آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز 17 مرداد 88 آورده است:
ماجرای پرننگ و نکبت منافقین یکی از جدیترین سرفصلهای عبرت آموز تاریخ معاصر است . سازمانی که با اسلام انقلابی آغاز کرد و برای تحلیلهای خود از آیات قرآنی استمداد میجست در میانه راه به دامان مارکسیستها غلطید و «تغییر ایدئولژی» داد. این سازمان در نخستین ماههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی «استحاله» شد و از یک سازمان باصطلاح «ضدامپریالیستی» به یک تشکل در خدمت امپریالیستها «تغییر ماهیت» داد. زبدهترین چهرههای انقلابی و مردمی را به شهادت رساند و سرانجام بعد از مدتها ارتزاق از پستان غرب به صدام و حزب بعث عراق پیوست و در جنگ تحمیلی در برابر ملت ایران ایستاد و ماشین جنگی صدام را روغن کاری کردند.
اگر چه این جماعت سعی داشتند پسوند مجاهدین خلق را یدک بکشند ولی به حق توسط مردم به نام منافقین لقب گرفتند و این ننگ همیشگی بر پیشانی آنها باقی ماند که مرتبا تغییر ماهیت دهند و برای خوش خدمتی به بیگانگان سنگ تمام بگذارند. اگر چه شرارتهای منافقین در نخستین سالهای پس از پیروزی انقلاب در کشتار عزیزان ملت ایران فاجعه بار بود ولی کشتارجمعی و نسل کشی عظیمی که آنها در راه خوش خدمتی به جلاد بغداد علیه کردها و شیعیان عراقی مرتکب شدند روی تاریخ را سیاه کرد. دقیقا به همین دلیل است که ابعاد و خشم و نفرت ملت عراق علیه منافقین اگر از خشم و نفرت ملت ایران علیه آنها بیشتر نباشد کمتر نیست.
منافقین نه تنها به کشتار و جنایت و نسل کشی پرداختند که حتی قوانین اسلامی و احکام الهی را ملعبه قرار دادند و شرارتهائی در این خصوص روا داشتند که خود فاجعهای ریشه دار است و نیازمند بررسی مستقلی است که چگونه زنان شوهردار را بدون رعایت احکام شرع به عقد دیگران در آوردند و یا حتی آنها را بطور مشترک در اختیار چندتن قرار میدادند و این فجایع توسط بریدههای از این سازمان جهنمی به وفور نقل و منعکس شد بطوری که حتی در خارج از کشور و نزد عناصر ضدانقلاب نیز کمترین آبروئی برای این جماعت سرکش و مفلوک باقی نمانده است.
بر آن نیستیم که گذشتههای سیاه و پرننگ این گروه را تماما مرور کنیم بلکه حتی سرنوشت حقارت بار امروزشان هم بهاندازه کافی گویا و عبرت آموز است . با اشغال عراق توسط آمریکا منافقین «تحت الحمایه آمریکا» قرار گرفتند و نه تنها اشغالگران که خود نیز به تحت الحمایگی آمریکا اعتراف کردند. منافقین در طول این سالهای پس از اشغال عراق در خدمت اشغالگران بودند و به جاسوسی و خبرچینی برای اشغالگران سرگرم شدند.
جامعه بین المللی به معنای واقعی کلمه در مورد تروریستی بودن تشکل منافقین به قطعیت رسیده و سیاسی کاریهای نفرت انگیز انگلیس و برخی قدرتهای شیطانی در این خصوص چیزی را تغییر نخواهد داد. این نکته را حامیان دیروز منافقین هم کاملا میدانند و آگاهند که این تشکل پرننگ و نکبت به پایان راه خود رسیده است . تصادفی نبود که این نکته حتی در متن توافقنامه امنیتی آمریکا و عراق علیرغم تحمیلی بودن اصل این توافقنامه بگونهای منعکس گردیده و این قرارداد هرگونه تصمیم دولت عراق در این زمینه را پیشاپیش پذیرفته و مسئولیت تصمیم سازی در این خصوص را به بغداد واگذار کرده است . حتی بدون تاکید بر این نکته هم کاملا آشکار است که دولت عراق بر هر نقطه از این سرزمین حاکمیت دارد و اردوگاه منافقین را نمیتوان تحت هیچ شرایطی از این قاعده مستثنی نمود.
دولت عراق از 6 ماه پیش به منافقین هشدار داده بود که بایستی خاک عراق را ترک نمایند و ادامه حضور آنها در این کشور تحمل نخواهد شد. البته اشغالگران آمریکائی پیشاپیش با انتقال مهرههای اصلی منافقین بدنه فریب خوردگان این تشکل جنایتکار را به حال خود رها کرده بود. این بدین معنی است که اظهارات اخیر هیلاری کلینتون و سایر مقامات واشنگتن در خصوص ابراز نگرانی درباره سرنوشت منافقین در عراق به منزله اشک تمساح ریختن و سرپوش گذاشتن بر خیانتی است که آمریکا بیش از دیگر حامیان منافقین در حق آنها رواداشته است.
