جامعه هنری مجروح است و با حاکمیت قهر کرده
«سید عباس صالحی در شمایل میانجی» عنوان یادداشت سید محمد بهشتی برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: اگر ماموریت‌های وزارت ارشاد در شرایط فعلی کشور در نظر گرفته شود در آن صورت اهمیت نقشی که سید عباس صالحی در این فضای خاص می‌تواند ایفا کند، بیشتر نمایان می‌شود. در دولت گذشته، متاسفانه شاهد وضعیت نامطلوبی در نسبت بین حاکمیت و جامعه فرهنگی و هنری کشور بودیم. عملا می‌توان گفت که جامعه فرهنگی و هنری ایران مجروح است، در حالت قهر بوده و حتی به حاکمیت پشت کرده است؛ چرا این فضا شکل گرفته؟ این شرایط ایجاد شده، چون نهاد‌های واسط حاکمیتی و اساسا حاکمیت به جامعه فرهنگی و هنری پشت کرده‌اند.
این وضعیت نغار عمیقی را بین جامعه فرهنگی و هنری و مدیریت فرهنگی کشور ایجاد کرده است. متاسفانه مدیریت فرهنگی کشور، نسبت به جامعه فرهنگی و هنری احساس استغنا کرده و برای حل مسائل مختلف، خود راسا اقدام به تولید محصولات فرهنگی و هنری کرده است. اصولا نقش دولت و حاکمیت در تصدی‌گری عرصه‌های فرهنگی و هنری در این دوران به اندازه‌ای وسعت پیدا کرد که عملا دیگر فضایی برای مشارکت هنرمندان و جامعه فرهنگ و هنری کشورمان باقی نماند. این وضعیت بغرنج، به خصوص در حوزه سینما نمایان‌تر است. روندی که خسارت‌های جبران‌ناپذیری به همه عرصه‌ها به خصوص سینمای کشور وارد کرد و دوره‌ای از رکود را در این حوزه شکل داد.
به این دلیل است که تقریبا اغلب فیلمسازان صاحب فکر ایرانی، سال‌هاست که منزوی شده، کار نمی‌کنند و اساسا به بازی گرفته نمی‌شوند. عملا در این برهه رویارویی عجیبی میان نهاد‌های حاکمیتی و فعالان حوزه فرهنگ و هنر شکل گرفته است. این نغار و فاصله میان مسوولان اجرایی از یک طرف و جامعه فرهنگی و هنری از سوی دیگر باید التیام پیدا کند. برای این منظور در این برهه به فرد و رویکردی نیاز داریم که در شمایل میانجی و مفصل عمل کرده و فواصل موجود را کاهش دهد. در واقع مسوولان حوزه‌های فرهنگی و هنری باید در حکم آب میان بافتی در مفاصل عمل کرده و نسبت موزون و جدیدی در این بخش ایجاد کنند.
سید عباس صالحی با توجه به تجربیات گذشته‌ای که از او چه در دوران معاونت فرهنگی وزارت ارشاد و چه در زمان وزارت او ثبت شده، شخصیتی سلیم‌النفس، مثبت و مشکل‌گشاست. در واقع او می‌تواند راهکار‌های سازنده‌ای برای عبور از مشکلاتی که جامعه فرهنگی و هنری با آن دست به گریبان است، ارایه کند. در عین حال به دلیل صدقی که صالحی دارد و رابطه صمیمانه‌ای که همواره با جامعه فرهنگی و هنری برقرار کرده، امکان شکل‌گیری این زمینه‌های آشتی‌جویانه میان دو طرف را فراهم می‌کند. از طرف دیگر صالحی کاملا مورد وثوق حاکمیت است و کارنامه‌اش نشان می‌دهد که همواره خدمت کرده و دغدغه حفظ کیان حاکمیت را هم داشته است. از این جهت به نظرم شخصیت مناسبی است برای اینکه در وضعیت فعلی، مشکل حوزه فرهنگ را شناسایی کرده و برای عبور از چالش‌ها برنامه‌های مدون و کارآمد ارایه کند.
