با اینکه جان ویک به ظاهر در قسمت چهارم بر اثر جراحتهای وارده در مبارزه آخرش کشته شد و حتی مراسم تدفین او به نمایش درآمد، اما از همان موقع مشخص بود که این پایان کار جان ویک نیست و کیانو ریوز باز هم در قالب این نقش جلوی دوربین خواهد رفت. مطابق خبرهایی که به تازگی منتشر شده، فیلمبردرای قسمت پنجم فرنچایز «جان ویک» در سال ۲۰۲۵ آغاز میشود و کیانو ریوز مجددا تحت هدایت چاد استاهلسکی به نقش قهرمان تنها و شکستناپذیر جان میبخشد. داستان و امتیازهای چهار قسمت قبلی این فرنچایز و حرفهای تهیهکننده، فیلمنامهنویس و کارگردان آن را مرور کردهایم.
«جان ویک» (۲۰۱۴)
جان ویک که به تازگی همسرش را از دست داده، سگی را که همسرش پیش از مرگ ترتیبی داده به دستش برسد، دریافت میکند و دلبسته او میشود. چند روز بعد، در یک پمپ بنزین، موستانگ مدل ۱۹۶۹ جان ویک چشم پسر رئیس یک گروه خلافکار روسی را میگیرد و از ویک میخواهد که ماشین را به او بفروشد. ویک که به ماشینش خیلی علاقه دارد، طبیعتا پاسخ رد میدهد و پسر رئیس و دوستانش شبانه به خانه او میروند و سگش را میکشند و ماشین را میدزدند و تنها اشتباهی که میکنند، زنده گذاشتن جان ویک است. ویک که آدمکشی حرفهای و تعلیمدیده است، اما به دلیل ازدواج با همسرش از کار کنار کشیده، برای گرفتن انتقام سگش و پس گرفتن ماشینش به سراغ زرادخانهای که در زیرزمین خانهاش پنهان کرده میرود و بعد از پوشیدن کت و شلوار نمادین و برداشتن پول و سلاح به دنبال مهاجمان خانهاش میرود و طی صحنههای اکشن نفسگیری تا آخرین نفر جانشان را میگیرد.
IMDb: ۷.۴/۱۰
Rotten Tomatoes: ۸۶%
Metacritic: ۶۸
«جان ویک: بخش دوم» (۲۰۱۷)
جان که به زندگی آرام خود برگشته، باید دینش را به سانتینو د آنتونیو، برادر رئیس مافیای ایتالیا که یک زن است، ادا کند و به خواست او خواهرش را بکشد. جان به رغم میل باطنیاش به عهدش وفا میکند، اما سانتینو که نمیخواهد ردی از خودش باقی بگذارد، جایزهای بزرگ برای کشتن جان تعیین میکند. پس از کلی کشتار و خونریزی، جان در آخر با کشتن د آنتونیو در هتل کنتیننتال که قتل در آنجا ممنوع است، تحت تعقیب هزاران قاتل از سراسر دنیا قرار میگیرد و میگریزد.
IMDb: ۷.۴/۱۰
Rotten Tomatoes: ۸۹%
Metacritic: ۷۵/۱۰۰
«جان ویک: بخش سوم ـــــ پارابلوم» (۲۰۱۹)
جان ویک بعد از خلاصی از دست قاتلانی از سراسر دنیا از نیویویرک به مراکش میرود تا پس از دیدار با رئیس اعظم انجمن عالی آدمکشان بتواند زندگی خود را بخرد. شرط زنده ماندن ویک، کشتن وینستون رئیس هتل کنتیننتال است. ویک در بازگشت به نیویورک از کشتن وینستون سر باز میزند و با همدیگر و به کمک مدیر هتل، شارون، در برابر یورش نیروهای انجمن عالی میایستند، اما در آخر وینستون برای اینکه بتواند جانش را حفظ کند، جان را میکشد. جان زنده میماند و با بووری، پادشاه دنیای جرم و جنایت زیرزمینی، علیه انجمن عالی متحد میشود.