امروز هیچ کشوری حتی آمریکا انگلیس و فرانسه که همواره از حامیان وقیح منافقین بودهاند نیز حاضر به پذیرش این لکههای ننگ نیستند. دولت عراق و مقامات امنیتی این کشور صراحتا اعلام کردهاند که منافقین بایستی به ایران یا به کشور ثالثی منتقل شوند. «شروان الوائلی» وزیر مشاور در امور امنیتی عراق تصریح نموده که پیشاپیش با هرگونه درخواست «پناهندگی منافقین مخالفت کرده و 3500 تن از ساکنان اردوگاه سابق اشرف که اکنون به «عراق جدید» موسوم شده بایستی سریعا خاک عراق را ترک نمایند . البته 36 تن از عناصر منافقین در دادگاههای عراقی پرونده دارند و تحت تعقیب هستند . بعلاوه گفته می شود که 56 تن از ساکنین این اردوگاه نیز تحت پیگرد محاکم قضائی ایران هستند.
«علی الدباغ » معاون نخست وزیر عراق نیز خاطرنشان ساخته که منافقین چارهای جز خروج از عراق ندارند و این کشور مایل نیست مشکلی در این خصوص با همسایگانش داشته باشد. مقامات عراقی تصریح کردهاند که پس از محاصره و مسلط شدن بر اردوگاه منافقین به شناسائی و بازداشت آن دسته از عناصری که در دادگاههای عراقی پرونده دارند پرداخته و بقیه میتوانند و بایستی سریعا خاک عراق را ترک نمایند.
نیروهای امنیتی عراق هفته گذشته اردوگاه منافقین را در اختیار گرفتند که 6 نفر از منافقین در جریان درگیری با پلیس و ماموران امنیتی عراق به هلاکت رسیدند.
به موجب قطعنامههای 1368 1373 و 1816 شورای امنیت سازمان ملل هرگونه حضور کمک رسانی امدادرسانی پشتیبانی مالی ـ لجستیک و تبلیغاتی از سوی هر کشوری نسبت به سازمانهای تروریستی را کاملا منع کرده و حتی پناه دادن به سازمانهای تروریستی را یک جنایت آشکار بین المللی دانسته است.
مطابق این قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل حتی اقدام آمریکا در پناه دادن به منافقین در طول سالهای اشغال عراق نیز غیرقانونی و جنایت محسوب شده است . در واقع تا قبل از واگذاری مسئولیت امنیت شهرها و روستاهای عراق به دولت نوری المالکی ارتش و نیروهای امنیتی عراق نمی توانستهاند برای مهار منافقین اقدامی عملی صورت دهند لکن پس از عقب نشینی اشغالگران به داخل پادگانها دولت عراق مسئولیت امنیت این کشور را بر عهده گرفته و در قبال این مسئله نیز مسئولیتهای تعطیل ناپذیری دارد که بایستی در قبال آن پاسخگو باشد.
موقعیت منافقین حتی در شرایط سالهای حاکمیت صدام و دوره 6 ساله اشغال هم نامشخص بوده که از دیدگاه حقوقی «بدون وضعیت» ارزیابی می شوند. چرا که نه در زمان حاکمیت صدام و نه در دوره اشغال درخواست پناهندگی نکرده بودند و امروز هم درخواست آنها پیشاپیش مردود اعلام شده است و دولت نوری المالکی قصد ندارد با پذیرش درخواست احتمالی آنها روابط خود با ایران را دچار تنش کند و عراق را «لانه امن تروریستها» معرفی نماید.
912 نفر از ساکنان اردوگاه منافقین دارای تابعیت از 12 کشور اروپائی هستند . در واقع این دسته از کشورهای اروپائی علیرغم آنکه می دانستهاند آمریکا به تسلط نظامی خود بر این پایگاه تروریستی خاتمه می دهد حاضر به پذیرش این طیف از تروریستها نبودهاند و احتمالا هنوز هم حاضر به پذیرش این عناصر تروریستی نخواهند بود . لکن مسئله اینست که پلیس بین الملل (اینترپل ) علیه 55 تن از آنها «حکم جلب» صادر کرده است و حتی 2 تن از منافقین از دادگاه فلوریدا حکم جلب دریافت نمودهاند . هر چند این احتمال وجود دارد که این اقدام پوششی برای حمایت ضمنی از این 57 تن باشد ولی در عین حال ابعاد مطرود بودن منافقین جنایتکار را برملا می کند و بایستی بررسی شود که این عده مهرههای مورد نظر غرب برای «روز مبادا نباشند که بعدها در جائی دیگر از آنها سواستفادههای تروریستی شود.
صرفنظر از این موارد لازم است پروندههای سیا منافقین و بده بستانهای این گروه شرور بویژه در سالهای حاکمیت جلاد بغداد به دقت مرور شود تا مشخص گردد که در طول سالهای تحریم عراق چه کشورها شرکتهای نفتی و اشخاصی در کمک به منافقین برای تامین منابع مالی آنها نقش داشتهاند. از جمله مشخص گردد که آمریکا انگلیس و شرکتهای نفتی و فرزند دبیرکل وقت سازمان ملل در تامین «پول کثیف» برای منافقین در ازای فروش قاچاقی نفت عراق در دوران تحریم چه سهمی و نقشی داشتهاند.
کاملا بعید به نظر میرسد که تمامی اطلاعات مرتبط با پرونده سیاه منافقین و همدستان و حامیان ماورا بحاری آنها به زودی فاش گردد و شاید سالها بعد و در آیندهای دور بهتر بتوان به ماهیت پلید این جماعت وطن فروش پی برد اگر چه اطلاعات موجود برای اثبات خیانت آنها حتی امروز هم فراوان است .