فروردین امسال «ملا عبدالغنی برادر»، معاون اقتصادی نخست وزیر طالبان، چهار ماه پس از سفر به ایران و اعلام تعهد به تأمین حقابه در بازدیدی از «سد کجکی» اعلام کرد هیرمند پرآب شده است. بااینحال، حکومت طالبان همچنان از پرداخت حقابهٔ ایران از هیرمند که بنابر معاهدهٔ ۱۳۵۱ حق قانونی ایران است، سر باز زدند و میزان آب رسیده به ایران از دو طغیان هیرمند را بهجای حقابه معرفی کردند. حالا و با شروع سال آبی جدید، هیئتی از ایران به کابل سفر کرده است که تفاهمات سفر ملا برادر را پیگیری کند. سفری که بهنظر کارشناسان بدون طرح مدیریتی و طبیعتاً بدون دستاوردی برای کشورمان به پایان میرسد. بهنظر میرسد در این فضای مذاکراتی همچنان طالبان میتواند بدهکار آبی به ایران باقی بماند و کسی مطالبات را حتی در شرایط از دست رفتن سیستان نیز پیگیری نکند.
هیئتی از ایران در سفر به افغانستان در جلسهای با حضور نمایندهٔ ویژهٔ ایران در افغانستان و مقامات اقتصادی طالبان به بررسی توافقات اقتصادی انجامشده بین دو کشور پرداختند.
گرچه هنوز جزئیاتی از آنچه در این نشست ردوبدل شده، به انتشار عمومی نرسیده است، اما ایسنا در خبری در مورد این سفر نوشت: «وزارت صنعت و تجارت افغانستان در پیامی در شبکهٔ ایکس نوشت عملیاتیسازی توافقات انجامشدهٔ اقتصادی با ایران در نشست دوجانبه میان هیئت افغانستان به ریاست «نورالدین عزیزی»، سرپرست وزارت صنعت و تجارت، و هیئت جمهوری اسلامی ایران به ریاست «محمد کرمی»، استاندار سیستانوبلوچستان، و با حضور «حسن کاظمی قمی»، نمایندهٔ ویژهٔ ایران، در امور افغانستان برگزار شد.»
همچنین، این رسانه اعلام کرده است که در این نشست دربارهٔ عملیاتیسازی توافقاتی در رابطه با بندر چابهار و منطقه آزاد که در سفر ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخستوزیر، و نورالدین عزیزی، سرپرست وزارت صنعت و تجارت امارت اسلامی افغانستان، میان دو کشور صورت گفته بود، بحث و تبادلنظر انجام شد: «در این نشست با تأکید بر رقابتیسازی چابهار، اعلام شد که دو طرف جهت بحثهای بیشتر و عملیاتیسازی توافقات در یک کمیتهٔ فنی اقدام کنند.»
سفر هیئت جمهوری اسلامی ایران به کابل به دعوت نورالدین عزیزی، وزیر تجارت و صنایع امارت اسلامی افغانستان، با هدف توسعهٔ تجارت و بازرگانی انجام شد. این سفر با تأکید ویژه بر استان سیستانوبلوچستان، بهخصوص منطقهٔ آزاد تجاری-صنعتی سیستان و منطقهٔ آزاد تجاری-صنعتی چابهار، صورت گرفت. در این سفر توافقاتی برای سرمایهگذاریهای مشترک و بازگشایی مرز دوم در منطقهٔ سیستان در گمشاد حاصل شد. همچنین، با نصب دستگاه ایکسری در دو طرف مرز، شاهد افزایش سرعت تبادلات مرزی در گمرک میلک خواهیم بود.
شاید مفصلترین گزارش از این سفر را «فرهاد شهرکی»، نمایندهٔ شهروندان زابل در مجلس شورای اسلامی، ارائه داده است که در این سفر نیز حضور داشت. شهرکی در کانال تلگرامی خودش نوشت: «این سفر نشاندهندهٔ تعهد دو کشور به تقویت روابط اقتصادی و تجاری است. استان سیستانوبلوچستان بهدلیل موقعیت جغرافیایی و ظرفیتهای اقتصادی خود، نقش مهمی در توسعهٔ تجارت بین ایران و افغانستان ایفا میکند. منطقهٔ آزاد تجاری صنعتی سیستان و منطقهٔ آزاد تجاری-صنعتی چابهار بهعنوان دو قطب مهم اقتصادی، فرصتهای بسیاری برای سرمایهگذاری و توسعهٔ اقتصادی فراهم میکنند. در این سفر هیئت ایرانی و مقامات افغانستانی به بررسی راههای افزایش همکاریهای تجاری و اقتصادی پرداختند. یکی از موضوعات مهم مورد بحث، توسعهٔ زیرساختهای مرزی و تسهیل تبادلات تجاری بود. نصب دستگاههای ایکسری در دو طرف مرز، بهعنوان یکی از اقدامات عملی در این زمینه، میتواند به افزایش سرعت و کارایی تبادلات مرزی کمک کند.»
