هر ساله پس از اعلام نتایج کنکور سراسری بحث عدالت آموزشی در کشور تحلیل و هرچند همچون رسمی هر ساله به وجود «بیعدالتی» ختم میشود، اما بدلیل تاثیر آن در آینده ایران نباید ساده از کنار آن عبور کرد؛ حتی هفته گذشته رئیس جمهور از وضعیت آموزش و پرورش و نحوه برگزاری کنکور در کشور انتقاد کرد و بر لزوم اجرای عدالت آموزشی در اقصی نقاط کشور و رفع مشکلات آموزش و پرورش تأکید کرد و گفت: قابل قبول نیست کسی که پول و آشنا و امکان ندارد بچه او در مدرسهای درس بخواند که ممکن است خوب آموزش نبیند. باید همه مدارس استاندارد قابل قبول داشته باشند. اینکه اکثر دانشآموزانی که به دانشگاه میروند از افراد و خانوادههایی باشند که به مدارس ویژه و خصوصی میروند به دور از عدالت است و باید اصلاح شود.
پزشکیان در همین رابطه به احتمال تغییر شرایط کنکور و طرح و بررسی آن در شورایعالی انقلاب فرهنگی اشاره کرد و گفت که «این مساله را باید در شورای عالی انقلاب فرهنگی بررسی کنیم که آیا عادلانه است کسی که در روستا درس میخواند با کسی که در شمال تهران درس میخواند با هم رقابت کنند؟ بنابراین باید بازنگری اساسی در کنکور براساس عدالت انجام شود. باید معیاری بگذاریم که رقابت عادلانه شود. باید امکانات برای رقابت عادلانه باشد. باید کاری کنیم رقابت در شرایط برابر از نظر معلم، محیط و امکانات وجود داشته باشد.»
خروجی کنکور ۱۴۰۳ ابهاماتی را در خصوص عدالت آموزشی کشور ایجاد کرده است که در این راستا حجت الله بنیادی کارشناس آموزش و پرورش در گفتگو با ایسنا، با تاکید بر اینکه نظام آموزشی کشور ناعادلانه است به مقایسه عدالت آموزشی در شهرهای بزرگ و کوچک و روستاها پرداخت و با بیان اینکه با این مقایسه میتوان به عمق ناعدالتی در نظام آموزشی کشور پی برد افزود: یکسری از سازمانهای وابسته مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، سازمان دانشآموزی، اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان، موسسه منادی تربیت، موسسه برهان و اردوگاههای کشوری از بودجه آموزش و پرورش بهره میگیرند؛ بسیاری از دانشآموزان شهرهای کوچک و روستاها به هیچ عنوان به امکانات آموزشی دسترسی ندارند و حتی از کتابخانههایی در حد یک رفع تکلیف هم برخوردار نیستند.
این کارشناس با بیان اینکه در برخی از مدارس از سرباز معلمان برای تدریس استفاده میشود ادامه داد: فردی که نه برای معلمی تربیت شده، نه آموزشهای معلمی را دیده، نه قصد معلم شدن و معلم ماندن را دارد و نه انگیزه لازم برای معلمی را دارد و حقوقی که به او داده میشود حقوق سربازی است و صرفا برای گذراندن دوره سربازی به کار معلمی میپردازد، چگونه میتواند کیفیت را در تدریس اجرا کند؟.
بنیادی با بیان اینکه توانمندیها، مهارتها و کیفیت کار سرباز معلم با کسی که چهار سال در دانشگاه فرهنگیان به عنوان معلم تربیت شده و در چهار سال تحصیل حقوق دریافت کرده و بناست ۳۰ سال معلمی کند قابل مقایسه نیست گفت: انگیزه و توانمندیهای یک سرباز معلم با معلمی که از ابتدا برای معلمی تربیت شده متفاوت است و در نتیجه کیفیت کار انجام شده برای دانشآموزان نیز متفاوت خواهد بود.
