با بررسی دوربینهای مداربسته ساختمان مشخص شد زنی به بهانه بردن حلوای نذری به در خانه مقتول رفته و همزمان با باز کردن در سه مرد به زور وارد خانه مقتول شدهاند.
در ادامه مشخص شد مقتول با مردی به نام سعید اختلاف مالی داشته بنابراین او را دستگیر کردند و وی اعتراف کرد میخواسته با گرفتن سفته از مقتول، طلب 24 میلیاردیاش را پس بگیرد اما در قتل نقشی نداشته است و برادرش به همراه چند نفر دیگر به خانه مقتول رفته بودند.
با دستگیری همدستان متهم و تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه 2 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
نخستین جلسه دادگاه
در ابتدای آن جلسه، مادر مقتول به جایگاه رفت و برای متهمان درخواست قصاص و اشد مجازات کرد.
در ادامه رضا ۲۷ ساله برادر سعید که به عنوان متهم ردیف اول پرونده بود، گفت: برادرم چندین میلیارد پول به مرحوم داده بود و چون مدرکی نداشت نمیتوانست پولش را پس بگیرد. من قبول کردم با ورود به خانه او از وی سفته بگیرم. روز حادثه یک خانم وکیل که دوست برادرم بود به بهانه بردن حلوای نذری از مقتول خواست در خانه را باز کند بعد ما به زور وارد شـدیــــم. اما وقتی دیدم مقاومت و سروصدا میکند، با شال دهان و دستهایش را بستم و دوستم کریم که پرستار یکی از بیمارستانها بود به او یک آمپول تزریق کرد تا نتواند مقاومت کند و از او اثر انگشت بگیریم. اما پس از دقایقی متوجه شدم که او دیگر مقاومت نمیکند و مرده است.
پس از دفاع سایر متهمان، قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده رضا را به اتهام قتل عمد به قصاص و 13 سال زندان و 30 ضربه شلاق محکوم کردند. کریم متهم ردیف دوم نیز به 25 سال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم شد.سعید نیز به 20 سال حبس به خاطر سرقت و معاونت در قتل محکوم شد.سایر متهمان نیز به حبس و تبعید و شلاق محکوم شدند.
اما با اعتراض متهمان به حکم صادره، پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و احکام را به خاطر نقص در تحقیقات تأیید نکردند و خواستار رسیدگی دوباره شدند.
به این ترتیب متهمان بار دیگر در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.
دومین جلسه دادگاه
در این جلسه مادر مقتول باز هم بر قصاص قاتلان فرزندش تأکید کرد.
در ادامه گزارش کمیسیون 5 نفره پزشکی قانونی خوانده و اعلام شد علت تامه مرگ فشار بر عناصر حیاتی گردن که پیشتر اعلام شده بود نبوده بلکه عواملی چون هیجانات، افزایش و کاهش پتاسیم و آریتمی قلبی منجر به عارضه قلبی و در نهایت فوت شده است.
سپس وکیل ولی دم به جایگاه رفت و گفت: با توجه به گزارش اخیر پزشکی قانونی ما معتقدیم عواملی که ذکر شده نوعاً کشنده بوده و با توجه به اینکه کریم با علم پرستاری آشنا بوده درخواست قصاص و اشد مجازات برای همه متهمان داریم.
پس از آن سعید که متهم به طراحی قتل بوده به جایگاه رفت و گفت: ما قصد کشتن مرحوم را نداشتیم. من میخواستم با گرفتن سفتهطلب 24 میلیاردیام از او را زنده کنم اگر فوت میکرد سفتهها اثری نداشت.
در ادامه برادرش رضا به جایگاه رفت و ضمن رد اتهامش گفت: چون مرحوم قوی هیکل بود و داد و فریاد میکرد ما ناچار شدیم با یک شال دهانش را ببندیم بعد هم آمپول زدیم که تقلا نکند اما دیدیم نفس نمیکشد و کریم سعی کرد او را احیا کند اما فوت کرد و ما هم فرار کردیم.
سپس کریم با تأیید اظهارات سعید و رضا به قضات گفت: من همه تلاشم را برای احیای مرحوم انجام دادم اما جواب نداد. من اتهامم را قبول ندارم.البته اگر دوز دارو را بیشتر کرده بودم شاید او کمتر مقاومت میکرد و این اتفاق نمیافتاد و قبول دارم که کار از دستمان در رفت.در پایان هم خانم وکیل به جایگاه رفت و او نیز اتهامش را نپذیرفت.
با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.