در ادامه این مطلب آمده است: رسانههای رسمی ایران در ساعات قبل و بعد از حملات اسرائیل اظهارات ضد و نقیضی را منتشر کردند که در ظاهر نشان میداد که تصمیم برای پاسخ از قبل گرفته شده است. آنها درست مانند اسرائیل به حق خود در دفاع از خود در برابر حمله اشاره کردند. اما خطرات تشدید تنش آنقدر زیاد است که ممکن است ایران تصمیم بگیرد تهدیداتش را کنار بگذارد.
اظهارات مقامهای ایران از زمان ارسال موشک بالستیک به اسرائیل در اول اکتبر ثابت بوده است. یک هفته پیش، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران به شبکه NTV ترکیه گفت: هر گونه حمله به ایران برای ما عبور از خط قرمز تلقی خواهد شد، چنین حملهای بیپاسخ نخواهد ماند.
ساعاتی قبل از حملات اسرائیل، اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران گفت: هرگونه تجاوز رژیم اسرائیل به ایران با تمام قوا پاسخ داده خواهد شد.
در حالی که هواپیماهای اسرائیلی در حال بازگشت به پایگاه بودند، وزارت امور خارجه ایران به حق خود برای دفاع از خود «آنطور که در ماده ۵۱ منشور سازمان ملل آمده است» استناد کرد. در بیانیه وزارت خارجه ایران آمده است که ایران معتقد است هم حق دارد و هم موظف است به اقدامات تجاوزکارانه خارجی پاسخ دهد.
اکنون انتقامجویی اسرائیل تعداد زیادی از لبنانیها را مجبور به ترک خانههای خود در جنوب کرده است، اما اسرائیل آماده انجام کارهای بیشتری بود و هشدار داد که اگر حزب الله آتش خود را به سوی اسرائیل مهار نکند و از مرز عقب نشینی نکند، اقدام جدیتری خواهد کرد. تصمیم اسرائیل این بود: خروج از میدان جنگ محدود اما فرسایشی با ایران. اسرائیل با وارد کردن برخی ضربات قوی، تعادل و استراتژی ایران را بر هم زد. به همین دلیل است که پس از آخرین حملات اسرائیل، ایران با انتخابهای سختی روبه رو است.
اسرائیل بیمیلی ایران به جنگ همه جانبه را ضعف تفسیر کرد و فشار را هم بر ایران و هم بر محور مقاومت افزایش داد. نخست وزیر بنیامین نتانیاهو و فرماندهان اسرائیل میتوانند ریسک کنند. آنها از حمایت بیچون و چرای رئیس جمهور جو بایدن برخوردار بودند، یک شبکه امنیتی که نه تنها به شکل تحویل انبوه مهمات، بلکه با تصمیم وی برای ارسال نیروی کمکی دریایی و هوایی قابل توجه آمریکایی به خاورمیانه برای حمایت از تعهد ایالات متحده برای دفاع از اسرائیل به دست آمد.
در اول آوریل، یک حمله هوایی اسرائیل بخشی از مجتمع دیپلماتیک ایران در دمشق، پایتخت سوریه را منهدم کرد. یک فرمانده ارشد ایرانی، سرتیپ محمدرضا زاهدی، به همراه دیگر افسران ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران جان خود را از دست دادند (به شهادت رسیدند).
آمریکاییها از اینکه به آنها اخطار داده نشده بود خشمگین بودند، اما حمایت جو بایدن از اسرائیل ادامه داشت. در ۱۳ آوریل ایران با هواپیماهای بدون سرنشین، کروز و موشکهای بالستیک حمله کرد. اکثر آنها توسط دفاع اسرائیل و با کمک قابل توجه نیروهای مسلح ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه و اردن سرنگون شدند.
بایدن ظاهراً از اسرائیل خواسته بود که این دفاع را برگ برنده اسرائیل در این مشاجره فرض کند، به این امید که ممکن است آنچه را که خطرناکترین لحظه در گسترش جنگ به سرتاسر خاورمیانه شده بود، متوقف کند. زمانی که اسرائیل پاسخ خود را به حمله به یک سایت دفاع هوایی در ایران محدود کرد، به نظر میرسید که طرح بایدن کارساز بود.
بیبی سی در نتیجه گیری این مطلب مینویسد: زمانی که کشورهای درگیر به این نتیجه میرسند که اگر پاسخی ندهند، ضعیف دیده میشوند، توقف دورهای متوالی حملات و حملات متقابل دشوار است. به این ترتیب جنگها از کنترل خارج میشوند.
اکنون سوال این است که آیا ایران حاضر است حداقل در این مرحله از جنگ پاسخ اسرائیل را ندهد؟ جو بایدن از تصمیم اسرائیل برای تلافی پس از اول اکتبر حمایت کرد. اما یک بار دیگر سعی کرد از تشدید تنش مرگبارتر جلوگیری کند و علناً به اسرائیل گفت که مهمترین داراییهای ایران، تأسیسات هسته ای، نفت و گاز آن را بمباران نکند. او با استقرار سامانه ضد موشکی تاد در اسرائیل، دفاع اسرائیل را تقویت کرد و نتانیاهو پذیرفت که از توصیههای او استفاده کند.
انتخابات آمریکا در ۵ نوامبر بخشی از محاسبات اسرائیل و ایران در مورد اتفاقات بعدی است. اگر دونالد ترامپ دومین دوره ریاست جمهوری خود را بدست آورد، ممکن است کمتر از بایدن نگران پاسخ انتقام جویانه ایران و حمله بعدی اسرائیل به تأسیسات هسته ای، نفت و گاز ایران باشد.
جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده است که تولید سلاح هستهای در دستور کار کشورمان نیست و سخنگوی وزارت امور خارجه نیز روز گذشته یادآور شد: موضع ما در مورد کشتار جمعی روشن است. ما، هم طبق فتوای عالیترین مقام مذهبی و سیاسی کشورمان و هم بر اساس ارزیابیهای منطقی، به هیچ عنوان قائل به نظامی شدن برنامه هستهای ایران نیستیم و کماکان بر همین اصل تأکید داریم.