اندیشکده کارنگی در تحلیلی به قلم نیکیتا اسماگین نوشت: منطقه خاورمیانه این روزها سطحی از درگیری و تنش را تجربه میکند که دهه هاست شاهد آن نبوده است. چرخه افزایش تنش که با حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس به اسرائیل آغاز شد اکنون تقریبا یک سال است که ادامه دارد و نشانه چندانی از فرو نشستن آن دیده نمیشود. به نظر میرسد که مرحلهای جدید از تاریخ منطقه آغاز شده است.
در ادامه این مطلب آمده است: روسیه سالها تلاش کرده بود خود را از تحولات خاورمیانه دور نگه دارد و کانالهای ارتباطی خودرا با همه طرفهای درگیر حفظ نماید. اما واقعیت جدید بعد از ۷ اکتبر موجب شده تا راه رفتن روی این بند بسیار باریک حتی برای بندبازی حرفهای همچون مسکو نیز دشوار شود. تهاجم همه جانبه روسیه به اوکراین منجر شده تا مسکو به دنبال تقویت روابط با ایران باشد و این موجب نگرانی جدی ایالات متحده و اسرائیل گشته است. این نگرانی با تقابل میان ایالات متحده و روسیه که مسکو را بیش از پیش به سمت تامین تسلیحات از تهران سوق داده تشدید شده است. حتی اگر روسیه بخواهد رویکرد موازنه بین نیروهای متعارض در خاورمیانه را ادامه دهد، قدرتهای منطقهای به نحو فزایندهای به این باور رسیده اند که مسکو به سود یکی از طرفها عمل کرده و بر این اساس اقدام خواهند کرد.
تعمیق روابط مسکو و تهران از زمان آغاز جنگ اوکراین بر همه آشکار شده است. روسیه در بیانیههای رسمی خود اغلب در طرف ایران را میگیرد و دو طرف در سوریه برای فشار بر ایالات متحده با یکدیگر همکاری نزدیکی دارند. جتهای روسی به شکلی خطرناک در نزدیکی هواپیماهای آمریکایی مانور میدهند و گروههای حامی ایران نیز به مواضع ایالات متحده بر روی زمین حمله میکنند.
با این وجود، روسیه عجلهای برای کنار گذاشتن نقش قبلی خود به عنوان یک میانجی ندارد. هرچند که دیگر گفتگویی بین مسکو و واشنگتن در جریان نیست، اما مسکو به تلاش برای رایزنی با سایر قدرتها و حتی اسرائیل ادامه میدهد. این اقدام کاملا عقلانی به نظر میرسد: یک تقابل کامل میتواند منجر به اقدام تلافی جویانه اسرائیل (احتمالا از طریق اعزام نیرو به اوکراین) شود. اما با گذشت زمان و تعمیق بیشتر همکاریها با ایران، ادعای بی طرفی برای روسیه دشوار و دشوارتر خواهد شد.
هرچند ایران و روسیه برنامهای برای تشکیل یک اتحاد نظامی کامل ندارند، اما مسکو به شکلی موفق از تجهیزات و تکنولوژی ایرانی بهره برده است. ژنرالهای روسی به یکباره از مربیان همتایان ایرانی خود به دانش آموزان آنها تبدیل شده اند. در نتیجه مسکو به دنبال فروش تجهیزات نظامی مدرن خود به تهران بوده است و تحولات خاورمیانه بدان معناست که ایران بیشتر و بیشتر علاقهمند به خرید سلاحهایی شده که روسیه به این کشور عرضه میکند.
دشمن ایران یعنی اسرائیل از قدرتمندترین نیروی هوایی منطقه برخوردار است. در درگیریهای متقابل اسرائیل تلاش میکند آسمان را کنترل کند و از نیروی هوایی خود به عنوان نیروی اصلی تهاجمی اش استفاده نماید. این علاوه بر توان نظامی ایالات متحده است که همواره و در همه حال امنیت اسرائیل را تضمین میکند.
آنگونه که از بیانیههای رسمی پیداست، مسکو توافق کرده که هلیکوپترها و جتهای جنگنده شامل سوخوهای ۳۵، هلیکوپترهای میل ۲۸ و جتهای تمرینی یاک ۱۳۰ را در اختیار ایران قرار دهد. برخی از جتهای آموزشی قبلا تحویل ایران شده و خلبانان ایرانی در حال استفاده از آنها برای اهداف تمرینی هستند. جنگندههای سوخو ۳۵ ممکن است امسال تحویل ایران شوند.
