ظاهرا لابی و فشار برای تصاحب مناصب در دولت چهاردهم به میزانی افزایش یافته که صدای پزشکیان را هم درآورده تا جایی که دیروز در دیدار با اعضای ستادهای مردمی خود گفت: «انتخاب مسئولان به یک معضل تبدیل شده است. ما شعار انتخاب برتر دادهایم و به همه میگوییم کمک کنید و همه آدمهای خودشان را معرفی میکنند و نمیدانم باید چه کنیم. ما باید کابینه وفاق ملی انتخاب کنیم و کاری کنیم وفاقی که از آن حرف میزدیم و شعار اینکه کشور با یک گروه و جناح اداره نمیشود را محقق کرده و پایبند شویم که نکند یک گروه و دسته و جناح شویم». پزشکیان اضافه کرد: «باید کابینهای شکل دهیم که افراد باتجربه، باعلم و صادق در آن باشند و کابینهای تشکیل دهیم تا به سمت سیاستهایی که رهبری تعیین کردهاند، حرکت کنیم. به همه گفتهایم شاخص ارائه کرده و رزومه افراد را به ما بدهند، هر کسی بخواهد در دولت مسئول شود، یک اصل را با آنها توافق میکنیم که اگر خلاف آن باشد قبول نمیکنیم و آن رضایت مردم است. اگر در ادارهای کسی به اسم ما میخواهد خدمت کند، باید مردم را راضی کند. رضایت مردم شاخص مدیریت ماست».
بنابراین در شرایطی که مسعود پزشکیان و اعضای شورای راهبری، مشغول بررسی و انتخاب کابینه چهاردهم هستند، فشارها برای گرفتن سهم از دولت جدید بیشتر شده و به یک مشکل جدی پیشروی آنان تبدیل شده است. تا جایی که چندیپیش بهزاد نبوی از همه اعضای کمیتهها عاجزانه استدعا کرد که «به خاطر ایران و به خاطر پزشکیان بینوا، دست از سهمخواهی از این گوشت قربانی بردارند». یا محمد فاضلی نیز در کانال تلگرامی خود به کسانی که در پی پست و منصب در دولت پزشکیان هستند طعنه زد و نوشت: «پُستآویز، خود پُست را دوست دارد، مهم نیست چه پستی باشد. پُستآویز از خودش نمیپرسد من به درد این پُست میخورم یا نمیخورم؛ دوست دارد پستی داشته باشد. پُستآویز به اثربخشیاش در آن پُست توجهی ندارد، گاه همین که به پُست آویزان شود و بتواند با خودروی دولتی در خط ویژه حرکت کند برایش کفایت میکند». حتی غلامرضا تاجگردون نماینده گچساران در مجلس شورای اسلامی در متنی کنایهآمیز در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «نمیدانم چرا ما پیرمردها وقتی موهایمان را رنگ میکنیم فکر میکنیم جوان شدهایم». دیروز هم حسامالدین آشنا، عضو دولت حسن روحانی، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «شما هم گزینهاید؟ با اجازه بزرگترها؛ بله!».
موضوعی که محمدجواد ظریف، رئیس شورای راهبری دولت چهاردهم نیز در چند روز گذشته، مهر تأیید بر آن زد و گفت: «پیشنهاد میکنم رئیس و همه اعضای کمیتهها، از داشتن پست و مقام منع شوند، تا بتوانند کمی هم به فکر ایران و آینده آن باشند. این نظر را تأیید میکنم، بزرگان و ریشسفیدان احزاب و سیاسیون سهمخواهی نکنند». چندی پیش هم رسول منتجبنیا، فعال سیاسی اصلاحطلب نیز در گفتوگویی درخصوص این موضوع گفته بود: «توصیه ما بر این است که فارغ از آن فشارهایی که وجود دارد و افراد سهمخواه و افرادی که میخواهند نیروهای خودشان را بر دکتر پزشکیان تحمیل کنند، ایشان فقط باید منافع مردم و مصالح کشور را در نظر بگیرد و بداند که آینده سختی را دارد، باید افرادی باشند که کاملا وفادار، هماهنگ و همراه باشند تا بتوانند بر مشکلات پیروز شوند». وی این را هم میگوید که «در ستاد دکتر پزشکیان، بعضی از افراد و گروهها حضور پیدا کردند که چه بسا با تفکر دکتر پزشکیان همخوانی نداشتند. آنها به دلیل اینکه احتمال پیروزی ایشان را زیاد میدانستند حضور پیدا کردند تا بتوانند سهمی در دولت داشته باشند و به اصطلاح غنیمتی به دست آنها برسد. از این دست نیروها بودند، همانطورکه خیلیها هم نیروهای مخلص و فداکار بودند که بدون چشمداشت کار کردند».
