آفتابنیوز : آفتاب: شهرود امیر انتخابی - در قسمت قبل مقطع زماني نخست از فروپاشي شوروي سابق تا اواسط دهه 1990 مورد بررسی قرار گرفت .آنچه در این قسمت می خوانید مربوط به مقطع زمانی از اواسط دهه 1990 تا یازدهم سپتامبر می باشد.
2-2-از اواسط دهه 1990تا يازده سپتامبر2001
در اواسط دهه 1990و در پي تحولات مختلف در داخل و نيز خارج روسيه ،همچون بحران اقتصادي روسيه و عدم حمايت جدي غرب از اين كشور،منازعات ايجاد شده در آسياي مركزي و قفقاز و احتمال دست داشتن غرب در اين منازعات ،بحران چچن ،بحران هاي يوگسلاوي ،بوسني ،كوزوو و گسترش ناتو به سمت مرزهاي روسيه باعث شد روابط روسيه و غرب اندك اندك تيره تر از گذشته شودو تمايلات آسيايي در صحنه داخلي روسيه تقويت شوند.در سال1996 تحت فشار افكار عمومي ،يلتسين با بركنار كردن كوزيرف ،پريماكوف را به عنوان وزير خارجه معرفي كرد.او نماينده تفكر اوراسيا گرايي بود كه به عنوان گفتمان غالب ،سياست امنيت ملي روسيه را شكل مي دادو با نگرشي رقابتي تر به محيط امنيتي جهاني بر تعادل شرق و غرب تاكيد داشت و براي ايجاد توازن در روابط امنيتي روسيه و جلوگيري از ايجاد يك نظام بين المللي تك قطبي و تحت هژموني آمريكا ،اتحاد استراتژيك با قدرت هاي شرقي(هند و چين)و همكاري با دولت هاي متحد سنتي روسيه (عراق،سوريه ،ليبي،كوبا وكره شمالي)و نيز دولت هاي مستقل(ايران و...)را مطرح مي كردند.هدف آن بود كه در مقابل اتحاد آتلانتيك به رهبري آمريكا،با پيوند نزديك تر ميان روسيه وقدرت هاي آسيايي،يك موازنه اوراسيايي ايجاد شود. امري كه در ملاقات رهبران كشورهاي روسيه ،چين وهند مطرح شدو حتي از دولت هاي فرانسه و ديگر دولت هاي جهان خواسته مي شد به چنين تلاش هايي بپيوندند
روس ها احساس كردند وعده هاي غرب در عمل نه تنها منجر به توسعه روسيه نشده، بلكه زمينه تحقير اين كشور به ويژه طي بحران هاي متوالي بالكان را فراهم كرده است.از اين رو بعد جديدي از غرب ستيزي آغاز شد بنابراين در اين مقطع زماني به دليل وضعيت موجود انتظار اين بود كه همكاري هاي هسته اي روسيه با ايران گسترش پيدا كند.همكاري هاي روسيه با ايران با انتخاب يوگني آدامف به عنوان وزير انرژي روسيه وارد فاز جديدي شد. آدامف صراحتاً و آشكارا از فروش راكتورهاي هسته اي و نيرو گاه هاي بيشتر به ايران سخن مي گفت به طوري كه مقامات آمريكا گمان مي كردند وي يكي از حاميان تمام عيار انتقال فناوري چرخه سوخت به ايران به منظور تشويق اين كشور براي خريد راكتورهاي نيروگاهي بيشتر است.در اين دوره همكاري ميان موسسه هسته اي روسيه و ايران به صورت بي سابقه اي افزايش يافت. آدامف و برخي از مقامات روسيه درتوجيه همكاري هاي هسته اي خود با ايران براين نكته تاكيد مي كردندكه روسيه از طريق تهديد ايران به قطع همكاري هاي هسته اي صلح آميز مي تواند ايران را به پذيرش تعهدات خود در چارچوب پيمان منع گسترش سلاح هاي هسته اي (NPT)كند
در اواسط سال 1998 آمريكا در صدد پاسخگويي به همكاري هاي هسته اي شركت هاي روسي و ايران بر آمد.بدين منظور ،در مرحله اول و در سطح سياسي رئيس جمهور ،معاون رئيس جمهور،وزير امور خارجه و مشاور امنيت ملي به همتايان روسي خود اطلاع دادند كه كمك روسيه به ايران فراتر از برنامه نيروگاه هسته اي بوشهر مي باشد و روابط دو جانبه آمريكا-روسيه را مختل و خدشه دار مي كند. در مرحه دوم و در سطح وزارت انرژي اتمي روسيه ،آمريكا همكاري در زمينه پروژه هاي مشترك را كه خيلي مورد علاقه ادامف بود-نظير توافق همكاري كامل هسته اي ميان روسيه و آمريكا،پژوهش هاي مشترك در زمينه توسعه راكتورهاي نيروگاهي پيشرفته-به منظور پايان دادن به روابط هسته اي روسيه با ايران پيشنهاد كردو در مرحله سوم ،ايالات متحده كوشيد با تحريم برخي شركت ها،محاسبات اقتصادي موسسات را تحت تاثير قرار داده و به آنها نشان دهد موسساتي كه با ايران همكاري كنند در برنامه همكاري روسيه و آمريكا جهت كاهش تهديدات مشاركت داده نخواهد شد. اين رويكرد موفقيت اميز نبودو رهبران روسيه در مقابل اعلام كردند تضمين هاي لازم را مي دهند كه ايران به سلاح هسته اي دسترسي نخواهد داشت
به قدرت رسيدن پوتين در ژانويه 2000نتايج دوگانه اي بر همكاري هاي هسته اي ايران وروسيه داشت. در مقايسه با يلتسين ،پوتين بهتر مي توانست به تعهدات روسيه عمل كند. پوتين در چارچوب منافع ملي روسيه از همان اول اعلام كرد:اين حق روسيه است كه راكتورهاي هسته اي به منظور استفاده صلح اميز به ايران بفروشد.در نوامبر سال2000وزير خارجه روسيه به آلبرايت وزير خارجه روسيه اعلام كرد كه روسيه تعهدات خود با آمريكا را حذف كرده و در صدد امضاي قراردادجديد تسليحاتي با ايران است و بدين طريق عملاً توافق گور-چرنومردين بين روسيه و امريكا با شكست مواجه شد.بعد از اين اظهارات بود كه توافقاتي بين ايران و روسيه به عمل آمد.اين توافقات در حالي صورت مي گرفت كه روابط روسيه و غرب از بحران كوزوو در بدترين وضعيت قرار داشت و حتي در دكترين نظامي سال 2000،روسيه آشكارا غرب را يكي از تهديدات عليه امنيت ملي خود تعريف كرده بود. اين وضعيت تا حادثه يازده سپتامبر ادامه داشت.