خالد مشعل که در سال ۱۹۵۶ در کرانه باختری به دنیا آمد، یکی از بنیانگذاران حماس محسوب میشود. به دستور مستقیم بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، سازمان جاسوسی موساد در سال ۱۹۹۷ زمانی که مشعل در اردن زندگی میکرد اقدام به ترور او کرد.
ماموران موساد با پاسپورتهای جعلی کانادایی وارد اردن شدند و در حالی که خالد مشعل در خیابان راه میرفت مادهای سمی را به وی تزریق کردند. مقامات اردنی این سوءقصد را کشف و دو عضو موساد را دستگیر کردند. این مسئله به بحرانی در رابطه اردن و اسرائیل تبدیل شد و پادشاه سابق اردن از نخستوزیر اسرائیل خواست پادزهر ماده سمی را در اختیار آنها قرار دهند.
وی تهدید کرد که در غیر این صورت تا قطع روابط دیپلماتیک دو کشور پیش خواهد رفت.
اسرائیل پادزهر را تامین کرد و درنتیجه خالد مشعل از مرگ نجات یافت. او که از آن پس در قطر زندگی میکند، برای اولین بار در سال ۲۰۱۲ از نوار غزه دیدن کرد و مورد استقبال مقامات فلسطینی قرار گرفت.
حماس در سال ۲۰۱۷ اسماعیل هنیه را به عنوان جانشین او به عنوان رئیس دفتر سیاسی خود انتخاب کرد. خالد مشعل هرچند در این سالها به حاشیه رانده شده، با این حال شخصیتی کلیدی در تشکیلات حماس محسوب میشود.
یحیی سنوار که اسرائیل از او با عنوان «قصاب خان یونس» یاد میکند، از سال ۲۰۱۷ مسئولیت حماس در نوار غزه را بر عهده داشت.
او بیش از ۲۰ سال را در زندان گذراند و آخرین بار در میان حدود هزار فلسطینی که با «گیلعاد شالیط» سرباز ربوده شده اسرائیلی مبادله شده بودند، آزاد شد.
سنوار از یادگیری زبان عبری و خواندن روزنامههای اسرائیلی در دوران زندان خود، برای «تکامل هنر جنگ روانی» جهت درک بهتر فضای فکری دشمنانش استفاده کرد. کارشناسان میگویند به همین خاطر بود که توانست اسرائیل را فریب دهد و در ۷ اکتبر ضربهای سخت به آنها وارد کند.
سنوار در روزهای اولیه تشکیل حماس، با احمد یاسین و محمود زهار هر دو بنیانگذار این تشکیلات نزدیک بود. مقامات اسرائیلی از قول سنوار میگویند یاسین به او فتوایی داده است تا هرکسی را که مظنون به همکاری با اسرائیلیها باشد بکشد. او پس از آزادی از زندان، مسئول شاخه امنیت داخلی حماس شد که به دنبال جاسوسان مظنون اسرائیل و کشتن آنهاست.
یحیی سنوار که از او با عنوان «مغز متفکر حمله ۷ اکتبر» یاد میشود، در ۶۲ سالگی یکی از سران جوان این گروه است و یکی از ۳ عضو ارشد حماس در غزه به شمار میرود.
علاوه بر او، محمد ضیف از سال ۲۰۰۲ فرمانده گردانهای عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس، بوده است. او به مهندسی ساخت شبکه تونلهای زیرزمینی غزه کمک کرد؛ شبکهای که به جنگجویان حماس اجازه دسترسی آسان و ایمن به سراسر قلمرویشان را میدهد.
ضیف چندین سال را در زندان گذراند و متهم به برنامهریزی برای بمبگذاری، آدمربایی و کشتار دسته جمعی بود.
او در سال ۲۰۰۰ در جریان انتفاضه دوم فلسطینیها فرار کرد و از آن زمان تاکنون تقریباً غیرقابل ردیابی بوده و تنها سه عکس از او شناخته شده است. در حال حاضر اطلاع دقیقی از سرنوشت او در دست نیست.
اسرائیل در سال ۲۰۰۲ اقدام به ترور او کرد که منجر به از دست دادن یک چشم وی شد. یک سوء قصد بعدی در سال ۲۰۱۴ باعث کشته شدن همسر و دو فرزندش شد، اما خود وی جان سالم به در برد.
نام مستعاری که ضیف برای خود انتخاب کرده در زبان عربی به معنای «مهمان» است، منعکسکننده این واقعیت که او دائماً در حال حرکت است و اغلب برای محافظت از خودش در خانههای دیگران میماند.
علیرغم ماهیت «شبحوار» او، این ضیف بود که پس از ۷ اکتبر در یک ویدئو ظاهر شد و نام عملیات را «طوفان الاقصی» اعلام کرد.
برای اسرائیل او در کنار سنوار در «صدر فهرست ترورها» قرار دارد. ارتش اسرائیل این ماه با بمباران ساختمانی در غزه ادعا کرد که او را هدف قرار داده، با این حال هنوز مرگ ضیف به صورت رسمی تایید نشده است.