دبیران کل سه تشکل اصلاحطلب آموزش و پرورش به رئیس جمهور پزشکیان نامه نوشتهاند که نسبت به انتخاب وزیر آموزش و پرورشِ ناهمسو با گفتمان دولت چهاردهم مراقب باشد. این واکنش البته "بسیار مسؤلانه و درست"، اما "ناکافی" است.
ناکافی از این جهت که مگر کمیته و کارگروه فرهنگیان دولت چهاردهم در این مدت شفاف و همسو عمل کرد؟
مگر دعوت تلفنی از یک عده افراد ناشناس یا کممحبوبیت در دقیقه ۹۰ تحت عناوین خودخواندهای همچون نخبه فرهنگی و نماینده معلمان، احترام به حسن تدبیر رئیس جمهور منتخب در اتخاذ رویکرد مشورتی برای انتخاب وزرا بود؟
آیا رفتار کمیته فرهنگیان در کنارگذاشتن و نادیدهانگاری پرونده حدود ۲۰ نفر از سرمایههای انسانی ارزشمند و صلاحیتدارِ آموزشوپرورش، روشی دموکراتیک و اعتماد آفرین بود یا رفتاری یکسویه و اعتماد زدا؟
آیا کمیته فرهنگیان مذکور، پاسخ محترمانه و قانعکنندهای در قبال این همه ابهام و پرسش و نگرانیِ تحولخواهان آموزش و پرورش درباره چراییِ دعوت مخفیانه و غیرشفاف از برخی امتحان پس دادهها برای انتخاب وزیر که بعضاً رد پایشان در پدیداری وضع موجود نظام آموزشی بسیار مشهود است، داد و وقعی قائل شد؟
با احترام به تلاش تشکلهای سه گانه اصلاحطلب (مجمع، انجمن، سازمان معلمان)، اما ما زمانی میتوانیم از رئیس جمهور تقاضای پاسخگویی برای مقاومت در برابر گزینههای ناهمسو کنیم که بزرگان فرهنگی خودمان در قبال عملکرد خود شفاف باشند و تعریف خودساختهای از شایستگی را از یک محفل کوچک به پهنه معلمان ایران بگسترانند.
قبلا هم نوشتهام که آموزش و پرورش در آسمانِ خود ستاره بسیار دارد، مشکل آنجاست که عدهای "خود حق پندار" با یک حلقه محدود از "رفقای دست به دیزی و گرمابه و گلستان" برای یک جامعه میلیونیِ رشید و فهیم تصمیم میگیرند و بدتر از آن خود را بینیاز از پاسخگویی میبینند. رویهای که کاملا با شعارهای رئیس جمهور منتخب در تضاد است.
تصمیمگیری در تاریکی و انحصارگرایی از هر دو طرف مذموم است: خواه اصولگرا خواه اصلاحطلب.
مهر نزدیک است، ماییم و بچههای ایران.
۱۷ مرداد ۱۴۰۳