وی با بیان اینکه بخشی دیگر از معلمان نیز خرید خدمات هستند که از نظر امنیت و آینده شغلی، وضعیت نامشخصی دارند افزود: همین یک مورد کافی است که بر انگیزه و توانمندی معلم در کلاس درس اثر بگذارد، میزان پرداختی به این افراد وضعیت شفافی ندارد و گاهی ماهها با تاخیر حقوق حداقلی مواجهاند.
کارشناس آموزش و پرورش با بیان اینکه این معلمان عموما عزم و اراده اول برای کار را نخواهند داشت ادامه داد: آبان ماه آموزش و پرورش با کلاس خالی مواجه و در نتیجه صحبت با موسسان غیردولتی، آمار کمبود ۲۶ هزار معلم اعلام و موسسان غیردولتی برای رفع مشکل اقدام به استفاده از معلمان خرید خدمات میکنند.
بنیادی با بیان اینکه بخش دیگری از معلمان، ماده ۲۸ هستند که طی آزمون استخدامی جذب میشوند و از نظر کیفیت و توانمندی و انگیزه کاری با معلمی که از ابتدا برای معلم تربیت شده قابل مقایسه نیستند گفت: این افراد ۴ سال در یک دانشگاه دیگر درس خواندهاند، رشتههای متفاوت دارند و اکنون در آزمون استخدامی شرکت میکنند که خیلی از این افراد به خصوص در دوره ابتدایی، توانایی و توانمندی تدریس دروس خاصی که نیاز به یک دانش تخصصی و پایه را دارد، ندارند، پس معلمان از نظر انگیزه و توانمندی و آینده شغلی با یکدیگر متفاوتند، این تفاوت فاحش بخش مهمی از ناعدالتی است.
وی با بیان اینکه تعداد فارغالتحصیلان بیکار بسیار زیاد است افزود: در گذشته بسیاری از دانشگاههای مادر کشور، معلم تربیت میکردند و همه اینها افرادی بودند که برای معلمی وارد دانشگاه میشدند، اما اکنون همه زیرساختها به نوعی متفرق و متلاشی شده و از سامانی که داشتند خارج شدهاند و راه حل آن این است که نظام آموزش عالی به فکر افتد.
کارشناس آموزش و پرورش با بیان اینکه ثابت شده دانشگاه فرهنگیان ظرفیت و توانمندی تربیت معلم برای کشور را ندارد گفت: در گذشته آموزشکدهها و دانشگاههای فنی و حرفهای داشتیم که هنرآموز هنرستان تربیت میکردند، اکنون آنها واگذار شدهاند و تنها دانشگاه شهید رجایی باقی مانده است.
بنیادی با بیان اینکه به دلیل نوع نادرست نگاه و نادیده گرفتن خیلی از مسائل، اوضاع نظام آموزشی نابسامان شده است گفت: برای اینکه آموزش و پرورش به عدالت آموزشی برگردد باید در تامین معلمهای کشور از ظرفیتهای موجود استفاده شود. در آموزش و پرورش ۱۰۰ هزار ظرفیت خالی شغلی و ۱۰۰ هزار نیازمند شغل داریم و نظام آموزش عالی نیز ۱۰۰ هزار نفر را تربیت کرده است، اما گفته میشود شایستگی معلمی را ندارند و کنار گذاشته میشوند و تنها از دانشگاه فرهنگیان باید جذب انجام شود، این موضوع نشان از اوضاع نابسامان نظام آموزشی دارد.
وی راه حل این کار را انتقال بخشی از ظرفیت دانشگاههای وزارت علوم به آموزش و پرورش اعلام کرد و افزود: سادهترین کار این است که شایستهترین جوانان طی یک سازوکار مناسب برای معلم شدن تربیت شوند. ما به دلیل نگاه سیاسی، سلیقهای و ناقص و غیرکارشناسی سازوکار درست را بهم زدهایم و اکنون وضعیت به گونهای شده که نظام آموزشی قادر به تامین معلم نیست.
کارشناس آموزش و پرورش در ادامه با بیان اینکه ریشه اصلی ناعدالتی، ناعدالتی در تامین معلم است گفت: کلاسهای بدون معلم نتیجه این عملکرد نادرست است.
بنیادی در ادامه و در تکمیل صحبتهای رییس جمهور در برنامه تلویزیونی درباره کیفیت آموزشی گفت: مدارس سمپاد مصداق بارز ناعدالتی در نظام آموزشی و دسترسی به امکانات و تسهیلات آموزشی هستند، زیرا فقط در شهرهای بزرگ وجود دارند و بسیاری از شهرها مدارس سمپاد ندارند.
کارشناس آموزش و پرورش با بیان اینکه مدارس سمپاد با دریافت پول ناعدالتی را اجرا میکنند ادامه داد: در گذشته شرط حضور در این مدارس قبولی در آزمون بود و شهریهای دریافت نمیشد، اما اکنون با عدالت بازی شده، شهریه این مدارس نصف شهریه مدارس غیردولتی شهر یا منطقه اعلام شده و اگر دانشآموزی جزو ۴ دهک پایین باشد و نتواند شهریه پرداخت کند، تخفیف و هدیه برای او در نظر گرفته میشود، یعنی شان دانشآموز و خانواده را له میکنیم که شهریه دانشآموز را ببخشیم تا در مدرسه سمپاد تحصیل کند.
بنیادی با بیان اینکه هیچ کشوری این توهین را به استعدادهای برتر خود نمیکند که بگوید تو فقیر هستی و، چون جزو چهار دهک پایین هستی با بخشش شهریه به تو لطف میشود گفت: کشور به دانش آموز سمپاد نیاز دارد تا او را در مشاغل کلیدی به کار گیرد و بتواند اوضاع کشور را بهتر کند. این موضوع نیز مصداق ناعدالتی و بازی کردن با عدالت است.
وی با بیان اینکه بنا بود طرح شهاب (شناسایی و هدایت استعدادهای برتر) در مدارس کشور اجرا شود و آموزش و پرورش در یک سازوکار، تمام دانشآموزان مستعد را شناسایی و از آنها حمایت و پشتیبانی کند تا زمینه ارتقای تحصیل آنها فراهم شود گفت: در شهرهای بزرگ مدارس تیزهوشان وجود دارد و در سایر شهرها نیز بنا بود طرح شهاب اجرا شود، ولی با نگاهی به نتایج کنکور ناعدالتی در نظام آموزشی کاملا نمایان است و همان ناعدالتی که در تامین معلم وجود دارد، نتیجه خود را در کنکور هم نشان داده است.
کارشناس آموزش و پرورش با بیان اینکه ۱۴ درصد دانشآموزان در مدارس غیردولتی تحصیل میکنند ادامه داد: سهم این مدارس در کنکور همان ۱۴ درصد است و مدارس عادی و دولتی در مقابل مدارس سمپاد و خاص سهم کاملا ناعادلانه دارند، در صورتی که اگر منصفانه و منطقی نگاه کنیم بخشی از جمعیت استعدادهای برتر در مدارس دولتی و در شهرهای کوچک هستند که باید تحت پوشش طرح شهاب قرار میگرفتند، ولی چون طرح شهاب نتوانسته استعدادهای دیگر را شناسایی کند، دسترسی به رتبههای برتر معطل مانده و کسب رتبه نشدهاند.
بنیادی با بیان اینکه ۸۰ درصد دانشآموزان مدارس غیردولتی مانند دانشآموزان مدارس عادی هستند و نباید انتظار خاصی داشته باشیم که از مدارس عادی دولتی سبقت بگیرند گفت: مدارس شاهد جزو مدارس عادی دولتی حساب میشوند و به دلیل شاخصهایی که برای ثبتنام دارند طیفی از مدیران دولتی، فرزندان خود را ثبتنام میکنند.
وی با بیان اینکه دانشآموزان روستاها و شهرهای کوچک به نسبت قابل توجهای از دسترسی به مدارس استثنایی با مربی و توجه خاص محروم هستند و بیشتر امکانات در تهران و شهرهای بزرگ وجود دارد افزود: ادعا میشود معلمان خاص و کلاسهای تلفیقی وجود دارد، ولی در عمل با خود معلمها صحبت میکنیم خبری از پشتیبانی و آموزشهایی که باید باشد نیست و فقط در حد برنامه و شعار است.
