این گزارش درخصوص بیشترین میزان افزایش صادرات به لحاظ ارزش در بین محصولات کشاورزی صادراتی در ۵ ماه سالجاری، میافزاید: فلفل گلخانهای، پرتقال، انواع پسته، سیب و انواع کاهو به ترتیب بیشترین میزان رشد صادرات را در این مدت در بین محصولات کشاورزی دارا بودند. این گزارش با اشاره به اینکه در بین ۲۰ قلم نخست محصولات کشاورزی صادراتی، ۵ قلم کالا به لحاظ ارزش در ۵ ماهه امسال نسبت به مدت مشابه سالقبل با کاهش روبهرو بودهاست، میافزاید: در این مدت انواع زعفران ۵۳درصد، هلو، شلیل و شفتالو ۱۶درصد، هندوانه ۱۵درصد، آلبالو ۱۳درصد و انگور خشک کرده ۱۰درصد کاهش داشتهاست. این گزارش مطلب مهمی را از قلم انداخته است؛ کشت و صادرات محصولاتی که برای رشد به آب زیادی نیاز دارند، بیشتر شبیه خسارت و زیان ناشی از صادرات است تا انتفاع برای کشور. شرایط اقلیمی ایران دیگر توان سوءمدیریت منابع آبی را ندارد و با تغییرات آبوهوایی جدید، تولید محصولات آب بر بهصورت سنتی قابلتوجیه نیست.
منابع آبی بینهایت نیست و عرضه آب با افزایش دما و خشکسالی به یک نگرانی تبدیل شدهاست. با توجه به اینکه کشاورزی به یکی از مصرفکنندگان عمده آب در جهان تبدیل شدهاست، استراتژیهای مدیریت آب پایدارتر، به موضوعی داغ در سالهای اخیر تبدیل شدهاست. بخشی از انگیزه برای استراتژیهای مدیریت آب پایدارتر، ناشی از نیاز به افزایش چشمگیر بهره وری مواد غذایی در چند دههآینده به منظور پاسخگویی به تقاضای جهان است. درک اینکه چه محصولاتی بیشترین مصرف آب را دارند و کدام استراتژیها برای به حداکثر رساندن بازدهی، بهتر عمل میکنند و در عینحال مصرف آب را به حداقل میرساند، همچنان مهم است.
هر محصولی نیازهای خاصی دارد، همچون اینکه در چه آبوهوایی رشد کند، در برابر خشکسالی مقاومتر باشد، نیاز به نهادههای اضافی داشتهباشد و حتی در تقاضای برای آب متفاوت باشد. درک اینکه چه محصولاتی بیشترین مصرف آب را دارند یکی از اولین و مهمترین ملاحظات هنگام تعیین محصول مناسب کشت و اطلاع رسانی استراتژیهای مدیریت آب است، درحالیکه همیشه نمیتوان از کاشت محصولات پر تقاضا اجتناب کرد، اما میتوان تصمیمات هوشمندانه تری برای حفظ بهتر منابع آبی گرفت. برای مثال کشت صیفی، برنج و گندم نیاز به آب زیادی دارد؛ برای اینکه بتوان تولید این محصولات را ادامه داد، راهی جز مدیریت مصرف آب وجود ندارد. بیش از نیمی از جمعیت جهان به برنج بهعنوان یک غذای اساسی متکی هستند، اما متاسفانه این محصول برای کشت موفقیتآمیز به آب زیادی نیاز دارد. برای رشد یککیلوگرم برنج به ۳هزار تا ۵هزار لیتر آب نیاز است. رشد صادرات محصولی مانند گوجه فرنگی یا هندوانه در نگاه اول موفقیتی چشمگیر بهنظر میرسد، اما در واقع با کشت غلط این محصولات و مدیریت ناکارآمد آبی، افزایش صادرات در این حوزه چیزی جز فروش آب گرانقیمت به بهای کم نیست.
این را تصور کنید؛ شما یک کشاورز در خاورمیانه هستید، جاییکه خورشید مانند یک کوره آهنگری بیامان میسوزاند. هر روز به باران امید دارید، اما تنها چیزی که میآید گرد و غبار و گرمای بیشتر است. این واقعیت فقط مربوط به عرقکردن کشاورزان زیر آفتاب سوزان یا مزارع بایر که تا آنجاکه چشم میبیند امتداد دارند، نیست. کمبود آب مربوط شهرهایی است که تشنه آب پاک هستند، کشورهایی که با کاهش منابع دستوپنجه نرم میکنند و اقتصادهایی که تحتفشار روزافزون تقاضای جمعیت روبهرشد هستند. خطرات زیاد است، اینجا فقط محصولات زراعی در خطر نیستند، بلکه معیشت نیز در عدمتعادل بهسر میبرد. کمبود آب کافی بر تولید مواد غذایی تاثیر میگذارد و بهشدت بر امنیت منطقهای و توسعه اقتصادی موثر است.
خاورمیانه و شمال آفریقا که اغلب بهعنوان منطقه MENA شناخته میشوند، با کمبود آب غریبه نیستند. بهعنوان یکی از خشکترین مناطق جهان، موضوعی مهم است که همهچیز از امنیت غذایی گرفته تا توسعه اقتصادی را تحتتاثیر قرار میدهد.
منابع آب با تغییرات آبوهوایی که با افزایش نرخ تبخیر و کاهش سطح بارندگی اوضاع آن بدتر میشود، محدود شدهاست. منطقه MENA مانند برخی مناطق دیگر در سراسر جهان با چالش سختی از نظر کمبود آب مواجه است. تغییرات اقلیمی تهدیدات شدیدی را در بسیاری از کشورها ایجاد میکند، بهویژه زمانیکه در مورد تنش آبی در منطقه MENA صحبت میکنیم. افزایش دما بهمعنای تبخیر بیشتر است که منجر به افزایش تقاضا برای منابع آب شیرین میشود که متاسفانه با همان سرعت دوباره جایگزین نمیشوند. جدای از این عامل آشکار، مسائل دیگری نیز وجود دارد که به کاهش دسترسی به آب شیرین کمک میکند، از جمله بهرهبرداری بیش از حد از ذخایر آب زیرزمینی همراه با آلودگی ناشی از فعالیتهای مختلف انسانی.
اگر به روندهای جمعیتی در منطقه خاورمیانه و شمالآفریقا نگاه کنید، متوجه خواهید شد که برای چندین دههاین متغیر روند صعودی به خود گرفتهاست. چیزی که با توجه به سطح کنونی نرخ زاد و ولد، احتمالا به این زودی کاهش نخواهد یافت. این جمعیت روبهرشد بهمعنای فشار بیشتر بر منابع آبی است که در حالحاضر ضعیف شدهاست، در نتیجه مشکل کلی را بهصورت تصاعدی تشدید میکند؛ در واقع طبق پیشبینیهای سازمان خواربار و کشاورزی مللمتحد، تغذیه ۹میلیارد نفر در سراسر جهان به افزایش تقریبی ۷۰درصدی در تولید غذا نیاز دارد که طبیعتا بهمعنای استفاده بیشتر از آب است.
کشاورزی به دلیل تقاضای بالا برای منابع آب شیرین، عامل اصلی این بحران در حال تشدید است، بهویژه با توجه بهروشهای کشاورزی سنتی و استفاده بیش از حد آب برای تولید محصول این معضل هر روز جدیتر میشود. آنچه مشخص است اینکه سیستمهای آبیاری ناکارآمد هستند و اغلب تا سهبرابر بیشتر از نیاز محصولات کشاورزی آب مصرف میکنند. آب، مایه حیات کشاورزی در سرتاسر جهان است و هیچجا به اندازه منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) به آب نیاز ندارد، چراکه کشاورزی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا ۱۳درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد. کشاورزی غرق آبی نقش بسزایی در تامین نیازهای غذایی ما دارد، حدود ۴۰درصد غذای جهان از مناطقی که بهطور سنتی آبیاری میشوند، تهیه میشود. این مناطق بهصورت چشمگیری آب زیادی مصرف میکنند، تقریبا تا ۳۰۰درصد بیشتر از آنچه محصولات کشاورزی نیاز دارند. این بهطور مستقیم به کاهش منابع آب شیرین کمک میکند، بر اساس آمار بانک جهانی حدود ۷۰درصد منابع آبی جهان در کشاورزی مصرف میشود. این استفاده بیش از حد میتواند منجر به تخریب زمین، شورشدن یا فرسایش خاک و کاهش کیفیت و کمیت محصول شود. حدود ۲۸درصد از مردمی که در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا زندگی میکنند برای امرار معاش به کشاورزی وابسته هستند. با چنین وابستگی به این منابع طبیعی، برای بقا و ثبات اقتصادی، هر تهدیدی میتواند پیامدهای گستردهای نهتنها از نظر اقتصادی بلکه از نظر اجتماعی نیز داشتهباشد.