دیشب تیم مس شهر بابک با هدایت محمود فکری کاپیتان و سرمربی سابق استقلال موفق شد در تهران سایپا را با نتیجه دو بر یک شکست بدهد. این بازی به خودیِ خود اهمیت زیادی در فوتبال ایران نداشت، اما اتفاقی که در نشست خبری محمود فکری افتاد یکی از حیرت انگیزترین روزهای تاریخ فوتبال ایران را رقم زد. در کنفرانس خبری این دیدار، فکری بعد از حدود ۱۰ دقیقه صحبت درباره تیمش و جریان بازی وقتی با سوال خبرنگاری درباره وضعیت استقلال روبرو شد، حرفهایی عجیب و دور از شان یک سرمربی فوتبال بر زبان آورد.
توهم توطئهای که کار دست آرپیچیزن داد
فکری که یک نیم فصل ناموفق را در استقلال سپری کرد و حسابی روی اعصاب هواداران این تیم رژه رفت، در ۱۲ اسفند سال ۹۹ از سرمربیگری آبیها برکنار شد. فکری پس از ۱۶ بازی حضور بر روی نیمکت استقلال، با کسب ۷ برد، ۶ مساوی، ۳ شکست و ۲۷ امتیاز به کارش در جمع آبی پوشان پایان داد که البته این جدایی خواست اکثریت هواداران استقلال بود. فکری از همان ابتدای حضورش در استقلال پایگاهی بین هواداران نداشت و بازیهای ضعیف آبیها و فاصله زیاد با صدر جدول طاقت استقلالیها را تاب کرد تا اینکه شکست استقلال در هفته پایانی نیم فصل اول مقابل سپاهان تیر خلاص شد بر دوران مربیگری او در جمع آبیهای پایتخت. این جدایی اصلا برای فکری خوشایند نبود. در همان روزها ویدیویی از او وایرال شد که در بین هواداران استقلال ایستاده و با داد و فریاد در حال پاسخ دادن انتقادات است و میگوید هر کسی هم جای او بیاید معجزه نمیکند! این پیش بینی محمود خان کاملا اشتباه از آب درآمد و فرهاد مجیدی که جانشین فکری شد هم معجزه کرد هم سال بعد استقلال را به قهرمانی لیگ رساند، اما آنچه باعث کاهش شدید محبوبیت فکری در بین آبیها شد، نتایج ضعیف و فوتبال کسل کننده تیمش نبود؛ او که انگار کینهای سنگین بابت جدایی اش از استقلال به دل گرفته (معلوم نیست از چه کسی شاید از فرهاد مجیدی!) طی ۴ سال گذشته همواره نیش و کنایههایی را به تیم محبوبش وارد کرده است.
زمین غصبی و جواهر و اینها!
محمود فکری به دلیل خلق و خوی خاصش نتوانست در مدت یک نیم فصل حضور در استقلال، رابطه دوستانهای با بازیکنان برقرار کند. او بعد از شکست در اصفهان مقابل سپاهان مدعی شد برخی بازیکنان علیهاش کودتا کردهاند و در این بین پای یک سرمربی دیگر که برای بازگشت به استقلال نقشه کشیده و ارتش مجازی دست و پا کرده در میان بوده است. فکری هرگز در این ادعاها اسمی از فرهاد مجیدی به زبان نمیآورد، اما یک بچه ۵ ساله هم میتوانست بفهمد نوک تیز نیش و کنایههای محمود خان متوجه مجیدی است. فرهاد مجیدی تیم داغان و از هم پاشیده فکری را تحویل گرفت و در نیم فصل دوم توانست نتایج خوبی بگیرد. تیم او به فینال جام جهانی رسید و در لیگ قهرمانان آسیا و در گروه مرگ هم نمایشی فوق العاده داشت. استقلال مجیدی که در آن روزها وضعیت مالی و مدیریتی نابسامانی داشت در فینال جام حذفی به فولاد باخت و دقایقی بعد از این شکست تلخ، فکری یک استوری در اینستاگرام خود منتشر کرد با این مضمون که: «در زمین غصبی جواهر هم بکاری، خون درو خواهی کرد!» عجبا که فکری تصور میکرد استقلال ملک پدری اوست و مجیدی به زور این ملک را تصاحب کرده. بعد از شکست استقلال در مرحله یک هشتم نهایی مقابل الهلال هم فکری در مصاحبهای تند، مجیدی را یک مربی بی دانش، اما دارای ارتش مجازی خواند و مدعی شد اگر پرسپولیس بود الهلال را میبرد، در حالی که کمتر از یک ماه بعد شاگردان گل محمدی با نتیجه ۳ بر صفر مغلوب الهلال شدند! این اظهارات فکری اگرچه هیچ واکنشی از طرف فرهاد مجیدی به دنبال نداشت، اما باعث شد هواداران استقلال بیش از پیش به سرمربی سابق خود حمله کنند و محبوبیت او را زیر سوال ببرند، چون به نظر میرسید فکری از ناکامیهای استقلال خوشحال میشود!
