فیلمسازی که آگهی فروش یک کلیهاش را منتشر کرد، وحید وکیلی فر است. او در صفحه اینستاگرامش نوشت: «اینجانب وحید وکیلی فر فیلمساز مستقل، چهل و سه ساله، گروه خون B منفی، به دلیل وضعیت معیشتی تصمیم گرفتهام یکی از کلیههای خود را بفروشم. لطفا قیمت پیشنهادی خود را به آدرس ایمیل زیر ارسال کنید.»
وکیلیفر، یک فیلمساز مستقل است (اصولا اگر بتوانیم ادعا کنیم چیزی به نام سینمای مستقل داریم). او از اواخر دهه هشتاد شروع به فیلمسازی کرده و حاصل کارش تا امروز ۴ فیلم سینمایی بوده که دو تا از آنها در سینمای گروه هنر و تجربه اکران شدهاند و دو تای بعدی هیچوقت روی پرده نرفته اند. موفقیتهایی مثل جایزه دستاورد هنری از جشنواره تسالونیکی، جایزه هوبرت بال از جشنواره روتردام، جایزه ویژه داوران از سنت پترزبورگ، جایزه منتقدان از جشنواره دوویل، جایزه بهترین فیلم از ابوظبی، جایزه ویژه داوران از جشنواره مراکش و جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره ساین دو نت نشان میدهد او فیلمسازی است که در سینمای غیرتجاری حرفی برای گفتن دارد. نقدهایی هم که در باره فیلمهای او نوشته شده همین را تأیید میکند. دو فیلم «گِشِر» و «تابور» که در گروه هنروتجربه اکران شده اند، نقدهای بسیار خوبی گرفتهاند و علاوه بر آن منتقدان غیرایرانی هم واکنشهای مثبتی به آن نشان دادهاند. منتقدی در سایت ناسینما در باره این فیلم نوشته: «گِشِرِ وحید وکیلیفر، ساخته شده به سال ۱۳۸۷، فیلمی است شبیه به همهی محصولات سینمای غالب روایی که تصویر کارگران را درست پس از خروج آنها از کارخانه نشان میدهند. اما فیلم او فرقی اساسی با همهی آن محصولات دارد. در این فیلم کارگران حتی پس از خروج از کارخانه و تبدیل شدن به شخصی منفرد نیز، همچنان کارگرند. فیلمیکه مومنانه میکوشد تا سیمای انسان به منزلهی کارگر را به دیگران القاء کند؛ و چه چیز دراماتیکتر از روزمرگیهای یک کارگر؟»
مجله سینمایی معتبر هالیوود ریپورتر درباره همین فیلم «گِشِر» نوشته است: «گِشِردر واقع، یک پرتره انسانی بیادعاست که شرافت را در سادهترین شکلش به تصویر میکشد و فیلم اول بسیار امیدوارکنندهای از فیلمساز ایرانی، وحید وکیلیفر، است.» فیلم بعدیاش «تابور» یک فیلم علمی- تخیلی است. او در این فلم جهانی را خلق کرده که اجزایش برای مخاطب آشناست، اما منطق خودش را میآفریند. این فیلم هم در جشنوارههای خارجی شرکت کرده و تحسین شده است.
نتیجه اینها میتوانست یک فیلمساز امیدوار باشد که برای فیلمهای بعدیاش برنامهریزی میکند. همانطور که در مصاحبهای که سال ۹۳ در باره فیلم تابور با روزنامه ایران داشته گفته: «دولت با این جهت گیری جدید در واقع به صورت نامحسوس مانع خارج شدن جریان تولید این فیلمها از مسیر مورد نظرش میشود که بسیار هم هوشمندانه است. یعنی اینکه فیلمسازی بداند که چنین شرایط ویژهای برای اکران فیلمش فراهم است که دولت سالنها را اجاره کرده و هزینههای تبلیغات را هم متقبل میشود، خود به خود به مسیر تعریف شده سازمان سینمایی باز میگردد که بتواند فیلمش را اکران کند. این سیاست درستی است که هر دو طرف در آن ذینفعاند».
اما او به نقطهای میرسد که آگهی فروش کلیهاش را منتشر میکند. این کار چه یک حرکت نمادین اعتراضی باشد و چه این که واقعا به دلایل مالی تصمیم به این کار گرفته باشد، وحید وکیلی فر تنها یکی از کارگردانان سینمای ایران است که این اتفاق برایش افتاده است. سینمایی که به اسم بدنه از آن اسم برده میشود و سلطه کمدیهای ضعیف با یک گروه ثابت از بازیگران، چنان فضا را برای سینمای نوع دیگر تنگ کرده که این فیلمها نه اکران میشوند و نه اصولا اگر اکران شوند، دیده میشوند. انتظار نمیرود فیلمهایی مثل «گِشِر» و «تابور» با موضوع و فضای خاص و بدون بازیگران شناخته شده، به اندازه یک کمدی پرفروش باشند. حتی مقایسه آنها هم با هم درست نیست. اما امکان تولید آنها و داشتن یک اکران معقول حق آنهاست. ضمن این که با فضا دادن به این نوع سینماست که میتوان انتظار ظهور نسل جدیدی از سینماگران خوش فکر و صاحب سبک را داشت.
او حالا به تازگی در یک پست جدید اعلام کرده با رائد فریدزاده، رئیس سازمان سینمایی و مسعود نجفی، مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی دیدار داشته است. او نوشته: «آنچه را از وضعیت بد فیلمسازان مستقل میدانستم به آنها منتقل کردم. این که چه پیش میآید را نمیدانم، اما امیدوارم توانسته باشم تأثیر کوچکی گذاشته باشم و شاهد تغییر رویکرد محسوسی باشیم.»
یکی از این رویکردها میتواند فعالتر شدن نهادهای صنفی باشد که در وقت بیکاری و مشکلات اهالی سینما به آنها کمک کند تا کمتر سختی بکشند.