اگر دانشآموزان نتوانند به طور کامل و با ۱۰۰ درصد توان و ظرفیت خود در یادگیری و فهم یک درس یا موضوع سر کلاس درس شرکت کنند، درک ناقصی از مبحث تدریس شده در کلاس به دست میآورند.
درک ناقص یعنی نه نمرات خوبی میگیرند و نه از آموزشی که دیده اند برای تعیین شغل در آینده بهره میبرند.
از نتایج اولیه این وضعیت این است که در نهایت در رشتهها و مشاغلی موفق خواهند بود که خیلی پایینتر از سطح توانمندی آنهاست.
همین وضعیت ِ عدم رضایت از وضعیت شغلی و در درجات بالاتر ناخرسندی از زندگی را به دنبال دارد.
خبر خوب این است که اگر عوامل دخیل در عدم انگیزه دانش آموزان را برای درس خواندن یا حضور در کلاس درس پیدا کنیم، و آنها را با آگاهی حل کنیم، کمک بسیار زیادی به دانش آموز برای رشد در مسیر تحصیلی اش خواهیم کرد.
در اینجا ۱۰ عامل موثری که سبب عدم انگیزه برای درس خواندن دانش آموزان میشوند را بررسی میکنیم.
روشن است که این عوامل با توجه به خود ِدانش آموز، وضعیت خانوادگی، شرایط اجتماعی و فرهنگی از دانش آموزی به دانش آموز دیگر متفاوتند.
وقتی بچهها دلایل منطقی درس خواندن و پیامدهای آن را ندانند، وقت و انرژی گذاشتن برای این درس را بی فایده میدانند.
بسیاری از والدین در پاسخ به این پرسش دانش آموزان که خواندن این درس چه فایدهای دارد؛ یا چه تاثیری در زندگی من دارد؟ میگویند: نمره خوبی خواهی گرفت.
این پاسخ برای والدین به دلیل آگاهی از اینکه آتیه نمره خوب گرفتن چیست، منطقی به نظر میرسد، اما برای دانش آموز به ویژه در سطح دبستان و دوره اول دبیرستان بی معناست، زیرا تجربهای مشابه تجربه والدین و معلمان شان در زندگی ندارند.
آنها متوجه نمیشوند که نمره خوب، رتبه خوب، انتخاب رشته تحصیلی و داشتن شغل چه ارتباطی با هم دارند.
بسیاری از دانش آموزان در مورد درس ریاضی میگویند: اصلاً ریاضی به چه درد من میخورد؟ چه تاثیری بر زندگی من دارد؟
وظیفه معلمان و والدین است که به دانش آموز در درک منطقی مباحثی که آموزش میبیند و کاربرد آنها در زندگی توضیح بدهند.
اینکه با استفاده از دانش ریاضی یاد میگیری چگونه بودجه بندی کنی، چگونه پس انداز کنی، فهم ریاضیات ذهن را برای چالش با مسائل دیگر در زندگی آماده میکند، از جمله پاسخهای موثر به دانش اموزان است.
به کودکان بیاموزیم که با کمک ریاضی میتوانند خودشان مدریت کنند که چه چیزهایی را با توجه به پول شان میتوانند بخرند یا نخرند.
فقط به گفتن و توضیح دادن اکتفا نکنید، فرزندان تان را در امور مالی خانواده مشارکت دهید. از آنها بخواهید که برخی حساب و کتابها را انجام دهند.
به آنها نشان دهید که توان مالی و میزان درآمد چه ارتباطی با شغل و تحصیل دارد. اصولاً افرادی که درس خوانده اند از نظر مالی چه وضعیت بهتری دارند.
ناامیدیها و شکستهای تحصیلی خودتان را استثنا بگیرید و از نمونههای موفق در فامیل یا جامعه مثال بزنید.
به دانش آموز نگویید که مثلا فلانی سالها درس خواند، بی فایده، الان با آرایشگری و ناخن کاری اینقدر درآمد دارد.