همچنین شواهدی وجود دارد که روسیه شروع به فروش رادارهای مدرن به ایران کرده است. هرچند ایرانیها تمایل دارند مجموعه کامل سامانههای دفاع هوایی را در اختیار بگیرند، اما کار به این سادگی هم نیست. سامانههای دفاع هوایی روسیه به شدت مشغول دفع موشکها و پهپادهای اوکراینی هستند و بعید است مسکو سامانههای بیشتری برای ارسال آنها به تهران در آینده خیلی نزدیک داشته باشد.
مهمترین نکته این است که روسیه شروع به ارسال تجهیزات نظامی جدید به ایران کرده است. در حال حاضر حجم ادوات نظامی تحویل شده به دلیل وضعیت جنگ اوکراین محدود است. اما اگر از شدت درگیریها در اوکراین کاسته شود یا اگر آتش بسی برقرار گردد، مسکو آزادی عمل بیشتری برای صادرات هواپیماها و موشکهای جدید به تهران خواهد یافت. از نگاه ایالات متحده و اسرائیل احتمال وقوع چنین سناریویی حداقلی است و این بدان معناست که آنها برای این وضعیت آماده خواهند شد.
اطلاعات اخیری که درز کرده تایید میکند که کرملین به صورت جدی در حال بررسی عرضه تسلیحات خود نه تنها به تهران بلکه به گروههای تحت حمایت ایران است که احتمالا از آنها برای هدف قرار دادن نیروهای آمریکایی استفاده خواهند کرد. استدلال کرملین این است که از آنجایی که تجهیزات آمریکایی در حال استفاده علیه نیروهای روسی در اوکراین است، روسیه نیز این حق را دارد که تجهیزات تولیدی خود را در اختیار هر کسی که علیه واشنگتن میجنگد قرار دهد.
این لزوما وضعیت را بر روی زمین تغییر نخواهد داد. برای مثال حماس بارها از سلاحهای روسی استفاده کرده و این منجر به تیرگی روابط اسرائیل و روسیه نگشته است.
مخالفت قاطع عربستان سبب شده تا روسیه از ارسال سلاح برای حوثیهای یمن خودداری کند. اما این احتمال وجود دارد که مخالفت کمتری در مورد ارسال سلاح به شبه نظامیان شیعی مستقر در عراق، نیروهای مستقر در لبنان و گروههای مسلح در سوریه وجود داشته باشد.
نتیجه این تحولات درگیر شدن هر چه بیشتر روسیه در منازعات خاورمیانه است. برخی معتقدند که این تحولات تاثیر چندانی بر موازنه قوا نخواهد داشت و این یک واقعیت است که اهمیت نظامی ارسال سلاحهای پیشرفته روسی به ایران نیز قابل اغماض است. مشکل سازترین بخش کار تحویل جنگندههای سوخوی ۳۵ به ایران است، اما حداکثر قرار است ۲۴ فروند از این هواپیماها تحویل ایران شود. این در حالی است که اسرائیل حدود ۵۰ جت جنگنده نسل پنجمی اف ۳۵ و صدها فروند جنگنده دیگر در اختیار دارد که پیشرفتهتر از تمام هواپیماهای در اختیار ایران است.
با این حال، تحویل تسلیحات روسیه سیگنالی مهم برای ایالات متحده و اسرائیل خواهد بود. این سلاحها موازنه قدرت را تغییر چندانی نمیدهد، اما ممکن است موازنه قدرت در آینده تغییر کند، زیرا سلاحهای بیشتری در آینده در اختیار ایران قرار خواهد گرفت. سوال اینجاست که اگر روسیه سامانههای دفاعی در اختیار ایران قرار دهد، آیا نابود کردن اهداف مورد نظر در ایران دشوارتر خواهد شد؟
تداوم ارسال سلاحهای روسی به ایران بدان معناست که ایالات متحده و اسرائیل خود را با یک معضل امنیتی کلاسیک مواجه خواهند دید. اگر ایران قدرتمندتر شود و وقوع یک درگیری گسترده اجنتناب ناپذیر باشد، آیا بهتر نیست این تقابل هر چه زودتر اتفاق بیفتد؟ اسرائیل تمایل دارد دستور کار خود را بر این اساس تنظیم کند و احتمالا به چنین سناریویی فکر میکند. هرچند واشنگتن به صورت سنتی محتاطتر است، اما این کشور نیز ممکن است قدرت رو به افزایش ایران را به عنوان یک ریسک غیرقابل قبول ارزیابی نماید.
حتی افزایش جزئی حمایت روسیه از ایران و متحدانش سبب خواهد شد که مسکو حداقل در چشم ایالات متحده و اسرائیل به یکی از مشارکت کنندگان در تحولات خاورمیانه تبدیل شود. حمایت قوی کرملین از تهران میتواند تهدیدی به اندازه کافی جدی برای اتخاذ یک تصمیم سریع و قاطع تلقی گردد.