این ترانهسرا و خواننده در پی درگذشت محمدعلی بهمنی، درباره وجه ترانهسرایی بهمنی با بیان اینکه در پی این اتفاق حال مساعدی برای سخن گفتن ندارد، گفت: بهمنی یکی از معدود شُعرایی بود که در حیطه ترانه هم، شاعرانه سرود. در طول تاریخ ترانه شاعران بسیاری داشتیم که به وادی ترانه آمدند، برخی خیلی ناموفق بودند؛ مثلاً نیما یوشیج.
او ادامه داد: برخی از شاعران نیز آثاری از خود در حیطه ترانه به جا گذاشتهاند و شما نمیتوانید تشخیص دهید آیا شاعر این ترانه، شاعر همان شعر زیباست؟ مثلاً سیمین بهبهانی که ۲ لحن و زبان مختلف در شعر و ترانه داشت؛ در ترانه راهی را میپیمود و در شعر نیز یک راه مستقل دیگر.
ایمان سپس گفت:، ولی از زیباییهای کار آقای بهمنی این بود که شعر و ترانه را به هم نزدیک کرد. امکان نداشت ترانهای از ایشان را بشنوید و یا بخوانید و متوجه نشوید سراینده این ترانه، شاعر «گاهی دلم برای خودم تنگ میشود» است.
او با بیان اینکه ترانگی و موسیقی از وجوه بارز شعر بهمنی بود، توضیح داد: در بین شاعران معاصر، غزلهای بهمنی از محبوبترین غزل ترانههایی بود که آهنگسازان و خوانندگان به آن اقبال داشتند و سراغش میرفتند. این اتفاق کمتر برای شاعری میافتد. اگر بخواهیم در تاریخ ۱۰۰ساله خود، کسی را همطراز بهمنی نام ببریم شاید بتوان زندهیاد رهی معیری را در کنار استاد بهمنی نشاند.
او ادامه داد: رهی معیری در غزلهایش خنیاگر بود و موسیقی در آن جریان داشت. بیشتر غزلهای او بهصورت آهنگ درآمده و توسط خوانندگان خوب دوره خود و خوانندگان دوران معاصر خوانده شده است و اگر بخواهیم شاعری را مثال بزنیم که بهخاطر حضور درخشان موسیقی در اشعارش مورد استقبال خوانندگان و آهنگسازان قرار گرفته، فقط میتوانیم از بهمنی نام ببریم.
این ترانهسرا آلبوم «عشق است» را یکی از درخشانترین نمونههای غزل_ترانه و شعر محور روزگار ما خواند و با بیان اینکه این آلبوم برای نسلهای آینده بهیادگارمانده و شایسته بررسی است، گفت: «عشق است» سروده بهمنی در اواخر دهه ۱۳۷۰ و اوایل دهه ۱۳۸۰ با صدای زندهیاد ناصر عبدالهی منتشر شد. موزیسینهای خوبی نیز در این آلبوم حضور داشتند و پرویز پرستویی نیز ترانهها را دکلمه کرده بود. بهقدری این آلبوم درست شکل گرفته بود و شعر در آن نقش قابلملاحظهای داشت که در اقبال جوانان شاعر و علاقمند به غزل نقش قابل توجهی ایفا کرد. به نظرم محمدعلی بهمنی برای این اثر باید بارها و بارها تجلیل میشد.
اهورا ایمان خاطرنشان کرد: بهمنی در سرودهها و در جریان جشنوارههایی که برای ترانه برگزار میشد، همیشه مشوق شعور و شاعرانگی در ترانه بود.
او با بیان اینکه در دیدارها و معاشرتهای گاه و بیگاهشان استاد بهمنی بیتی از ترانههای مرا که تازه منتشر شده و شنیده بود را زمزمه میکرد، در ادامه گفت: او در ترانهسرایی و کار شعر و موسیقیام نقشی موثر و یگانه داشت. بهقدری بیریا و خالصانه محبت خود را ابراز میکرد که بر جانم مینشست. برخلاف بسیاری از کسان که آنها را به بزرگی میشناسند، آقای بهمنی هیچگاه عقدهای وجودش را در بر نمیگرفت. هرکسی شعر خوبی داشت، حتی اگر آدم ناشناسی بود که در شهر کوچکی زندگی میکرد، آقای بهمنی میگفت فلانی آن شعر زیبا را گفته است.
اهورا ایمان در پایان گفت: یکی از اقدامات قابلتوجه آقای بهمنی تا زمانی که بیماری زمینگیرش نکرده و سرحالتر بود، به شهرهای کوچک و بزرگ میرفت و با شعرخوانی به جریانیهای شعری آن شهر رونق میبخشید. یادشان گرامی، واقعاً فرد کمنظیری بود. همانطور که ما اکنون از حافظ و سعدی و نظامی یاد میکنیم، فکر میکنم صدها سال دیگری از محمدعلی بهمنی یاد خواهد شد.