روزها و هفتههای اخیر و در مسیر تعیین تکلیف ترکیب کابینه چهاردهم، فشارهای زیادی به مسعود پزشکیان وارد شده است. از یک سو برخی چهرههای اصلاحطلب معتقدند که بهدلیل خاستگاه سیاسی رئیسجمهور، ترکیب کابینه چهاردهم باید وزن اصلاحطلبی داشته باشد و نادیدهگرفتن مطالبات جریان اصلاحات و چهرههای اصلاحطلبی که توانستند مسیر پیروزی پزشکیان در انتخابات را هموار سازند، برای رئیسجمهور مطلوب نیست. از سویی دیگر، در اردوگاه مقابل و حتی توسط برخی نمایندگان مجلس شورایاسلامی، صداهایی در خصوص لزوم تشکیل کابینه فراجناحی و دخیلکردن دیگر جریانهای سیاسی در فرآیند تعیین ترکیب دولت چهاردهم شنیده میشود. در روزهای اخیر شدت فشارها به حدی بالا بوده که زمزمههایی از تغییر گزینههای برخی مناصب و وزارتخانهها شنیده شده و رئیسجمهور از هر سویی با مضیقه مواجه شده است.
در میان این هیاهوهای بسیار، آنچه که از مقابل دیدگان پنهان مانده و به محاق رفته، توجه به تشکیل کابینهای کارآمد و موثر در جهت رفع مشکلات تعمیقشده کشور است و این روزها خط و ربطهای سیاسی بر هر مسئله دیگری ارجحیت یافته. انگار نه انگار که کشور در شرایط ویژهای است و اولویت با حل چالشهای پیشروست نه وزن سیاسی کابینه؛ مسئلهای که مسعود پزشکیان هم بارها در ایام انتخابات بر آن تاکید کرده بود، اما آنچه که در بطن ماجرای شکلگیری ترکیب دولت چهاردهم میگذرد، از فشاری مضاعف به رئیسجمهور حکایت میکند که چهبسا در مسیر حرکت دولت دستاندازی کرده و اجرای برنامههای مدنظر آن را با مشکل مواجه سازد.
مسئله ارائه فهرست کابینه که به پایان رسید و با درنظرگرفتن ارائه آن به مجلس در امروز، دیگر چنین انتقاداتی پیرامون چیدمان کابینه محلی از اعراب ندارد، اما آنچه که باید در ادامه راه مدنظر قرار گیرد، عدم فشار به رئیسجمهور و زمینهسازی برای پیشبردن برنامههای دولت است. رئیسجمهور و هیات وزیران باید در آرامش تمام و بدون فشار افراد و جریانهای سیاسی به اداره امور کشور بپردازند و اگر غیر از این باشد و سهمخواهان بر طبل تمامیتخواهی خود بکوبند، نهتنها گرهای از کار کشور و مردم باز نخواهد شد بلکه دولت به نهادی برای تامین منافع عدهای خاص تبدیل میشود که هدفشان از فعالیت سیاسی، به کرسی نشاندن مطالبات خودشان است.
مسعود پزشکیان بهعنوان رئیسجمهور ایران و در قامت رئیس قوه مجریه، همچون پیشینیان خود باید پاسخگوی مطالبات ایرانیانی باشد که چشم به بهبود اوضاع در آینده دوختهاند و این مهم محقق نخواهد شد جز عدم فشار بر او و ایجاد فضایی سالم برای فعالیت پزشکیان و دولت چهاردهم. همانگونه که رهبر انقلاب در سخنان اخیر خود اشاره کردند، موفقیت رئیسجمهور، موفقیت کشور و ملت ایران است و اگر منافع ملی و بهبود اوضاع کنونی مدنظر است، باید همه جریانهای سیاسی به موفقیت دولت کمک کنند؛ نه اینکه مشابه پروسه تعیین ترکیب کابینه، عدهای پزشکیان را وامدار خود دانسته و بهدلیل نقشآفرینی در پیروزی او، خواستار تحقق مطالباتشان در طول فعالیت دولت چهاردهم باشند.
آیا کسانی که دولت را بخشی از شرکت سهامی خود دانسته و حتی پیش از آغاز به کار آن درصدد مهرهچینی و دخالت در آن بودند و قاعدتاً در ادامه راه هم چشم به نقشآفرینیهای بیشتر دوختهاند، هنگامه بروز مشکلات و مواجهه دولت با چالشهای سهمگین، حاضرند که اینچنین در صحنه بوده و دوشادوش رئیسجمهور حرکت کنند یا این تمایل به اعمال نظر، صرفاً مربوط به زمان تقسیم مناصب بوده و قرار است که در زمان برخوردکردن دولت با موانع سخت پیشرو، فقط رئیسجمهور را در نقطه کانونی پاسخگویی قرار دهند؟
انتخاب و تعیین مسیر دولت، حق مسعود پزشکیان بهعنوان منتخب مردم است و در این راه هر گونه اعمال فشار بر او یعنی ایجاد خلل در مسیر اداره کشور. رئیسجمهور است که در آینده باید به مردم پاسخگو باشد و از لوازم پاسخگویی، آزادی عمل و حق انتخابی است که این روزها نشان داده شد با موانع بسیاری حتی از سوی همقطاران و سیاسیون نزدیک به پزشکیان مواجه شده است.