بر اساس آمارهای ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران، نرخ رشد اقتصادی کشور در فاصله سالهای ۹۷ تا ۹۹ با احتساب نفت، منفی ۲ درصد بوده که در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ به پنج درصد رسیده و این در حالی است که بدون احتساب نفت، نرخ رشد اقتصادی از ۱.۱ به ۴.۷ درصد در سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ رسیده است. این آمار بارها از سوی احسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی مورد تاکید قرار گفته است. وزیر اقتصاد معتقد است که در حق دستاوردهای دولت سیزدهم بیاخلاقی رخ داده و در مناظرات انتخاباتی، جانب انصاف رعایت نشده است.
اما آیا نرخ رشد اقتصادی ارائه شده توسط مرکز آمار، نرخ رشدی واقعی است؟ اگر پاسخ مثبت است، چرا تاثیر آن بر زندگی روزمره مردم دیده نمیشود؟ اگر اقتصاد ایران طی این سالها مسیر رو به رشدی را طی کرده است، چرا آحاد جامعه از شرایط اقتصادی حاکم راضی نیستند و فقط آمارها هستند که مسیر رو به رشد را نشان میدهند؟
مهدی پازوکی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه در گفتگو با خبرنگار اقتصاد آنلاین گفت: اگر نرخ رشد اقتصادی یک نرخ رشد درونزا باشد، این رشد اقتصادی میتواند مبین بهبود وضعیت اقتصادی جامعه ایرانی باشد؛ ولی اگر نرخ رشد اقتصادی یک نرخ رشد برونزا باشد، این نرخ نمیتواند بیانکننده بهبود وضعیت اقتصادی باشد. وقتی نفت میفروشید، نرخ رشد برونزا میشود.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه اضافه کرد: قیمت نفت را شما تعیین نمیکنید و این نرخ در بازارهای جهانی تعیین میشود. در فاصله سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲، میزان صادرات نفت از ۳۰۰ هزار بشکه به یک و نیم میلیون بشکه رسیده است. این درآمد در تولید ناخالص ملی میآید؛ اما به مفهوم ثروت فروشی است و به معنی ایجاد توسعه و رفاه نیست.
وی گفت: اگر بخش صنعت و کشاورزی رشد پایدار و متناسب داشته باشد، این رشد قطعا میتواند مستمر باشد و مبین بهبود وضعیت اقتصادی باشد.
پازوکی توضیح داد: در دوره ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲، نرخ رشد بخش کشاورزی نزدیک منفی دو درصد بوده است. بخش عمده نرخ رشد مربوط به فروش نفت بوده است. نفت یکی از اجزای تشکیل دهنده نرخ رشد است. اقتصاد ایران چهار بخش اصلی شامل بخش کشاورزی، نفت، صنعت و معدن و خدمات دارد.
وی اضافه کرد: از این نرخ رشدی که اکنون اتفاق افتاده، بخش عمده آن مربوط به نفت است. بخش نفت در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال قبل ۱۷ درصد رشد داشته است، در حالی که بخشهای مولد مثل کشاورزی، این رشد را نداشتهاند.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه بیان کرد: اقتصاد ایران تحت تاثیر تحریمها و کرونا بود. البته نرخ رشد اقتصادی همه جهان از جمله ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، آلمان و فرانسه به دلیل کرونا کاهش یافت و تورم آنها در اواخر دهه ۹۰ شمسی افزایش یافت.
وی افزود: مثلا تورم در اقتصاد بریتانیا در انگلیس به نزدیک ۱۲ درصد رسید و دو رقمی شد؛ اما با سیاستهای خردمندانه و برخورد علمی و کارشناسی، تورم را کاهش دادند. در همین بریتانیا که نرخ تورم ۱۱.۸ درصد شده بود، با سیاستهای درست، نرخ تورم را به ۵.۴ درصد در ماه می ۲۰۲۴ رساندند، یعنی این نرخ را کاهش دادند.
پازوکی توضیح داد: نکته مهم این است که تورم در ایران سبب شد سفره مردم به مراتب کوچکتر شود. در دولت آقای رئیسی، قدرت خرید مردم خصوصا طبقات ضعیف به شدت کاهش یافت. دولت سیزدهم اولین دولتی بوده است که در ۴۵ سال گذشته در سه سال اول فعالیت خود، نرخ تورمش بالای ۴۰ درصد بوده است.
وی ادامه داد: همیشه دولتها در سه سال اول خوب عمل کردهاند. متوسط نرخ تورم دولت سیزدهم طی سه سال ابتدای فعالیت این دولت بالای ۴۲ درصد بوده است و این به مفهوم پایین آمدن قدرت خرید مردم و کاهش رفاه جامعه است. در واقع این رشد اقتصادی، روی سفره مردم نیامده است.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه اضافه کرد: وقتی میتوانید از نرخ رشد اقتصادی دفاع کنید که این نرخ رشد منتج به بهبود رفاه جامعه شود؛ ولی نرخ رشد فعلی اقتصاد ایران، باعث بهبود رفاه جامعه نشده است.
وی گفت: اکنون سئوال این است که آیا طی سه سال گذشته قدرت خریدم مردم نسبت به قبل افزایش یافته یا کمتر شده است؟ مثلا در کالاهای اساسی در ابتدای روی کار آمدن دولت سیزدهم قیمت هر کیلوگرم گوشت آزاد ۱۰۰ هزار تومان بوده و اکنون ۷۰۰ هزار تومان شده است. قیمت هر کیلوگرم برنج درجه یک ۳۰ هزار تومان بوده است و اکنون به ۱۳۰ هزار تومان رسیده است. قیمت هر کیلوگرم مرغ ۲۰ هزار تومان بوده و اکنون به ۹۰ هزار تومان رسیده است.
وی یادآور شد: بنابراین قدرت خرید مردم خصوصا در کالاهای اساسی کاهش یافته است، مضافا از سوی دیگر این روند باعث شده است که یارانهها هم طی سه سال گذشته هدفمند نشود و توزیع یارانه بدتر شود.
درحالی تولید ناخالص داخلی ایران طی سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ به ترتیب با رشدهای ۴.۴ و ۴ درصدی مواجه بوده که بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، میزان مصرف کالری نیمی از ایرانیان در سال ۱۴۰۱ کمتر از حد استاندارد (یعنی ۲۱۰۰ کالری در روز) بوده است. از سوی دیگر، همه دهکها از میزان کالری خود نسبت به سال ۱۴۰۰ نیز کم کردهاند. این کاهش کالری در دهکهای متوسط شدیدتر بوده است.
ضربه مهلک تورم به قدرت خرید و رفاه مردم ایران/ چه زمان میتوان از رشد اقتصادی دفاع کرد؟
از نگاه مرکز پژوهشهای مجلس، دو عامل در این روند، نقش اصلی را ایفا کردهاند؛ نخست اینکه خانوارها بهدلیل تورم بالای مواد غذایی و افزایش سایر هزینهها نظیر مسکن، سعی کردهاند که مصرف غذایی خود را کاهش دهند. نکته دیگر اینکه خانوارها بهدلیل چشمانداز نامطلوب اقتصاد، سعی کردهاند که از میزان کالای خوراکی خود بکاهند تا بتوانند کالاهای بادوام بیشتری خریداری کنند. در سالهای گذشته تورم مزمن موجب شده قیمت مواد خوراکی افزایش پیدا کند و قدرت اقتصادی مردم کاهش یابد.