شاید در میان حجم آثار تولیدی در نمایش خانگی فقط برنامههای معدودی توانستند در مدتی طولانی روند خوب خود را حفظ کنند. گرچه که ماندن در سطح بالا نیازمند ایدهپردازیهای نوین و به طور کلی الهامبخش بودن همیشگی تیم سازنده آن برنامه هست. دستکم در چهار سال اخیر که نمایش خانگی به شکل گسترده در میان خانوادههای ایرانی دیده میشود، جدای از سریالها، رئالیتیشو و تاکشوهای متعددی تولید شده که البته تعداد بالایی از آنها با توفیق مواجه نشده و در همان فصل نخست، سازندگان برنامه اعطای کار را به لقای آن بخشیدهاند.
اما خب هستند برنامههایی هم که حالا چندسال است که دیده میشوند و به نوعی برای خود برند شدهاند. البته که این برندها هم گاه گداری اسیر یکنواختی میشوند، به غیر از برخی استثناها، مثل «شبآهنگی» که انگار در هفته آخر مرداد دوباره تبدیل به تاکشوی شماره یک ایران شده. اما علت این ریبرندینگ چیست؟ در این مطلب به سراغ تمام دلایلی میرویم که حامد آهنگی را با برندش دوباره بر صدر نشانده. با ما همراه باشید.
کنسرت حمید عسکری در جایی که اسکار میدهند!
در اپیزود حمید عسکری، در واقع شبآهنگی با یک غافلگیری و با یادآوری اجرای چند سال پیش عسگری در سالن مراسم اسکار، خواسته یا ناخواسته نگاه مخاطبش را به مهمان برنامه تغییر میدهد. به هر حال خیلیها عسکری را با قطعات عمدتا معمولیاش میشناسندو اصلا خبر ندارند که او تا اجرا در آمریکا هم رفته و خب حامد آهنگی به درستی به این اتفاق فلشبک زد.
طراحی لباس در برنامه؟ چرا که نه!
شبآهنگی نسبت به سایر تاکشوها موفقتر است چرا که در پیادهسازی ایده، جسارت دارد. با دو رگال لباس و دو شرکتکننده به مد و فشن هم گریزی میزند. در واقع این برنامه تلاش میکند از موضوعات ترند روز الهام بگیرد و آن را در نقطهای که انگار برنامه دچار افت لحظهای شده به خورد مخاطب دهد. به هر حال احتمال هم میرفت که خروجی این بخش هم درونمایه طنز داشته باشد. همین هم شد. دو استایل ناهمگون از پشت پارتیشنها بیرون میزند و احتمالا از مخاطب خنده مطلوب را میگیرد.
طول موج یا خاطره بازی با ترانهها؟
بخش "طول موج" شبآهنگی ادای دینیست به موسیقی ایرانی. حامد و حمید باید از تنگ، قرعه خود را بردارند. شاد و غمگین با درجهبندی ۱ تا ۵. از "دلم مثل دلت خونه شقایق" که غمگینِ ۴ میگیرد تا "ای دل تو خریداری نداری" که شادِ ۴ میگیرد. در واقع یاد ترانههایی در این برنامه زنده میشود که در میان عموم مردم پس از دههها هنوز هم شنونده دارند و البته حیف که سانسور خیلی لحظات شیرین را از ما دریغ کرده. در واقع شبآهنگی لحظاتی را خلق میکند که مخاطب علاقه دارد از قاب تلویزیون ببیند، اما خب نمیتواند!
«آره یا نه» خیلی جالب شد!
حامد آهنگی علاقه عجیبی به قسمت "آره" یا "نه" در گفتگوهایش دارد. همانجایی که با یک المان ساده از مهمانش میخواهد با یک کلمه تکلیف سوال را مشخص کند. سوالاتی که عموما جنبه طنز دارند. اما مثلا در گفتگو با سمیرا حسنپور به نقطهای برخورد میکنیم که شاید پرسش خیلی از بینندگان هم باشد.
حامد آهنگی با سمیرا حسنپور و یک ترانه به زندگی بازگشتحامد آهنگی با سمیرا حسنپور و یک ترانه به زندگی بازگشت
این که "آیا تا به حال در مراسم ختم خندیدید؟ " و خب بله! انگار سمیرا حسنپور هم مثل حامد آهنگی و خیلی از تماشاگران، چنین حسی را تجربه کرده و در همینجاست که آهنگی، مکث این قسمت را روی همین پرسش ساده گذاشته که خب سوژه خیلی از صفحات مجازی هم شده. اینکه چرا اصلا در چنین مراسمی دچار خندیدن میشویم؟ پرسش خیلیها که احتمالا پاسخی برای آن پیدا نخواهد شد! به این میگویند گریز هوشمندانه به ناخودآگاه جمعی.
گریزی به سینما
یکی دیگر از بخشهای جذاب گفتگو با سمیرا حسنپور، انتخاب تیم بازیگری موردنظر برای فیلم خیالیاش بود. پرسشی که علاوه بر سمیرا، احتمالا مخاطبان برنامه را هم از شنیدن پاسخها به وجد میآورد. انتخابهای حسنپور برای فیلمش دنیل دیلوییس، کیت بلانشت، برد پیت و جنیفر لارنس بودند که انصافا هم تیم بازیگری خوبیست.
اما حامد آهنگی این بار هم درست وارد شده با اشاره به سامان سالور (همسر سمیرا) و گریزی به انتخابهای عمدتا خوشتیپ و استایلِ حسنپور، ذهن مخاطب را قلقلک میدهد. مهمانش هم در پاسخ به موقعیت مشابه اشاره کرده و به این نکته اشاره میکند که همسرش هم معمولا در چنین موقعیتی نظرات خود را اعمال کرده که خب شاید بهترین پاسخ برای چنینی سوالیست.
حسنپور پاسخهای ترازی در جیب داشت.
اما مهمان این قسمت از شبآهنگی هم تا حدود زیادی سنگینی بار ایجاد جذابیت این قسمت را از روی دوش آهنگی برداشته بود. جایی از برنامه حامد در پاسخ به تعریف کردن مکرر حسنپور از مهارتهایش نظیر آشپزی و رانندگی به کنایه، او را متواضع میخواند. سمیرا هم خب حس میکند که این واقعیت امر زندگیاش است و نیازی به کتمان نیست و به همان شکل در پاسخ به سوالی درباره نقاط ضعفش میگوید که "زودرنج" است.
البته که آهنگی این خصیصه را نقطه ضعف نمیداند، اما خب سمیرا معتقد است که وقتی زودرنجی در میان اکثریت مقبولیت ندارد پس احتمالا ضعف به حساب میآید. موردی که مشابه همان ماجرای خندیدن در مراسم ختم، احتمالا برای خیلی از تماشاگران این برنامه اتفاق افتاده باشد و خب شاید برای ثانیههایی هم آنها را به فکر فرو ببرد. در واقع مدل پاسخ و حتی توجیه حسنپور به گونهای بود که احتمالا تایید و رضایت خاطر مخاطب را برای این قسمت از شبآهنگی به ارمغان بیاورد.