عارف هم با بیان اینکه پزشکیان به خوبی توانست در کارزار انتخابات گفتمان اصلاحات را نمایندگی کند، گفت: همه کسانی که دل در گرو منافع ملی دارند باید به دکتر پزشکیان بدون هیچگونه سهمخواهی کمک کنند و با شناختی که از روش و منش تعاملی ایشان دارم هر آنچه در انتخابات بیان کرده است از روی صداقت، اعتقاد قلبی و نیت پاک ایشان بوده است و مطمئنا برای اجرائیشدن آنها تلاش خواهد کرد.
اما مسئله فقط سهمخواهی مجاهدان شنبه و اطرافیان مسعود پزشکیان نیست و جناح مقابل هم برای همراهی با دولت بهخصوص در زمان بررسی صلاحیت کابینه به دنبال امتیازگیری خود است و در همین رابطه محمد قسیم عثمانی نماینده بوکان گفته است: «در مجلس هم گرفتن رأی اعتماد برای وزرای پیشنهادی آقای پزشکیان بدون چالش نخواهد بود. ممکن است کسانی از جریانهای تند سیاسی وجود داشته باشند که بخواهند در کابینه سهمخواهی کنند و نقش و حضور داشته باشند که در این صورت مجلس عکسالعمل منفی نشان خواهد داد».
این هشدار نماینده مجلس حتی مهمتر از نقش مجاهدین شنبه است و میتواند اثر مخربی در روند تشکیل کابینه و همکاری مجلس با دولت داشته باشد؛ بنابراین پزشکیان در میدان نبردی است که از یک سو با برخی نیروهای رادیکال برای حضور در قدرت روبهروست و از سویی با افرادی که به دنبال بازگشت به زمین سیاستورزی به روال گذشته هستند و همچنان حاضر نیستند به انتخاب اصلح در یک روند دموکراتیک و معقول و البته نوین تن دهند. کار به جایی رسیده که دیروز محسن رضایی هم بر اینکه بدون توقع و منت به دولت پزشکیان کمک کنیم، گفت: استفاده از شایستگان همه جناحها، اقوام و نیروهای کارآمد نویدبخش دولتی موفق خواهد بود.
حدادعادل هم با بیان اینکه «برخی نگرانیها در طیفهای اصولگرایی درباره نحوه چینش کابینه وجود دارد»، تأکید کرد: «در حال حاضر ما در حالت انتظار هستیم و نمیدانیم چه خواهد شد، اما این مهم است که آقای پزشکیان از جریان اصولگرا هم درخواست کرده که برای وزارتخانههای مختلف پیشنهاد بدهند». این چهره معتدل جریان اصولگرایان هم با احترام به روند معقول انتخاب وزرا گفته است: «خودم دو جلسه با آقای پزشکیان دیدار و مذاکره داشتم که یک جلسه تنها بودم و جلسه دیگر با تعدادی از دوستان بودیم و در هر دو جلسه ما این نگرانی را به او منتقل کردیم که شما چه میخواهید بکنید و آیا میخواهید که صددرصد این دولت شما به معرفی شورای راهبری و از جریان اصلاحات باشد یا اینکه میخواهید این دیوارها را فرو بریزید و آزادانهتر تصمیم بگیرید که آقای پزشکیان پاسخ داد میخواهد تا جایی که امکان دارد یک دولت اجماع و وفاق ملی تشکیل بدهند که ما هم از این ایده استقبال میکنیم. آقای پزشکیان هم از من و هم از سایر دوستان مثل آقای دکتر محسن رضایی و دیگران درخواست کرد گزینههای پیشنهادی خود را معرفی کنیم و دوستان مشورتهایی کردند و به هر حال جریان اصولگرا هم تا قبل از تنفیذ و تحلیف و رأی اعتماد مجلس پیشنهادهای خود را به آقای پزشکیان خواهد داد»؛ بنابراین در کنار قشر معتدل جریان اصولگرایی که روند انتخاب کابینه را کارشناسی ارزیابی کرده و خواستار انجام روند تعیین کابینه در این مسیر هستند جماعت سهمخواه باید خود را با روند فعلی سازگار کنند، زیرا نباید فراموش کرد که در نهایت این مسعود پزشکیان است که باید پاسخگوی عملکرد کابینه خود باشد و همه لابیگران و فرصتطلبان در بزنگاه مسئولیتپذیری ناپدید خواهند شد؛ بنابراین روند شفاف فعلی با همه نواقصی که ممکن است به دلیل بیتجربگی در اجرا داشته باشد حداقل بر خرد جمعی استوار است و میتواند راه چاره برونرفت از انتخاب وزرای ناکارآمدی باشد که بارها امتحان خود را پس داده و آخرین مورد هم کابینه به ظاهر جوان، اما با عملکرد ضعیف سیزدهم بود. در آن دوره هم شهید رئیسی با چالش فامیلگرایی در تقسیم مناصب و فشارهای برخی گروههای اصولگرا برای رسیدن به صندلیهای مدیریت عالی کشور چنان مواجه شد که نتیجه آن اعلام برائت مجلس حامی او در کمتر از یک سال از عملکرد کابینه سیزدهم بود؛ بنابراین ماجرای سهمخواهیها اگر کنترل نشود دولت چهاردهم تجربه خوبی را ثبت نخواهد کرد.