوده است که به سختی میتوان فهمید که چرا کسی باید به دنبال برهم زدن چنین سیاست موفقی باشد که به تهران اجازه میدهد تا قدرت خود را بدون نگرانی از عقوبت و مجازات در سرتاسر منطقه به نمایش بگذارد.
برای مثال، با نزدیک شدن به انتخابات، حوثیها در یمن حملات مخرب خود به کشتیهای تجاری در دریای سرخ را تشدید کردند و نیروهای حزبالله لبنان در جبهه شمال اسرائیل شدیدترین حملات خود را به اسرائیل وارد میکنند.
پزشکیان، کاندیدای اصلاح طلب، از احیای دیپلماسی هستهای صحبت کرده است و علنا مورد حمایت محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق و مذاکره کننده ارشد ایران در روند مذاکرات هستهای منتهی به برجام است. حتی نامزدهای جبهه محافظه کار مانند پورمحمدی و جلیلی نیز بر ضرورت دیپلماسی فعالتر در همه عرصهها تاکید کرده اند.
تصمیمات نهایی در مورد مسائل امنیتی توسط مقام رهبری ایران اتخاذ میشود، اما در عین حال رئیس جمهوری این توانایی را دارد که نهادها و مراکز قدرت حکومت را تا حدی تحت فشار قرار دهد.