او توضیح داده است: «بازگشایی مرز دوم در منطقهٔ سیستان در گمشاد، بهعنوان یکی دیگر از توافقات مهم این سفر، میتواند به افزایش حجم تجارت بین دو کشور کمک کند. این اقدام نهتنها به تسهیل تبادلات تجاری کمک میکند، بلکه میتواند به توسعهٔ اقتصادی منطقه و ایجاد فرصتهای شغلی جدید نیز منجر شود. سرمایهگذاریهای مشترک نیز یکی از محورهای اصلی این سفر بود. هیئت ایرانی و مقامات افغانستانی به بررسی فرصتهای سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصادی پرداختند. این سرمایهگذاریها میتواند به توسعهٔ زیرساختهای اقتصادی و افزایش تولید و صادرات کمک کند. درنهایت، این سفر نشاندهندهٔ ارادهٔ دو کشور برای تقویت روابط اقتصادی و تجاری و بهرهبرداری از ظرفیتهای مشترک است. باتوجهبه اهمیت استان سیستانوبلوچستان و نقش آن در توسعهٔ تجارت بین ایران و افغانستان، این سفر میتواند بهعنوان یک گام مهم در جهت تحقق اهداف اقتصادی دو کشور محسوب شود. این سفر همچنین نشاندهندهٔ اهمیت همکاریهای منطقهای و نقش کلیدی استان سیستانوبلوچستان در توسعهٔ تجارت و بازرگانی بین ایران و افغانستان است. باتوجهبه توافقات حاصلشده در این سفر میتوان انتظار داشت روابط اقتصادی و تجاری بین دو کشور در آیندهٔ نزدیک بهطور قابلتوجهی تقویت شود.»
در معدود خبرهایی که از این نشست منتشر شده است، مانند گزارش بالا، هیچ اشارهای به حقابه نشده است. اما یک منبع آگاه در افغانستان به «پیام ما» میگوید در موضوع حقابه نیز نهفقط حرفوصحبتهایی به میان آمده بلکه این موضوع یکی از محورهای این دیدار است. همچنین، توافقات سفر ملا غنی به ایران مهمترین موضوعاتی است که طالبان آن را منهای حقابه پیگیری میکند.
آبان سال گذشته بود که ملا عبدالغنی برادر به ایران سفر کرد. سفری که بعد از چند نوبت درگیری لفظی میان ایران و طالبان در مورد حقابهٔ هیرمند و عدم تأمین آن از سوی طالبان انجام میشد. سفری که بنابر تأیید وزارت نیرو، همان زمان و در پیگیری «پیام ما» در کنار مباحث سیاسی و اقتصادی، در بحث آب فقط به موضوع حقابهٔ ایران از هیرمند خلاصه شد و خبری از پیگیری سد «بخشآباد» و «پشدان» نبود. حالا یکبار دیگر، ایران پای میز مذاکره با گروهی نشسته است که نهفقط به هیچ یک از تعهدات قانونی خود عمل نمیکنند بلکه هر بار با دسیسهای جدید وانمود به قانون مدار بودن میکنند.
گرچه در این سفر استاندار سیستانوبلوچستان نیز هیئت ایرانی را همراهی میکند، اما اطلاعاتی از محتوای مذاکرات از سوی روابطعمومی این نهاد و وزارت نیرو ارائه نمیشود.
۱۸ شهریور امسال بود که در کنار دیگر نمایندگان سیستان در مجلس شورای اسلامی، نمایندهٔ زاهدان نیز لب به انتقاد از سیاستهای ایران در قبال افغانستان گشود. «فدا حسین مالکی» اعلام کرده بود که انتظار میرود وزیر امور خارجه موضوع حقابهٔ هیرمند را با جدیت پیگیری کند.
