کد خبر: ۹۲۸۸۰۶
تاریخ انتشار : ۲۳ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۷:۱۴

مصائب فیلم دیدن در سینما‌های قدیمی در بی‌برقی و گرما | اول راحتی، بعد سینما

سینماهای قدیمی باقی مانده در کشور باید به فکر نوسازی و هماهنگی با استانداردهای روز باشند، اگر همچنان مشتری می‌خواهند.
مصائب فیلم دیدن در سینما‌های قدیمی در بی‌برقی و گرما | اول راحتی، بعد سینما
آفتاب‌‌نیوز :

جمله «اول ساندویچ، بعد سینما» برای قدیمی‌ها که جور دیگری سینما می‌رفتند معنای دیگری داشت؛ روزگاری دیگر، فیلم‌هایی دیگر و سینما‌هایی دیگر. زمانی نه چندان دور، فیلم دیدن آیینی دسته‌جمعی بود که مراتب و مناسک خاص خودش را داشت. مثل امروز که گام اول برای سینما رفتن خرید بلیت است، در قدیم هم مرتبه اول رفتن به سینما خرید بلیت بود، اما چه بلیتی؟ بلیتی کاغذی که از گیشه‌ای که معمولا خارج از سالن و رو به خیابان بود و پنجره نیم‌هلالی کوچکی داشت خریده می‌شد. از تمام هیکل بلیت‌فروش، فقط دست‌هایش از خلال آن پنجره نیم‌هلالی پیدا بود. می‌گفتی چند تا بلیت می‌خواهی و پول را به سمت دست‌ها می‌بردی و دست‌ها پول را می‌گرفت و بلیت می‌داد. رابطه انسانی زیادی درنمی‌گرفت، اما انسانی بود و ملموس. مثل حالا نبود که همه‌چیز را، از تعیین جای نشستن تا پول دادن و گرفتن بلیت، با فشار روی صفحات گوشی همراه انجام می‌شود که البته خیلی راحت‌تر و سریع‌تر و بی‌دردسرتر است.

بعد که وارد سالن می‌شدی، عکس‌های فیلم‌های قدیمی و فیلم‌های آینده چسبانده‌شده بر درودیوار تالار انتظار توجه‌ات را جلب می‌کرد. با عکس‌های قدیمی خاطرات را مرور می‌کردی و با عکس‌های جدید برای آینده نقشه می‌کشیدی. مگر سینما چیزی بیشتر از یادآوری گذشته و خیال‌بافی برای آینده است؟ از دیدن و سیاحت که سیر می‌شدی، نوبت سیر شدن خودت بود. اینجا می‌رسیدی به مرتبه «اول ساندویچ، بعد سینما». می‌رفتی سمت بوفه با آن چیپس‌های زرد و شور فله که خود فروشنده در نایلون کرده بود و درشان را منگه زده بود. ساندویچ هم معمولا کالباس ارزان بود و چند پر خیارشور و گوجه‌فرنگی و نوشابه هم کنارش. بردن ساندویچ هم به سالن ممنوع بود، اما همه می‌بردند که با فیلم بخورند و کیف کنند. کسی هم معترض نمی‌شد. درواقع منظور از ممنوعیت بردن غذا و خوراکی به داخل سالن، ممنوعیت بردن خوراکی خریداری‌شده از خارج سینما به داخل سالن بود. به هر حال، چرخ بوفه هم باید می‌چرخید.

ناله نایلون چیپس و پفک و پف‌فیل در سالن، افه صوتی ناخوشایندی بود که تمام شدنش جز صبر و تحمل برای پایان آذوقه تماشاگران چاره دیگری نداشت. در سینما‌های پیشرفته امروزی دیگر خبری از آن خوراکی‌ها نیست. ساندویچ اگر باشد، کلاب است، نان سه‌گوش و نرم که تناولش سروصدایی ندارد. ذرت در ظرف‌های استوانه‌ای درباز فروخته می‌شود و جیرجیر نایلون چیپس و پفک هم کماکان هست.

البته حالا گرمایش و سرمایش سینما‌ها بهتر است. اگر برق برود، مثل سینما‌های قدیمی که هنوز خیلی‌هایشان در خیلی از شهر‌ها در چرخه کسب‌وکار باقی مانده‌اند، تماشاگران نباید معطل آمدن برق بمانند. کیفیت پرده و بلندگو و صندلی‌های سینما‌های جدید به استاندارد نزدیک‌تر است و خبری از خش‌خش صدا و تاری تصویر و جابه‌جایی پخش پرده‌های فیلم در آن‌ها نیست. فرهنگ سینمارو‌ها هم کمی بهتر شده و دیگر مثل آن قدیم‌ها تا اواسط فیلم تماشاگران در حال رفت‌وآمد به سالن نیستند. خاطره سینما‌های قدیمی خوش است، اما کیفیت فیلم دیدن در آن‌ها چندان تعریفی ندارد. حالا که کیفیت بهتر را تجربه کرده‌ایم، باز هم دل‌مان راحتی و آسایش بیشتر می‌خواهد. با این حساب به نظر می‌آید سینما‌های قدیمی باقی مانده در کشور باید به فکر نوسازی و هماهنگی با استاندارد‌های روز باشند، اگر همچنان مشتری می‌خواهند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین