یادگیری زبان دوم در کودکان یکی از موضوعات جذاب و پیچیده در حوزه زبانشناسی و روانشناسی است، چراکه کودکان بهدلیل انعطافپذیری ذهنی و تواناییهای شناختی بالا قادر هستند، زبان دوم را با سرعت و دقت بیشتری نسبت به بزرگسالان فرا گیرند، این فرایند بهطور معمول با بازیها، آهنگها و ارتباطات روزمره آغاز میشود که به کودکان کمک میکند تا بهطور طبیعی زبان جدید را فرا گیرند.
به گزارش ایمنا، محیط زبانی یکی از عوامل مهم در یادگیری زبان دوم است، کودکانی که در محیطی دو زبانه زندگی و رشد پیدا میکنند، بهطور معمول توانایی بیشتری در یادگیری و استفاده از هر دو زبان دارند و این کودکان از طریق تعامل با والدین، دوستان و معلمان خود مهارتهای زبانی خود را تقویت میکنند، همچنین قرار گرفتن در معرض فرهنگهای مختلف میتواند به توسعه مهارتهای اجتماعی و شناختی کودکان کمک کند.
علاوهبر تأثیری که محیط زندگی بر یادگیری زبان دوم دارد، روشهای آموزشی نیز در این زمینه نقش بسزایی ایفا میکند، برای مثال استفاده از روشهای تعاملی و بازیمحور میتواند انگیزه کودکان را برای یادگیری افزایش دهد و معلمان و والدین میتوانند با ایجاد فضایی مثبت و حمایتکننده، کودکان را تشویق به استفاده از زبان دوم کنند، همچنین استفاده از تکنولوژی و منابع چندرسانهای میتواند فرایند یادگیری را جذابتر و مؤثرتر کند.
یادگیری زبان دوم در کودکان نهتنها به توسعه مهارتهای زبانی آنها کمک میکند، بلکه میتواند تأثیرات مثبتی روی تواناییهای شناختی، اجتماعی و فرهنگی آنها داشته باشد، کودکان دو زبانه بهطور معمول دارای تواناییهای حل مسئله بهتر، خلاقیت بیشتر و دیدگاههای گستردهتری نسبت به جهان پیرامون خود هستند، در همین راستا گفتوگویی با نفیسه گلرنگ، مشاور کودک و عضو سازمان نظام روانشناسی کشور داشتیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
دوران طلایی برای یادگیری زبان دوم چه سنی است؟
تناقضهای زیادی برای تعیین سن یادگیری زبان دوم در کودکان وجود دارد و تمام پژوهشگران در این زمینه توافق نظر ندارند، چراکه کودکان شرایط یکسانی در زیست خود نداشتهاند، اما مطالعات نشان میدهد کودکان در سن سه سالگی توانایی فراگیری زبان دوم را دارد و هرچه کودک زودتر از چهار سالگی به فراگیری زبان دوم بپردازد، بیشتر میتواند بر آن زبان مسلط شود و هرچه زودتر با زبان دوم آشنا شود، شانس بیشتری برای آموزش مؤثر و مداوم دارد، همچنین بعضی از بررسیها حاکی بر آن است که زبانآموزی کودکان پیش از هفت سالگی، عاملی بر ایجاد مهارت در تکلم زبان دوم و لهجه است و با افزایش سن و گذر از سن ۱۰ سالگی، توانایی کودک در صحبت کردن به زبان دوم کاهش پیدا میکند.
کودکان میتوانند علاوهبر زبان مادری بهصورت همزمان زبان دوم را فرا گیرند، اما این مورد برای تمام کودکان صدق نمیکند و کودکانی که دچار تأخیر در رشد زبان و گفتار هستند، در صورت مواجهه با زبان دیگر در کسب مهارت گفتار و زبان دچار مشکلات بیشتری میشوند و این مسئله منجر به تشدید تأخیر در تکلم کودک میشود، چراکه بر زبان اول تسلط کافی ندارد و دچار سردرگمی میشود، بنابراین فراگیری زبان دوم در دوران کودکی برای کودکانی مؤثر است که زبان مادری را بهصورت کامل فرا گرفته باشند.
عوامل مؤثر بر یادگیری زبان دوم چیست؟
دسترسی به مراکز آموزشی معتبر، فیلمهای دو زبانه مناسب کودکان، محیط آرام و بیدغدغه برای تمرکز کودک و همراهی و همیاری والدین از عوامل مؤثر بر افزایش اثربخشی فراگیری زبان دوم در کودکان است، همچنین ایجاد محیطی آرام در خانواده تأثیر بسزایی در فراگیری زبان دوم دارد، علاوهبر آن شرایط محیط اجتماعی باید بهگونهای باشد که کودکان امکان برگزاری کلاسهای آموزشی معتبر و امکان مکالمه و تمرین زبان دوم را داشته باشد و بتوانند از مربیان متخصص در حوزه آموزش زبان دوم بهرهمند شوند.
یادگیری زبان دوم بر رشد ذهنی و شناختی کودکان چه تأثیری دارد؟
با توجه به اینکه بهترین سن فراگیری زبان دوم برای کودکان حدود ۱۰ سالگی یعنی دوران ابتدایی بیان شده است، فواید آن شامل بهبود مهارتهای شناختی، افزایش خلاقیت، انعطافپذیری ذهنی و تسهیل در فراگیری زبانهای بعدی است، این یادگیری به افزایش آگاهی کودکان نسبت به فرهنگها و دیدگاههای متفاوت نیز کمک میکند و کودکانی که زبان دوم میآموزند در حل مشکلات مؤثرتر و خلاق هستند.
یادگیری زبان دوم موجب پرورش و تقویت تواناییهای ذهنی و شناختی کودک میشود و با تمرین مداوم مغز برای یادگیری الگوها و قواعد جدید، توانایی تمرکز و توجه کودکان افزایش پیدا میکند، با توجه به پژوهشهای انجام شده کودکان دو زبانه در انجام آزمون هوش عملکرد بهتری داشتند و این نشانهای بر بالا رفتن توانایی ذهن کودکان است.
تأثیر یادگیری زبان دوم در بهبود مهارتهای تحصیلی و تقویت مهارتهای اجتماعی کودکان چیست؟
از مزایای آموزش زبان دوم میتوان به این مسئله اشاره کرد که به موفقیت کودک در اجرای برنامههای مدرسه و مهارتهای حل مسئله کمک میکند و موجب میشود در آینده تحصیلی و شغلی خود مؤثرتر از دیگران عمل کند، نتایج تحقیقات انجام شده نشاندهنده آن است که کودکان مسلط به زبانهای دیگر نشانههایی از افزایش خلاقیت و انعطافپذیری ذهنی را در خود نشان میدهند و هرچه کودک در سنین پایینتری زبان دوم را فرا گیرند، نسبت به سنین بالاتر تأثیر این زبان بر رشد ذهنی و شناختی فرد، بیشتر خواهد بود.
افراد چندزبانه توانایی ارتباط با افراد از کشورهای دیگر را دارند و همین امر سبب پیشرفت در اقتصاد، سیاست، تجارت، علوم پزشکی، مهندسی و دیگر حوزههای مربوطه میشود، یادگیری زبان دوم به کودکان کمک میکند تا با فرهنگها و دیدگاههای متفاوت آشنا شوند و همین امر موجب تقویت مهارتهای ارتباطی و افزایش همدلی در کودکان میشود.
چه روشهایی برای آموزش زبان دوم به کودکان توصیه میشود؟
شرکت کردن در کلاسهای مراکز آموزشی معتبر، استفاده از محتواهای تولید شده مجازی و کتابهای که به زبانهای مختلف تدوین و منتشر شدهاند، آموزش از طریق نرمافزارهای آموزش تعاملی و استفاده از ترانهها و موسیقیهای دوزبانه روشهای مؤثری برای آموزش زبان دوم به کودکان است، همچنین قابل توجه است که طبق تحقیقات انجام شده در رابطه با تأثیر یادگیری زبان دوم بر عملکردهای مغزی، دو زبانه بودن موجب هشیار شدن مغز میشود.
چالشهای مسیر یادگیری زبان دوم چیست و چگونه میتوان این چالشها را مدیریت کرد؟
کمبود منابع چالش بزرگی در مقابل آموزش زبان است و والدین و معلمان با محدودیتهایی در زمینه زمان و منابع لازم برای آموزش زبان دوم به کودکان روبهرو هستند، همچنین هزینههای یادگیری زبان دوم همچون هزینههای کلاس آموزشی، کتاب و محتواهای آموزشی در دسترس نیز از چالشهای یادگیری زبان دوم برای خانوادهها است.
علاوهبر آن میزان علاقه و یادگیری کودکان به یادگیری زبان دوم باید مورد توجه قرار گیرد، زیرا روش یادگیری کودکان با یکدیگر متفاوت است و توجه نکردن به این موضوع و سوق دادن کودک به یادگیری زبان از روشی که مناسب او نیست، میتواند چالشبرانگیز و مانع بزرگی در مسیر یادگیری زبان دوم باشد، بنابراین معلمان باید آموزشهایی تعاملی و گروهی را برنامهریزی کنند و سعی داشته باشند محتوای آموزشی را با ترانههای جذاب یا بازیهای کودکانه ادغام کنند تا آموزش مؤثر و باکیفیتتری داشته باشند.
توجه به علاقه کودکان، استفاده از منابع گوناگون آموزشی همچون کتاب، فیلم و ایجاد تعامل مثبت با منابع آموزش مجازی و اینترنتی، تشویق کودکان به یادگیری و سوق دادن آنها به تلاش مستمر و مداوم نیز بر مدیریت چالشهای یادگیری زبان دوم در کودکان مؤثر هستند.