آفتابنیوز : شهرود امیر انتخابی-روسيه پس از حادثه يازده سپتامبر نيز به نظر مي رسد همچنان با تركيبي از سه ديدگاه فوق همكاري خود با ايران را ادامه مي دهد،گر چه اين كشور همراهي هاي خود با آمريكا و اروپا در مورد برنامه هسته اي ايران را افزايش داده است .روسها بر اين باورند كه همكاري هسته اي آنها با ايران به حدي رسيده است كه مشاركت طرف سوم هم نخواهد توانست از وابستگي ايران به روسيه در زمينه فناوري هسته اي بكاهد.چنانچه در اظهارات رهبران روسيه هم مشخص است،روسيه تمايل چنداني به استقلال ايران در زمينه هسته اي ندارد.چنانچه پوتين رئيس جمهور سابق روسيه در مصاحبه اي مطبوعاتي گفته بود:روسيه با قاطعيت تمام با گسترش باشگاه كشورهاي هسته اي از جمله افزده شدن ايران به آن مخالف است.وي در ادامه گفته بود :ما نيز مانند همكاران اروپايي خود و آمريكا نگران برنامه هسته اي ايران هستيم.وي همچنين آمادگي روسيه براي همكاري با ايران را اعلام كرده بود و تاكيد كرده بود :ما به اين همكاري ها ادامه خواهيم دادو همكاري روسيه با ايران شفاف ،جدي و مستمر خواهد بود. وي با خطاب قرار دادن آمريكا به طور ضمني گفته بود:مشكل كنوني نبايد به يك رقابت غير عادلانه در بازارهاي موجود هسته اي تبديل شود.از سخنان پوتين مي توان سياست روسيه در قبال همكاري هسته اي با ايران پس از يازده سپتامبر را اين گونه استنباط نمود:
1- روسيه تحت فشار اروپا و آمريكا همكاري هاي هسته اي خود را با ايران كاملاً قطع نخواهد كرد.
2- روسيه مخالف انحصار بازار هسته اي از سوي آمريكاست.
3- روسيه مخالف تبديل شدن ايران به يك قدرت هسته اي و استقلال اين كشور از روسيه در زمينه هسته اي است.
4- روسيه خواهان حل پرونده هسته اي ايران از طريق مذاكره است :به طوري كه هم منافعش با غرب به خطر نيفتد و هم به منافع خود از همكاري هاي هسته اي با ايران آسيب نرساند.
با اين حال مولفه هاي اصلي رويكرد روسيه به ايران در حالت كلي و برنامه هسته اي ايران در حالت خاص را مي توان به صورت زير مورد توجه قرار داد:
1- براي روسيه ايران مخا لف غرب وسيله خوبي براي امتياز گرفتن از غرب و به ويژه آمريكا از يكسو و جلو گيري از نفوذ اين كشور در خاورميانه از سوي ديگر است. از اين منظر هر اقدامي كه تقويت كننده اين فرايند باشد ،از جمله افزايش توان هسته اي ايران به نفع روسيه و به زيان غرب است.
2- روسيه با انتقال فناوري هسته اي به ايران ،به نوعي تبديل به بازيگري انحصاري در برنامه هسته اي ايران مي شود.تحت چنين شرايطي روسيه مي تواند به وسيله در اختيار گذاشتن اطلاعات در مورد توان و برنامه هاي هسته اي ايران خود را به غرب نزديك كرده و امتيازات بيشتري از آنها بگيرد.چنانچه الكساندر روميانتسف وزيرانرژی اتمی روسيه ادعا كرده بود :شايد مجبور شويم اقدامات خود را با ساير قدرت هاي هسته اي مايل به حضور در ايران هماهنگ كنيم
3- تداوم همكاري هاي هسته اي با ايران و تداوم آن از طريق به تاخير انداختن راه اندازي نيروگاه بوشهر از سه منظر ايران را تحت فشار قرار مي دهد:الف- ايران در موضوع تقسيم درياي خزر با روسيه مخالفت جدي نكند، ب- از حمايت ايران از مسلمان روسيه جلوگيري مي كتد و ج- از نزديكي ايران به غرب و امريكا جلوگيري كند.