IMDb: ۷.۴/۱۰
Rotten Tomatoes: ۸۹%
Metacritic: ۷۳/۱۰۰
«جان ویک: بخش چهارم» (۲۰۲۳)
مبارزه ویک علیه انجمن عالی از شرق تا غرب وسعت مییابد. متحدان جدید و کمتعداد ویک در برابر ارتشی از نیروهای تا بن دندان مسلح میایستند و با انواع شیوهها با آنها مبارزه میکنند و افراط در کشتار به جایی میرسد که به خشونت انباشته فیلم کیفیتی گروتسک میبخشد و مقدرای از زهر آن را میگیرد.
IMDb: ۷.۹/۱۰
Rotten Tomatoes: ۹۴%
Metacritic: ۷۸/۱۰۰
بازیل ایوانیک (تهیهکننده هر چهار فصل):
تئوری من این بود که اکشنهای زیادی با این ایدههای اولیه ساخته شدهاند که «تو همسر من رو کشتی»، «تو برادر من رو کشتی»، «تو پدر من رو کشتی» یا «من سرباز جنگ بودم و به من خیانت شد» یا «من پلیس بودم و تو همکار من رو کشتی». ما این چیزها را میلیونها بار دیدهایم. ۹۸ درصد مخاطبان واقعاً نمیدانند چطور چنین داستانی را درک کنند و فیلمها هم برای برانگیختن احساسات زور میزنند. اینجا بود که با خودم فکر کردم: «اوه، خدای من! اگه کسی سگ من رو بکشه و ماشینم رو بدزده چطور؟» خود سگ مهم نبود، خاطره جان ویک از همسرش مهم بود که به او گفته بود: «در زندگی باید دوست داشته باشی، با این سگ شروع کن.» هر کسی عشق ویک به همسرش را میفهمید و تماشاگران خودشان را جای او میگذاشتند.
دِرِک کُلستاد (فیلمنامهنویس سه فصل اول):
اولین فیلمهای گان فو (Gun Fu بر وزن کانگ فو (Kung Fu) ترکیب مبارزه با تفنگ و هنرهای رزمی است، درست مثل کاری که جان ویک در آن مهارت دارد) احتمالا همه وسترنها هستند. همان اولین باری که دیدی کسی سریع تفنگش را میکشد و شلیک میکند. وسترنهایی مثل «هفتتیرکش» و «سیلوِرادو» نوعی رئالیسم جادویی داشتند که تماشایشان خیلی سرگرمکننده بود. اما اولین فیلم گان فو واقعی که دیدم «تعادل» کریستین بیل بود. وقتی میشنوم مردم میگویند «جان ویک» را دوست دارند خوشحال میشوم، اما وقتی میگویند چقدر فیلم نویی است، میگویم: «خدای من، مرد، نو نیست. این حاصل همه مزخرفاتی است که من با آنها بزرگ شدهام و عاشقشان هستم.»
چاد استاهلسکی (کارگردان هر چهار فصل):
در فیلم تیراندازی، چاقوکشی، تعقیبوگریز با ماشین و مقدار زیادی مبارزه تن به تن داشتیم. میخواستیم فیلمی اکشن با حالوهوای یک رمان گرافیکی بسازیم که در دنیایی اساطیری میگذشت. ما قصد ساخت تریلری آدمکشی با حسی واقعی و فضایی ماورایی داشتیم. همین هم شد که به جای اینکه بگوییم جان ویک خیلی سرسخت است، تصمیم گرفتیم این را نشان دهیم با برداشتهای بلند، حرکات بیشتر، راندن ماشین، افتادن از پلهها و امثالهم. جان مسلما نماد دوگانگی است. نمیخواهم بگویم فیلم داستان خیر علیه شر است. فقط میگویم اینجا انتخاب بین چیزهایی است که آدمها باید تحمل کنند و چیزهایی که میخواهند تحمل کنند. جان چیزهای زیادی را تحمل میکند و چند چیز را هم نمیخواهد تحمل کند.