او تأکید کرده بود: «ادعاهای طالبان دربارهٔ دادن حقابهٔ هیرمند به ایران و استان سیستانوبلوچستان درست نیست؛ چون اساساً اقدامی صورت نگرفته است. طالبان سیلاب را بهمعنای دادن حقابه تلقی کرد، حال اینکه سیلاب، و نه حقابه، بوده است. این موضوع را کسانی که از مواضع طالبان دفاع میکردند نیز قبول دارد. شهید امیرعبداللهیان، وزیر خارجهٔ دولت سیزدهم، نیز پذیرفته بود که آب آمده به ایران حقابه نبود و سیلاب بود؛ موضوعی که وزیر نیروی وقت هم پذیرفت، اما برخی مدعی بودند که حقابه است. لذا، ما کماکان مشکل داریم و منطقه بهشدت دچار کمبود آب است.»
آنچه مالکی میگوید مورد تأیید کارشناسان دیپلماسی آب نیز است. «حسین سرگزی» به «پیام ما» میگوید که نمیشود از این سفر هم چشم امیدی برای حقابهٔ ایران داشت؛ چراکه هیئت عازمشده به افغانستان، اساساً دارای برنامهای برای ایران نیست: «یک موضوع بسیار مهم این است که در حال حاضر موضوع اول سیاست خارجی کشور به هیچ عنوان حقابه یا بهطورکلی آبهای فرامرزی نیست. موضوع دیگر است که در آن زمان که این مسئله دغدغهٔ مهمی بود، نبود برنامهٔ مدون و کار کارشناسی باعث میشد مجموع مذاکرات ناکام بماند. نتیجهٔ عملی مذاکره با طالبان تاکنون این بود که حقابه ایران تامین نشده است.»
سرگزی میگوید: «تغییری در آرایش مذاکرهکنندگان نمیبینیم و بهنظر نمیرسد در حال حاضر امکان دستیابی به اهداف ایران در زمینهٔ آب وجود داشته باشد. تنها موضوعی که باید بهشدت به آن توجه کرد، این است که امتیازات بدون بازگشتی به طالبان داده نشود تا دست ایران خالی نماند. ایران دو محور بسیار مهم برای گفتوگوی آبی با طالبان دارد. یکی موضوع تکمیل سد بخشآباد است که ایران باید بر عقد یک توافقنامه پافشاری کند و البته موضوعات پیچیدهای نیز در مورد این سد و رودخانه فراه وجود دارد. موضوع دیگر، موضوع حقابهٔ ایران از هیرمند است که از زمان انعقاد معاهده همچنان بدون راهحل مانده و طبیعتاً با روی کار آمدن طالبان در افغانستان نیز پیچیدهتر شده است.»
«نوذر شفیعی» نیز با سرگزی همنظر است. این دیپلمات و استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران که بهطور ویژه بر مسئلهٔ افغانستان متمرکز است، میگوید: «طالبان در حال حاضر حکومت ناپایداری دارد و ایران تصمیم گرفته است که حتی با این حکومت ناپایدار بهدلیل همسایگی روابطش را ادامه دهد و بهنظر میرسد هر دو کشور در این موضوع اصرار دارند.»
او توضیح میدهد که در مورد حقابه بهویژه در یک سال اخیر یک اختلاف دیدگاه وجود دارد: «طالبان اصرار دارد که اندک سیلاب رسیده به ایران را بهعنوان حقابه معرفی کند و ایران نیز آن را رد میکند. در معاهدهٔ شفیق_هویدا بهصراحت اعداد حقابه برای سال نرمال آبی، پرآب و کمآب مشخص شده است و موضوع اندازهگیری آب است که بسیار اهمیت دارد. اندازهگیری نیز باید از پشت سد انجام شود. پیش از طالبان، اشرف غنی و پیشینیان اجازهٔ این اندازهگیری را ندادند. الان هم طالبان نمیدهد. این گره یک موضوع بسیار مهم است که باید گشوده شود.»
بهگفتهٔ او، آنچه واضح است این نکته است که دو کشور افغانستان و ایران به روابط با هم در بخشهای مختلفی نیاز دارند و باید موضوع حقابه بهعنوان گره روابط دو کشور را حل کنند. افغانستان کشور بالادست است و طبیعتاً در مذاکرات صرفاً آبی، دست بالا را خواهد داشت، اما ایران در امور سیاسی، امنیتی و اقتصادی به افغانستان برتری فراوان دارد: «اینها برتریهایی است که ایران باید بهنفع وصول حقابه از آن استفاده کند.»