کد خبر: ۹۴۵۲۷۰
تاریخ انتشار : ۰۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۶

چرا به پیمان‌هایی مانند بریکس بیش از اندازه واقعی خوش بین هستیم؟

یک پژوهشگر مسائل چین، گفت: با توجه به وضعیت دلار در تجارت جهانی، نقش و نفوذ آمریکا در سیاست و اقتصاد جهان و همچنین روابط گسترده اقتصادی و تجاری برخی اعضای بریکس با واشنگتن در حال حاضر چشم‌اندازی برای حرکت به سمت مقابله با سلطه دلار وجود ندارد.
چرا به پیمان‌هایی مانند بریکس بیش از اندازه واقعی خوش بین هستیم؟
آفتاب‌‌نیوز :

با پایان اجلاس سه روزه بریکس در شهر قازان روسیه؛ این پرسش مطرح شده که دستاورد نشست‏‌ها، دیدار‌ها و حواشی سفر مسعود پزشکیان، رئیس‏‌جمهور ایران به روسیه چه بود و ایران چطور می‌تواند از حضور در این سازمان در شرایطی که با بحران‌هایی در منطقه و فرامنطقه‏ دست و پنجه نرم می‌کند، بهره ببرد؟

محمدجواد قهرمانی، پژوهشگر مسائل چین در گفت‌وگویی به این پرسش‏‌ها پاسخ داد.

اجلاس اخیر بریکس که اولین حضور مسعود پزشکیان بود، چه دستاورد‌هایی برای کشورمان داشت؟ درواقع در کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت آیا دستاورد‌های ملموسی را شاهد خواهیم بود؟

به طور کلی، متاسفانه در کشور خوش‌بینی زیادی نسبت به بریکس وجود دارد. موضوعی که حتی به دنبال عضویت دائم ایران در سازمان شانگ‌های نیز مطرح می‌شد، اما با گذشت زمان مشخص شد، امر گمشده در رویکرد کشور، واقع بینی نسبت به دستاورد‌های آن است.

در این راستا، به چند دلیل واقع بینی نسبت به دستاورد‌های بریکس ضروری است: اول اینکه، اگرچه به این نهاد به عنوان نمادی از حرکت به سمت چندجانبه‌گرایی نگریسته می‌شود، اما رویکرد تمام اعضا در حال حاضر به چالش کشیدن نظم کنونی و نهاد‌های موجود در آن نیست. دوم اینکه، اگرچه سهم جمعی اعضا از تجارت جهانی کم نیست، اما بسیاری از اعضا دارای روابط اقتصادی، فناورانه یا حتی امنیتی با آمریکا و غرب هستند، در نتیجه، در سیاست خارجی آنها، سیاست‌های آمریکا همچنان تاثیرگذار خواهد بود. آمریکا نیز از ابزار‌های مهمی برای اثرگذاری بر سیاست خارجی اعضا در سطوح مختلف برخوردار است. موضوع سوم، چالش‌ها یا حتی فقدان اطمینان میان اعضاست. در این خصوص، می‌توان به اختلافات چین و روسیه، چین و هند و دیگر موضوعات اشاره کرد که همین امر انسجام بریکس را نیز تحت‌تاثیر قرار خواهد داد. در کنار اینها، به نظر می‌رسد قدرت‌های عضو از جمله چین همچنان خواهان پیشبرد روابط با دیگر کشور‌ها بر مبنای چارچوبی دوجانبه هستند تا اینکه خود را در قید و بند چارچوب نهادی و سازمانی کنند.

با توجه به اینکه کشور‌های مختلفی در بریکس حضور دارند و دامنه اعضا بسیار گسترده است، آیا این مساله می‌تواند به رفع چالش‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای ایران کمک کند؟

در این ارتباط باید این موضوع را مدنظر قرار داد که گستردگی اعضا، لزوما به همسویی منجر نمی‌شود، بلکه دامنه خواسته‌ها را متعدد می‌کند و همین امر می‌تواند انسجام این نهاد را تحت‌الشعاع قرار دهد. برخی اعضا دارای چالش‌هایی در روابط دوجانبه‌شان هستند و همین امر می‌تواند کارکرد بریکس را نیز تحت‌الشعاع قرار دهد. در سطح بین‌المللی، اگرچه وجود اشتراکاتی سبب شکل دهی به این نهاد شده، اما وقتی به جزئیات نگاه می‌کنیم، به وضوح اختلافات جدی حتی در رویکرد آن‌ها به نظم بین‌المللی از جمله سرعت تغییرات درآن مشاهده می‌شود.

بریکس و تعمیق همکاری‌های ایران در ابعاد نظامی، امنیتی و راهبردی با روسیه و چین چقدر می‌تواند کمک کند که این ظرفیت نهادی موجب تقویت روابط دوجانبه تهران با مسکو و پکن در این حوزه‌ها شود؟

در روابط جمهوری اسلامی ایران با چین و روسیه باید فاکتور‌های مختلفی در نظر گرفته شود. به عنوان مثال، این کشور‌ها روابط با کشور‌های رقیب منطقه را نیز مدنظر دارند. یا عامل تحریم‌ها نقش مهمی در محدود شدن روابط ایران و چین داشته و همین تحریم‌ها در افزایش رقابت ایران و روسیه برای بازار‌های انرژی در شرق آسیا تاثیر مهمی دارد. همچنین، این موضوع را نیز باید مدنظر داشت که چین و روسیه خود دارای اختلاف رویکرد هستند. به عنوان مثال، اگرچه روسیه نگاه امنیتی به بسیاری از موضوعات و پرونده‌ها دارد، اما برای چین موضوعات اقتصادی اهمیت بیشتری دارد.

یکی از مهم‌ترین دستورکار‌های بریکس مقابله با سلطه دلار است. در همین چارچوب نیز یکی از سیاست‌های عمده ایالات متحده آمریکا در برابر کشور‌های مخالف، استفاده از تحریم‌های ثانویه است. اگر سلطه دلار در جهان دچار اختلال شود، آیا کشور‌های عضو بریکس می‌توانند به عنوان رقیب در آینده ورود کنند و تحریم‌ها را دور بزنند. این قابلیت چه زمانی قابل تحقق و وصول است؟

با توجه به وضعیت دلار در تجارت جهانی، نقش و نفوذ آمریکا در سیاست و اقتصاد جهان و همچنین روابط گسترده اقتصادی و تجاری برخی اعضای بریکس با واشنگتن در حال حاضر چشم‌اندازی برای حرکت به این سمت وجود ندارد. بنابراین، این موضوع به این معناست که تصمیم‌گیران کشور در تنظیم سیاست خارجی باید بر مبنای واقعیات موجود و حتی نگاه تاریخی عمل کنند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین