چند هفته پیش روزنامه کیهان با گزارشی تحت عنوان «اسب زینشده زیر پای دولت چهاردهم» واکنشهای زیادی برانگیخت. فحوای این گزارش این بود که دولت چهاردهم در حالی سکان اداره کشور را به دست میگیرد که وضعیت کشور در مقایسه با شرایط- به زعم این روزنامه- اسفناکی که در مرداد ۱۴۰۰ به دولت سیزدهم تحویل داده شد، تغییرات مثبت بسیار زیادی داشته است.
این دیدگاه، اما از نظر بسیاری از کارشناسان مایه اعجاب و شگفتی شد، به نحوی که برخی اظهار کردند که این اسب زین کرده؛ قاطری لنگ است که رمقی برای ادامه راه ندارد. نگاهی به آمار هم خود به سادگی موید این موضوع بود. با این حال گویا وزرای دولت سیزدهم که دوران وزارتشان عنقریب به سر خواهد آمد، این خط داستانی کیهان را پی گرفته و با ارائه گزارشهای تعجببرانگیزی از کیمیاگری دوران مدیریتشان میگویند. از آن جمله رضامراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش که دیروز در آخرین جلسه هیات دولت سیزدهم و در یکی از آخرین فرصتهایش برای نطق در کسوت وزیر، مدعی شد که بحران کمبود معلمان را حل کرده است!
به گفته او «بیش از ۱۰۵ هزار معلم در سال ۱۴۰۳ جذب آموزش و پرورش میشوند و در مجموع ۲۶۳ هزار ردیف استخدامی به آموزش و پرورش داده شده است». او در حالی این اعداد و ارقام را به معنای مدیریت بحران فعلی آموزش و پرورش در خصوص کمبود معلم تفسیر کرد که بسیاری از کارشناسان آموزشی و دستاندرکاران این حوزه در خصوص مدیریت این بحران در آموزش و پرورش با صحرایی هم نظر نیستند.
مثلا همین دیروز رئیس کمیسیون و تحقیقات آموزش مجلس شورای اسلامی با اشاره به موضوع کمبود معلم گفت که مهر امسال با ۷۰ تا ۸۰ هزار کمبود معلم مواجه خواهیم بود.
علیرضا منادی سفیدان در گفتگو با ایلنا اظهار کرد: «در سال گذشته تا ۱۵ آبان ماه هنوز معلم کم داشتیم. مدارس با سختی بسیار توانستند این مشکل را حل کنند. کلاسهای ۵۰ تا ۶۰ نفره تشکیل شد، چرا که مدرسه معلم کافی نداشت، این بسیار خطرناک است و باید از الان برای مهرماه اقدام کنند».
وی ادامه داد: «ما از الان به دولت فعلی که مستقر است اعلام کردهایم به دولت بعدی هم نامه رسمی میزنیم که بعدا کسی نگوید به ما نگفتید معلم نداریم. من نامه رسمی به آقای مخبر نوشتهام و به آقای پزشکیان هم این نامه را ارسال خواهم کرد تا انشالله مشکل حل شود».
این اظهارات البته بخشی از کوه یخ کمبود معلم است. ماه پیش رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی از کمبود ۱۷۶ هزار مدرس و بازنشستگی قریبالوقوع ۷۲ هزار معلم تا مهر ۱۴۰۳ خبر داده بود. چالشی که ماههای اول سال تحصیلی ۱۴۰۲ -۱۴۰۳ را با بحرانی جدی در مدارس روبرو کرد و حال گفته میشود سال تحصیلی آینده هم گریبان دولت بعدی را خواهد گرفت.
هرچند کمبود معلم در مدارس کشور موضوع جدیدی نیست، اما به تعبیری میتوان این شکل غریبِ قحطی معلم را، زخمی دانست که در سال تحصیلی که بهتازگی از سر گذراندیم و یکی دو سال اخیر دهان باز کرده است. زخمی که ناشی از سوءمدیریت، کم گذاشتن از سر و ته بودجه آموزش و پرورش، عدم توجه به حق و حقوق معلمان، برخورد با فعالان صنفی، تعدیل نیرو، کاهش استخدام و از سوی دیگر گزینش و ردصلاحیتهای گسترده در آزمون استخدامی معلمی، ایدئولوژیمحوری به جای آموزشمحوری و دهها مورد دیگر بوده و حال و روز آموزش و پرورش را به وضعیت نگرانکننده کنونی انداخته است.
موضوعی که بهرغم ادعای وزیر فعلی آموزش و پرورش نه تنها حل نشده بلکه، حتی در برخی از موارد تشدید هم شده و به بیکیفیتتر شدن نظام آموزشی کشور انجامیده است.
اما ادعاهای عجیب و غریب مرادصحرایی تنها به مدیریت کمبود معلم خلاصه نمیشود. او در هیأت دولت از فتوحات دیگر خود نیز سخن به میان آورد و گفت:
- بیش از ۷۰۰۰ مدرسه در طول این سه سال ساخته شد و نهضت بزرگ مدرسه سازی در این مدت به بهترین نحو انجام شد.
- انتظار ۱۰ ساله معلمان در موضوع رتبه بندی محقق شد و امروز شاهد مهاجرت معکوس از دستگاههای دیگر به معلمی هستیم.
--تقویت مدارس دولتی محقق شد و لایحه حمایت از این موضوع هم در دستور کار است.