کارشناس آموزش و پرورش با بیان اینکه معلم شایسته و توانمند میتواند بسیاری از مسائل را حل کند ادامه داد: معلم توانمند میتواند از دانشآموز استثنایی حمایت کند.
بنیادی با بیان اینکه عدالت کیفی بحث بسیار مهمی است و معلم مهمترین عامل کیفیت است گفت: معلم، محتوای خوب را تولید، پیدا و در اختیار دانشآموزان قرار میدهد و اگر معلم خوب و با انگیزه و توانمند تامین کنیم بسیاری از مسائل حل میشود.
کارشناس آموزش و پرورش با بیان اینکه نشانه بارز ناعدالتی نظام آموزشی در کنکور هویداست ادامه داد: شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه تاثیر قطعی معدل را با این تصور اعلام کرد که به عدالت آموزشی نزدیک شویم و با این فرض جلو رفت که نظام آموزشی عادلانه است، اما فرض نادرست است و تاثیر معدل در کنکور نتیجه ناعادلانهای است اتخاذ شده است.
این کارشناس آموزش و پرورش با بیان اینکه کنکور مسئلهای چند بعدی است ادامه داد: اساس کنکور بر آن است افراد به فرصتهای شغلی خوب دست یابند تا در نهایت به درآمد، زندگی و شان اجتماعی برسند.
بنیادی با بیان اینکه برای حل مسئله کنکور دو بعد را باید در نظر گرفت گفت: اولا بعد از ورود به دانشگاه باید طوری فرهنگسازی کنیم که به تمام رشتهها جایگاه بالایی دهیم، اما ما تفاوت شان و منزلت اجتماعی را در برخی از مشاغل خیلی فاحش کردهایم. دوما توجه به نظام پرداخت است؛ این همه تفاوت در نظام پرداخت ناعادلانه است و علت آن این است که ما برای خیلی از رشتهها شغل ایجاد نکردهایم و حتی اگر شغلی مهیا شده میزان پرداختی آن بسیار پایین است.
وی با بیان اینکه اگر نظام آموزشی به این سمت حرکت کند که یک دانشآموز مستعد به درد شغلی میخورد که در وجودش نهادینه شده و امکان تحصیل در آن شغل برای او فراهم شود به عدالت نزدیک میشویم افزود: در مبانی نظری تحول بنیادین آموزش و پرورش بحث استقرار نظام استعدادسنجی و هدایتسنجی وجود دارد یعنی توانمندی و علاقه دانشآموز شناخته شود و در بزنگاه به سمت شغلهایی هدایت شود که در وجودش نهادینه شده تا در جای شایسته قرار گیرد.
این کارشناس آموزش و پرورش با بیان اینکه در نظام به کارگیری مشاغل باید عادلانه رفتار کنیم و تمام افراد در جایی که شایسته است به کار گرفته شوند ادامه داد: خیلی از دانشآموزان از دستیابی به تحصیلات و مشاغلی که علاقه و استعداد دارند محروم هستند. اگر بتوانیم طوری دانشآموزان را تربیت کنیم که هرکسی براساس علاقهاش کار پیدا کند و به خانوادهها شناخت دهیم که شغل را براساس استعدادهایشان انتخاب کنند، بسیاری از مسائل کنکور حل میشود.
بنیادی با بیان اینکه در مبحث دیگر کنکور، نظام پذیرش دانشگاهها به گونهای باشد که به مهارتها نیز توجه شود تا جامعه نیز پیشرفت کند گفت: علت وجود فارغ التحصیلان بیکار این است که فرد در رشتهای تحصیل کرده و در رشته دیگری به کار گرفته شده که علت آن عدم توجه به علاقه و استعداد خود بوده و براساس جو اجتماعی در نقطه دیگری به کار گرفته شده است.
وی افزود: آنچه که کشور را به سرانجام میرساند سرمایههای اجتماعی هستند که باید بهترینهای آنها انتخاب و با فراهم شدن شرایط خوب در جایگاههای درست به کار گرفته شوند تا قسمتی از ناعدالتی در نظام آموزشی حل شود.