توسعه شهری در ایران از زمان توسعه شهرها و رشد جمعیت، الگوی نامتوازنی دارد، بهگونهای که بهطور مستقیم بر رفاه و زندگی ساکنان تاثیرگذار است. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با عنوان «رویکردها و ملاحظات توسعه شهری»، این مشکل را از زمان پهلوی اول ریشهیابی میکند و عوامل متعددی را نیز در زمان حاضر برای آن برمیشمارد. همچنین در این گزارش ذکر شده است، امروزه اغلب شهرها گرفتار ساختاری بیمارگونه هستند.
ساختار فضای شهری یکی از ابتداییترین عواملی است که میتواند بهطور مستقیم بر زندگی ساکنان و رفاه آنها تاثیرگذار باشد. مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی درباره رویکردها و ملاحظات توسعه شهری منتشر کرده که این مقوله و ابعاد مربوط به آن را به صورت جزئیتر مورد بررسی قرار داده است.
بر مبنای این گزارش، فضای شهری و طراحی آن تنها یک تجلی سطحی و کالبدی نیست. شهرها نماد مانایی و تبلور ساختار قدرت ساکنانی هستند که اولویتهای عقیدتی، اقتصادی و اجتماعی آنها را در بخشهای مختلف میتوان مشاهده کرد؛ بنابراین در این راستا باید الگویی برای ساختار شهری در نظر گرفته شود که علاوه بر برطرف کردن نیازهای کنونی ساکنان نیازهای نسلهای آینده را نیز به خطر نیندازد؛ الگویی که بر سه رکن اقتصادی، توسعه اجتماعی و حفاظت محیط زیست بنا شده است و بر این این مقوله تاکید دارد که چگونه اهداف اجتماعی، اقتصادی و محیطزیستی را هنگام تصمیمگیری امروز متعادل کنیم.
مرکز پژوهشهای مجلس توسعه شهری کنونی را در قالبی ناموزون معرفی میکند که تحت هیچیک از الگوها و رویکردهای موسوم طبقهبندی نمیشود. این نهاد دلایلی برای این مساله عنوان کرده است از قبیل الزام به تغییر کالبدی و تبدیل عملکردهای شهری در دگردیسیهای ناشی از روی کار آمدن یک دولت متمرکز اقتدارگرا در دوره پهلوی اول، تمایل به مدرنسازی وانبوهسازی در دوره پهلوی دوم و نیز نیاز به ارزانسازی و سریعسازی در توسعههای شهری ناشی از افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی پس از انقلاب اسلامی.
تا زمانی که در ایران الگوی توسعه کالبدی شــهرها بهصورت ارگانیک بود، رشد شهری بر مبنای عوامل شهری و درونزا پیش میرفت. زمینهای شهری نیز برای کاربری سنتی شهرها کافی بودند، اما مبنای توسعه و گسترش شهرها ماهیت بیرونزا به خود گرفت. در این شرایط، منابع مالی جدید در اقتصاد شهری تزریق شد و شهرها تحت تاثیر قرار گرفتند، سرمایهگذاری در زمین شهری تشدید شد و این مساله الگوی توسعه ناموزونی را به بسیاری از شهرها تحمیل کرد. امروزه اغلب شهرها گرفتار ساختاری بیمارگونه هستند.
در شرایط موجود بخش قابل توجهی از دیدگاههایی که در خصوص الگوی توسعه شهری مطرح میشود، یکجانبه به شهر مینگرند و ارتباط یک واحد مسکونی تا کل قلمرو سرزمینی را با شهر در نظر میگیرند. این در حالی است که علاوه بر مزیتهای فردی و خانوادگی در حوزه اجتماعی باید هزینههای اقتصادی را که بر دوش دولت، دســتگاههای اجرایی و مدیریت شهری سنگینی میکند نیز مورد بررسی قرار داد.
در حال حاضر در پارهای از مناطق کشور که تا حدودی شرایط برای گسترش سکونتگاهها و توسعه شهری فراهم است، بهدلیل برخی تنگنظریها یا محافظهکاریها و صلب بودن ضوابط و مقررات، فشارهای زیادی در حوزه اسکان به ساکنان تحمیل میشود. این موضوع تا آنجا ریشه دارد که فرصت توسعه در برخی نقاط در حال از دست رفتن است.
همچنین در دیدگاههایی که شهر را همچون ابزار و یک موجودیت غیرارگانیک مینگرند، بنا بر آن است تا هر کدام از اجزای آن در محل معینی قرار بگیرد و از همین زاویه است که به تفکیک افراطی عملکردهای شهری میاندیشد.
این در حالی است که در اغلب رویکردهای جدید، ابعاد زندگی معنوی زندگی انسان نیز مد نظر قرار گرفته است و هر شهر باید هویت خاص خود را با توجه به تفاوتهای محیطی، فرهنگی، تاریخی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نشان دهد.
در سند سیاست ملی شــهری که وزارت راه و شهرسازی با همکاری برنامه اسکان بشــر ملل متحد در تهران تهیه کرده است، ملاحظات توسعه شهری به ۶ اصل سازنده حکمروایی شهری، پایداری اجتماعی، پایداری فضایی، پایداری مالی، پایداری اقتصادی و پایداری محیطزیستی طبقهبندی شده است.
با توجه به موارد مطرحشده، باید گفت در پیش گرفتن راهکارهای مشابه برای تمامی نقاط کشور و نادیده گرفتن تفاوتهای مکانی-فضایی در قالب تکسناریو امکانپذیر نیست. همچنین توسعه درونی، فشردهسازی و بهسازی و بازسازی بافتهای درونی یا سناریو توسعه منفصل و ایجاد شهرها و شهرکهای جدید، سناریو توسعه متصل و افزوده شدن مساحت محدوده و حریم وگسترش اراضی شهری ممکن نیست.