از تاثیر دانش و آگاهی، حتی در مشاغلی که به نظر ارتباط مستقیمی با تحصیل ندارند، بر وضعیت شغلی و فرهنگی صاحبان مشاغل حرف بزنید.
مشاغلی را نمونه بیاورید که ارتباط مستقیمی با تحصیلات دارند، از افراد موفقی که به ارتقای رشد فرهنگی در جامعه کمک میکنند.
از پزشک ها، وکلا، معلمان، نقش تاثیرگذار مهندسین، نویسندگان و سیاستمداران با سواد نمونه بیاورید.
وقتی بچهها چیزی را دوست دارند در مورد آن وسواس پیدا میکنند. بنابراین، اشتیاق یا وسواس کودک شما ممکن است بر سایر زمینههای زندگی او تأثیر بگذارد.
فرض کنید فرزند شما عاشق نقاشی کشیدن یا خواندن کتابهای مصور باشد، و کمتر به درسهای دیگر بپردازد.
در این شرایط علاقه خاص او به طراحی یا رشته مورد علاقه اش را سرکوب نکنید، آن را کوچک نشمارید.
ارتکاب چنین کاری عاملی جدی است در عدم انگیزه دانش آموز برای درس خواندن.
او فکر میکند درس و مدرسه عامل دور کردن او از علائق اش هستند.
این مورد به ویژه در بچههایی که به ورزش علاقمندند، یا موسیقی دیده میشود.
در چنین شرایطی مدیریت زمان برای رسیدگی به کارهای مختلف را به دانش آموز نشان دهید.
از این فرصت برای آموزش برنامه ریزی، الویت وظایف و مدیریت زمان استفاده کنید.
دانش آموزان اولویتها، علائق و نیازهای یادگیری متفاوتی دارند، و همه درسها و کلاسها برای همه به یکسان جذاب نیست.
در این میان شیوههای تدریس و نحوه ارتباط معلمها با دانش آموزان، درک نیازمندیهای آنان و مدیریت کلاس در جذب یا پس زدن دانش آموزان موثر است.
اکثر معلمان واجد شرایط کافی هستند و حرفه خود را با علاقه پی میگیرند، بسیاری به دلایلی از جمله دستمزد پایین، فشارهای اقتصادی وضعیت بد معیشتی، استرس و فشار روانی بالایی را تجربه میکنند.
آنها که با عشق شروع به کار کرده اند به مرور زمان در برخی شرایط فرساینده خسته میشوند، روحیه شان پایین میآید و روشن است که همه اینها بر کیفیت آموزش و کلاس و ارتباط و جذب دانش آموز تاثیر منفی میگذارد.
در نتیجه، سبک تدریس آنها ممکن است خشک و خسته کننده شود. این به نوبه خود بر علاقه و انگیزه دانش آموزان آنها تأثیر میگذارد.
متأسفانه، والدین همیشه نمیتوانند کار زیادی در این مورد انجام دهند.
با این حال، آنها میتوانند به گزینههای آموزشی جایگزین مانند کلاسهای فوق برنامه که یادگیری عملی و سایر گزینههای آموزشی جذابتر رادر راستای نیازها و علایق فرزندان شان ارائه میدهند، بپردازند.
بنا به دلایل زیادی برخی دروس برای دانش آموزان دشوارند. به طور طبیعی قوی نبودن در یک زمینه خاص، نیاز به تمرین بیشتر و گذاشتن وقت و انرژی بیشتر گاهی سبب عدم انگیزه دانش آموز برای درس خواندن میشود.
در همین راستا عدم موفقیت مکرر در درس مورد نظر بر این بی انگیزگی دامن میزند.
در چنین مواردی به دانش آموز کمک کنید. چنانچه در یک مبحث درسی ضعیف است فکر کنید که چگونه میتوانید کمکش کنید تا خودش را ارتقا دهد.
از سرزنش و تحقیر فرزندتان جدا اجتناب کنید و بکوشید با شناسایی نقطه ضعفها در رفع انها کمک حال باشید.
هیچ سیستم آموزشی کامل نیست. بگذارید با یک مثال عینیتر شروع کنیم، آموزش زبان انگلیسی در مدارس از پایه هفتم شروع میشود.