تیشه فکری بر ریشه اعتبار و محبوبیتش
محمود فکری در طی سالیان گذشته همواره علیه استقلال و شخص فرهاد مجیدی مصاحبههای تندی کرده است. تهمتهایی که حتی پرسپولیسیها هم آنها را بر زبان نیاورده و نمیآورند. او حتی بعد از قهرمانی بدون شکست استقلال هم یک تبریک خشک و خالی حتی به هواداران نگفت تا مشخص شود کینهای عمیق و سنگین از فرهاد مجیدی به دل گرفته و به این زودیها هم این کینه از یادش نخواهد رفت. البته ناگفته نماند که سرمربی سابق استقلال هرگز در مصاحبهها و اتهاماتش نامی از فرهاد نیاورده، ولی قطعا مقصود و منظوری جز مرد محبوب سکوهای آبی نداشته و همین مصاحبههای گاه و بیگاه محبوبیت او را در بین هواداران تحت تاثیر قرارداد. عدهای واکنشهای فکری به موفقیت تیم مجیدی را ناشی از حسادت او میدانستند، اما حرفهای زشت و بی ادبانه دیشب فکری که با واکنش سریع فدراسیون و محرومیت او همراه شد، قطعا چیزی فراتر از حسادت در دنیای فوتبال است. فکری دیشب بدون اشاره مستقیم به یک فرد خاص، صفتهایی را به او نسبت داد که قابل پیگیری قضایی است و میتواند جرم تلقی شود. به نظر میرسد فکری با کسی که این حرفها را درباره او زده اختلافات زیادی دارد، اما دلیل نمیشود با چنین ادبیاتی در نشست خبری یک مسابقه فوتبال صحبت کند. کاری که فکری در این نشست انجام عبور از مرزهای اخلاقی بود و هیج توجیهی ندارد. اصولا مربیان معمولا قبل از این که به نشستهای خبری بروند آنچه را که قرار است بگویند با خودشان یا مدیر رسانهای باشگاه مرور میکنند. حتی اگر سوال غیر مرتبطی هم پرسیده شود عرف بر این است که مربی به آن پاسخ ندهد (خصوصا راجع به یک تیم دیگر)، اما به نظر میرسد او اساسا منتظر چنین فرصتی بوده و بعد از مطرح شدن سوال توسط خبرنگار، همه آنچه را که ماهها و شاید سالها در ذهن داشته بر زبان جاری کرده است. اظهارات او در فضای مجازی هم با واکنشهای تند هواداران استقلال مواجه شده و به نظر میرسد فکری تیشهای که از مدتها پیش در دست داشته و بر ریشه محبوبیت خود در بین طرفداران میزده را با قوای بیشتر به کار میبرد تا اگر اندک خاطره خوبی هم از دوران بازیگری اش در ذهن هواداران داشته نابود کند. جالب اینجاست که اظهارات زشت فکری حتی با واکنش پرسپولیسیها هم روبرو شده و آنها هم به نکوهش حرفهای خجالت آور این مربی پرداختهاند.
اما سوال این است که فکری با خودش چه فکری کرده که بدون هیچ هراسی آن جملات توهین آمیز را بر زبان آورده؟ یا اینکه چرا این همه خودش را محق میداند تا اینطور به یکی از گزینههای سرمربیگری استقلال بتازد؟ قطعا در اظهارات ۱۸+ فکری نه تنها بی خردی شدیدی دیده میشود بلکه رگههایی پررنگ از حسادت را هم میبینیم. درست است که او اسمینیاورد، اما همه عالم و آدم میدانند که منظور او چه کسی است و فرد مورد نظر هم هرگز پاسخی به اظهارات او در سالهای اخیر نداده و وارد این جنگ لفظی بیهوده نشده است؛ بنابراین تنها بازنده این بازی کودکانه شخص محمود خان است و بس!