فلسفه، حکمت، هنر و دانش شالودههای بنیادین فرهنگ و تمدن ایران در گذرگاههای سخت تاریخ بوده است. در روزگاری که جهان غرب با سد نفوذناپذیر حاکمیت کلیسا در تولید دانش مواجه بود سپهر ایران درخشان از خورشید دانشی بود که در محنت گاه حیات دانشمندان ایرانی تولید و تا هزارهها پس از حیاتشان همچنان گوهری درخشان بر تارک تاریخ ایران.
شیخ شهاب الدین سهروردی از بزرگان نام آور در عرصه فلسفه و حکمت است که با تاملی ژرف در جهان حقیقت آثار ارزشمندی در تاریخ خرد و اندیشه از خویش به یادگار گذاشت. آثار او آغازگر راهی بود که به تعبیر خودش روشنایی و نور در مشکات جان و اندیشه و رهایی از عقلانیت محض و گام نهادن در عرصه شهود معرفتی بود. تفکری که بعدها در آثار عرفانی شعرای بزرگی همچون حافظ خوش درخشید و پیوندی عمیق میان اندیشه دینی و خرد مزدیسنایی بود و از همین منظر بود که اهتمام او به مذاق قشری نگرها خوش نیامد.
وسعت روح و اندیشه او عرصه را بر ترکتازی فقهای سطحی تنگ و همین امر موجباتی تا به انتقام کوچک شدن شعاع دایره نردبازی هایشان نائره عداوت برافروزند و از فرصت غریبی او در غربت حلب برای محو کردن او نه تنها از صحنه تقرب ملک ظاهر بلکه از پهنه گیتی بهره جویند و، چون سعایتشان بر اغفال او کارگر نیفتاد مگر تازه به کار بردند و، چون صلاح الدین ایوبی از جنگ با صلیبیان فارغ گشت و برای حفظ اعتبار و کسب وجاهت روی نیاز بر آستان فقهای حلب آورد، شکایت پسر نزد پدر نمودند و تایید او را منوط تسلیم فرزندش در برابر تصمیم مرگ سهروردی کردند. از اینرو آنچه او از اسرار عالم بالا میگفت را مستندی بر الحادش تا به جرم ملحد بودن ابتدا او را به زندان و سپس با مرگی فجیع از میدان به در نمودند، اما فروغ اندیشه او روشنتر از آن بود که ظلمت معاند رخصت استیلا یابد.
آثار ادبی و فلسفی سهروردی با گذشت قریب ده قرن از مرگ او همچنان اندیشهها را به شاگردی مکتبش میکشاند خردها میپروراند. پرتوهای دانش و معرفت او گوهری بس گران سنگ در گنجینه ادبیاتی است بهای خویش از جوهر اندیشه او دارد.