4- تداوم همكاري هاي هسته اي با ايران يكي از مهم ترين شيوه هاي جلوگيري از تعطيلي صنعت هسته اي به يادگار مانده از شوروي سابق است كه هنوز هم ابزار چانه زني مهمي در روابط با غرب مي باشد. افكار عمومي روسيه هم طرفدار اين موضوع هستند و آن را نمادي از قدرت روسيه مي دانند. همين طور ا ليگارشي روسيه ،آمريكا را در زمينه صنعت هسته اي متهم به رقابت ناعادلانه مي كند و لذا تمايلي به قطع كامل همكاري هاي هسته اي با ايران ندارد.
بدين سان موضوع همكاري هاي هسته اي ايران و روسيه در محل تقاطع افكار عمومي حامي پرستيژ روسيه از يكسو،اليگارشي حامي ادامه فعاليت هاي هسته اي روسيه و تصميم سازان خواهان افزايش قدرت ملي از سوي ديگر قرار دارد. نوع همكاري با ايران در اصل برآيندي از اين سه مولفه است كه گاهي با يكديگر در تعارض قرار مي گيرند. به عنوان مثال زماني كه غرب ،پرستيژ روسيه را نا ديده مي گيرد،افكار عمومي از تدوم همكاري هاي هسته اي ايران و روسيه به منظور ابراز نارضايتي از غرب استفاده مي كند،ولي زماني كه اعتماد مردم نسبت به غرب افزايش مي يابد حمايت آنها از همكاري روسيه با كشورهاي مسئله دار كم مي شود.تغيير در محيط سياست خارجي ميزان تاثيرگذاري هر يك از متغيرها را تحت تاثير قرار داده است. پيش از حادثه يازده سپتامبر كه روابط غرب با روسيه تنش زا بود ،همكاري هاي هسته اي ايران و روسيه در حد مطلوبي براي هر دو طرف قرار داشت،روسيه به رغم فشارهاي آمريكا به همكاري هسته اي خود با ايران ادامه مي داد.اما پس از حادثه يازده سپتامبر شرايط تا حد بسيار زيادي تغيير كرد.در حالي كه روسيه در پي اختلاف با غرب بر سر مسائل بالكان در سال 2000 ميلادي به طور رسمي و در اسناد استراتژيك خود (مانند سند تدبير امنيت ملي ،سند تدبير سياست خارجي و سند دكترين نظامي ) غرب و ناتو را تهديد امنيتي خود تلقي مي نمود،اما پس از حوادث يازدهم سپتامبر ،تعاملات امنيتي روسيه و غرب بهبود يافت و دو طرف خود را در مقابل تهديد مشترك جديد يعني تروريسم در اتحاد استراتژيك يافتند و ترتيبات لازم بر عملياتي شدن چنين پيوندي در چارچوب روابط دو جانبه با آمريكا و روابط چند جانبه با ناتو فراهم گرديد.در نتيجه بسياري از مسائلي كه طي يك دهه قبل موجبات نگراني مسكو را فراهم آورده بود در مسير حل و فصل قرار گرفت و حساسيت هاي روسيه نسبت به آنها از بين رفت.ناتو گسترش يافت و روسيه در قالب ترتيبات جديد در پيوند با آن قرار گرفت. نيروهاي آمريكايي در آسياي مركزي ،قفقاز و افغانستان مستقر شدند و بغداد به تصرف ارتش آمريكا در آمد. در واقع فضاي كلي روابط سياسي و امنيتي روسيه –غرب كاملاً عوض شد و دوره ا ي از عمگرايي بر سياست امنيتي و دفاعي روسيه حاكم گرديد.با اين وجود حادثه يازده سپتامبر رويكرد كلي روسيه نسبت به همكاري هاي هسته اي با ايران را به صورت بنيادي تغيير نداد،زيرا نظام بين الملل پس از يازده سپتامبر در واقع متغيرهاي محيط خارجي را تغيير داد ولي متغيرهاي داخلي موثر بر سياست خارجي چندان تغيير نكردند.