--توجه به دانشآموزان تیزهوش با پارامترهای مشخص به نتیجه رسید و میزان مدالهای کسب شده در المپیادهای جهانی حالی از تایید این موضوع است.
او که بیش از یک سالی است در بالاترین مسند وزارت آموزش و پرورش نشسته، هرچند در امور ارتقای کیفی امر آموزش به توفیقی دست نیافته، اما از همان ابتدای سرپرستی و وزارتش با ادعاهای عجیب و سخنانی رئیسپسند، توانست تا انتهای کار دولت ناکام سیزدهم در صندلی متزلزل وزارت آموزش و پرورش دوام آورد.
ماه پیش رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی از کمبود ۱۷۶ هزار مدرس و بازنشستگی قریبالوقوع ۷۲ هزار معلم تا مهر ۱۴۰۳ خبر داده بود. چالشی که ماههای اول سال تحصیلی ۱۴۰۲ -۱۴۰۳ را با بحرانی جدی در مدارس روبرو کرد و حال گفته میشود سال تحصیلی آینده هم گریبان دولت بعدی را خواهد گرفت
او پیشتر حتی در اظهاراتی عجیب و غریبتر مدعی شده بود که وزارتخانه متبوعش «در آستانه الگو شدن برای جهان» است و حتی «به قله نزدیک شده»!
این اظهارات خیلی زود با واکنشهای فراوانی مواجه شد و بسیاری آن را گزاف دانسته و عنوان کردند، وزیر با استناد به کدام بیلانکاری وضعیت را اینچنین قریب به قله توصیف میکند و در قیاس با کدام نظام آموزشی خود را الگو میپندارد؟
نگاهی به آمار بالای ترک تحصیل در کشور گرفته تا نارضایتی معلمان و کمبود معلم و کمبود فضای آموزشی و افت کیفیت آموزشی و کمبود امکانات و نابرابری تحصیلی در ایران نشان میدهد، وزیر نه تنها چیزی برای بالیدن در چنته ندارد که کارنامه او و آنچه میراث اوست، سراسر مایه شرمساری است.
بخشی از اظهارات دیروز وزیر آموزش و پرورش نه تنها به مدیریت بحران کمبود معلم اشاره داشت که حتی ادعای ارتقای کیفی معلمان استخدامی را نیز مطرح کرد. اما نگاهی به وضعیت استخدامها اساسا موید اظهارات وزیر نیست. به طوری که شاهدیم این وزارتخانه از دو سال گذشته برای مقابله با کمبود نیرو، دوره چهار ساله معلمی به سه سال تقلیل یافت موضوعی که از منظر کارشناسان خود سبب افت سطح علمی معلمان محسوب میشود.
اما بدتر از این اتفاق، معلمانی هستند که از طریق ماده ۲۸ و شرکت در آزمون استخدامی جذب آموزش و پرورش میشوند. بر اساس قانون این افراد باید پیش از به کارگیری در مدارس، شش ماه تا یکسال آموزش ببینند. این در حالی است که بسیاری از افراد استخدام شده در سال گذشته، بدون حتی یک روز آموزش سر کلاس رفتند یا اگر آموزشی دیدند، این آموزش بسیار اندک و ناقص بوده است.
یکی از مواردی که در سالهای اخیر فعالان صنفی آموزش نگران آن هستند افت شدید کیفیت آموزش در مدارس ایران است.
وزرای دولت سیزدهم که دوران کوتاه وزارتشان عنقریب به سر خواهد آمد، با ارائه گزارشهای تعجببرانگیزی از کیمیاگری دوران مدیریتشان میگویند. از آن جمله رضامراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش که دیروز در آخرین جلسه هیات دولت سیزدهم و در یکی از آخرین فرصتهایش برای نطق در کسوت وزیر، مدعی شد بحران کمبود معلم در کشور را حل کرده است!
بررسیها نشان میدهد که هرچند سوادآموزی در ایران روند رو به رشدی داشته، اما کیفیت مناسبی نداشته است، بهطوریکه دانشآموزان ایرانی در آزمونهای بینالمللی در ردههای پایین در بین کشورهای مختلف دنیا قرار دارند. سطح پایین استانداردهای مدارس و کیفیت معلمان در کنار بیتوجهی به آموزش پیش از دبستان و مناسب نبودن محیط خانه برای آموزش کودکان از علل اصلی سطح پایین کیفیت آموزش در ایران است. سطح پایین تحصیلات والدین و محیط نامناسب خانه برای آموزش نشان میدهد که اتکا بر آموزش از راه دور بهشدت میتواند بر کیفیت آموزش اثرگذار باشد.
گرچه نباید این افت کیفیت را تنها به سه سال اخیر نسبت داد، بلکه فرآیندی است که از سالها قبل آغاز شده است، اما به اعتقاد اغلب کارشناسان و فعالان حوزه آموزش و پرورش رضامراد صحرایی بدترین کارنامه را در میان اسلاف خود داشته و تنها در این مدت با تکیه بر اظهارات ایدئولوژیک و لایکخورش در میان اصولگرایان تندرو به حیات مدیریتی و وزارت ادامه داده است. موضوعی که اغلب فعالان صنفی توقع دارند در انتخاب وزیر آینده این وزارتخانه بدان توجه شد.
منبع: توسعه ایرانی