این در حالی است که بسیاری از والدین به دلیل اهمیت آموزش زبان فرزندان شان را از سنین بسیار پایینتر به کلاس زبان میفرستند؛ بنابراین دانش اموزانی که کلاس رفته اند در سر این کلاس درس در مدرسه با چالش مواجه میشوند.
برخی فکر میکنند همه چیز را بلدند و ناگهان در امتحان دیکته با اندک اشتباهی در املای صحیح کلمات نمره پایینی میگیرند.
چنین شرایطی و وضعیتهای مشابه دیگر به نحوی نوعی بی انگیزگی در دانش آموز در سر کلاس این درس ایجاد میکند.
مهم است که در چنین شرایطی دبیر مربوطه طوری کلاس را اداره کند که بچهها دچار بی انگیزگی نشوند.
گاهی دانش آموزان بسیار بیش از آنکه وقت و توانش را داشته باشند، تکلیف دارند.
برخی از پایههای تحصیلی دانش آموزان در یک روز برای چند درس تکالیف یا امتحانات جدا گانهای دارند.
این شرایط منجر به ایجاد استرس و اضطراب زیاد در داش آموزان میشود. روشن است که چنانچه دانش آموز مطالعه قبلی نداشته باشد، شاید کمتر بتواند از پس نمره مثبت گرفتن در همه درسها در یک روز برآید.
گرفتن امتیاز منفی هم در چنین شرایطی که دانش اموز تلاش درسی اش را کرده است و از دو درس دیگر نمره مثبت گرفته است، تاثیر مخربی بر انگیزه درس خواندن دانش آموز میگذارد.
برخی بر این باورند که انتظارات بالا به کودکان انگیزه تلاش بیشتر میدهد.
تا حدی درست است با این حال، بر اساس تعدادی از مطالعات، انتظارات بیش از حد بالا میتواند منجر به عدم انگیزه دانش آموزان برای درس خواندن شود.
بر والدین و معلمها واجب است که چه در مورد دانش آموزان ضعیف و چه توانمندترها همواره حد تعادل را نگه دارند.
گاهی اوقات بی انگیزگی ربطی به مدرسه یا درس ندارد. اگر همه چیز در خانه خوب پیش نرود، بچهها نمیتوانند انگیزهای برای مطالعه داشته باشند.
مطالعهای در کلرادو نشان داد که فرزندان طلاق نتایج تحصیلی ضعیف تری نسبت به فرزندان خانوادههای سالم نشان میدهند.
بنابراین، والدین باید توجه داشته باشند که هر چیزی که آنها را تحت تأثیر قرار میدهد، فرزندان شان را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
در حوادث نامطلوب مانند درگیری، طلاق، از دست دادن شغل، کودکان ممکن است برای مقابله با استرس نیاز به حمایت بیشتری داشته باشند.
عوامل دیگری مانند احساس راحتی و امنیت دانش آموزان در محیط آموزشی نیز اهمیت دارد.
مهم است که اطمینان حاصل شود که آنها تمام لوازم مورد نیاز، نور کافی، و همچنین احساس گرما و تغذیه مناسب را حین درس خواندن در مدرسه یا خانه دارند.
ارتباط با کودکان دیگر، قلدری و درگیری با معلم نیز میتواند باعث شود که دانش آموزان انگیزهای برای مطالعه نداشته باشند.
برای والدین مهم است که با فرزندان خود ارتباط برقرار کنند و در مورد وضعیت مدرسه جویا شوند تا از سلامت فرزندان خود مطلع شوند.
آخرین، اما نه کماهمیتترین عامل، ناتوانیهای مختلف شناختی، فکری و رشدی دانش آموزان است که میتواند بر سلامت، تندرستی و توانایی و کیفیت درس خواندن دانش آموزان تاثیر بگذارد.
در چنین مواردی، بهتر است در مورد آنچه که میتواند به عملکرد تحصیلی بهتر بچهها کمک کند، کمک یا مشاوره حرفهای دریافت کنید.