با وزیری یا دولتی کارمی کنند، در ظاهر همراه هستند، ولی در باطن خر خودشان را میرانند. یک گروه از اینها مختلس و رشوه بگیر و اهل پارتی بازی هستند، ولی گروه دیگری وابستگی قلبی با گروههای مخالف دولت دارند.
این نفاق هم از سود جویان برمی آید و هم با افرادی که با توجیه و تقیه و حتی توسل به توریه و نفوذ کارها را بر خلاف مشی دولت به پیش میبرند.
آقای پزشکیان که شعار وفاق میدهند باید توجه دقیقی به این دوگروه داشته باشند.
اگر نگاهی به فرایند چینش وزرا و معاونین رییس جمهور بیندازید در جریان گزینش آنها همه نظرها و تحلیلها به انتخاب افراد از نظر جناح بندی و یا قومی و مذهبی معطوف بود نه استقلال و توسعه گرایی و وطن پرستی آن ها.
تا این جای کار را میتوان با اغماض پذیرفت هرچند رئیس جمهور باید به افراد منتصب که منتسب به احزاب و جناحهای غیر طرفدار هستند به عنوان خودی تحت نظر نگاه کند تا خدای ناکرده نفاق و دورویی کسی باعث گذاشتن چوب لای چرخ دولت نشود.
اما بد نیست اولا دولت پیمانی محکم با مردم غیر حزبی و غیر جناحی ببندد و آنها را مدنظر قرار دهد، با آنها وفاق داشته باشد. نیاز سنجی پیوسته برای مردم داشته باشد و خواستههای آنها از حکومت و دولت را جمع بندی کند و در جهت نیل به آنها بکوشد. ثانیا کارگروهی دائمی برای شناخت استعداد و توانایی مدیریت افراد مستقل در نظام اجرایی کشور تشکیل دهد، آنها که دلشان برای توسعه و پیشرفت کشور میتپد را شناسایی کند و زمینه رشد و ارتقاء شغلی آنها را فراهم کند.
توجه داشته باشیم که کشور ما حدود۹۰ میلیون نفر جمعیت دارد نه چند هزار فرد حزبی.