در سالهای گذشته مهمترین و شاید اصلیترین مشکل باشگاه استقلال در بحث اداره تیم و باشگاه نداشتن پول و محدودیت منابع مالی بود. در فصول گذشته اغلب شکایتهای از راه رسیده بابت پرداخت نشدن پول خارجیها یا بازیکنان قدیمی همین تیم که ایرانی هم بودند یکی بعد از دیگری باعث بسته شدن پنجره استقلال شده و مشکلاتی از این دست را برای آنها ایجاد میکرد.
بخش اعظم وقت مدیران باشگاه استقلال در سالهای گذشته همواره به درآمدزایی، پول قرض کردن، حضور در مجلس برای کمک گرفتن و مسائلی از این دست صرف میشد و کمتر کسی فرصت میکرد تا به تیم و مسائل مربوط به ساختارهای لجستیکی و زیرسازیهای مجموعه بپردازد، اما در اردیبهشت ماه امسال اتفاقاتی رخ داد که تصورات شیرین و زیبایی را برای هواداران استقلال به وجود آورد.
با اینکه در خرداد ماه امسال هواداران پس از پایان لیگ و ناراحتی از دوم شدن تیم محبوبشان استقلال به استقبال فصل تابستانی نقل و انتقالات میرفتند فکر میکردند با وجود پول و سرمایه هنگفت بیپایان پتروشیمی که وابسته به شرکتهای نفتی جنوب است دیگر هیچ مشکلی برای تیمشان به وجود نمیآید، اما رفته رفته و با شروع مسابقات لیگ برتر مشکلاتی برای این تیم به وجود آمد که حالا بسیاری اوضاع این تیم برای حتی گرفتن سهمیه آسیایی فصل بعد را بحرانی و خطرناک تصور میکنند.
با توجه به حضور مالکان جدید در راس مالکیت باشگاه پیش بینی میشد مدیران قوی و زبدهای برای اداره مجموعه بزرگ استقلال استخدام شوند تا این تیم را از هر نظر چه به لحاظ فنی و چه به لحاظ مدیریتی پوشش بدهند، اما آنچه حالا عاید هوادار شده حسرت و آه است و دیگر هیچ. حسرتی که شبیه به فردی تشنه است که کنار آب نشسته، اما نمیتواند از آن بخورد.