بعدازظهر امروز یکشنبه بیست و پنجم آذرماه، کارکنان انتظامات یکی از بیمارستانهای تهران از طریق تماس تلفنی با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰، مرگ مشکوک مرد جوان افغانستانی را روی تخت بخش اورژانس گزارش کردند.
بهدنبال اعلام این خبر، تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ بههمراه قاضی سالار صنعتگر؛ بازپرس ویژه قتل شعبه سوم دادسرای امور جنایی، راهی سردخانه بیمارستان شدند و جسد مرد جوانی را مشاهده کردند که هدف ضربات متعدد چاقو قرار گرفته بود؛ بررسیهای اولیه نیز نشان میداد که مقتول بههمراه همسرش به این مرکز درمانی منتقل شده است.
بدین ترتیب زن جوان هدف تحقیق قرار گرفت و در اظهارات ضدونقیضی ماجرا را اینطور توضیح داد: طبق روال روزانه همسرم ساعت ۵ صبح از خواب بیدار شد و به پذیرایی رفت، اما ناگهان صدای درگیری شنیدم، وقتی به آنجا رفتم مشاهده کردم مرد ناشناسی که نقاب بهروی صورتش دارد، همسرم را هدف ضربات چاقو قرار داده است. او پس از ارتکاب جنایت قبل از رسیدن پلیس پا به فرار گذاشت!
با توجه به تناقضگویی همسر مقتول و سرنخهای دیگر، او خیلی زود بهعنوان تنها مظنون پرونده توسط کارآگاهان جنایی دستگیر شد.
تیم جنایی که در جریان تحقیقات میدانی متوجه دوربینهای مداربسته اطراف خانه شدند به بازبینی فیلم آن پرداختند که مشخص شد، پسر جوانی ساعتی پیش از وقوع جنایت، جلوی درب خانه ایستاده و سپس وارد منزل میشود. این سرنخ باعث شد کارآگاهان به او مشکوک شوند!
کارآگاهان در گام بعدی با اقدامات اطلاعاتی گسترده هویت متهم را شناسایی کردند و دریافتند که او از گذشته به صورت مخفیانه ارتباط داشته و احتمالاً در این جنایت نقش پررنگی دارد.
صبح امروز دوشنبه ۲۶ آذرماه، تیم پلیسی به دنبال دریافت این اطلاعات مهم، با تجزیه و تحلیلهای مخابراتی مخفیگاه متهم را شناسایی و پس از تعقیب و مراقبتهای نامحسوس او را در یک عملیات ضربتی به دام انداختند.
متهم پس از انتقال به اداره پلیس خیلی زود هدف بازجویی قرار گرفت و به ارتکاب جنایت اعتراف و عنوان کرد دستور قتل را همسر مقتول صادر کرده است.
اعتیاد داری؟
نه، ۲۵ ساله هستم و موادمخدر مصرف نمیکنم.
از چه مدت قبل به ایران آمدی؟
یک سال قبل به ایران آمدم، اما ۳ ماه پیش به کشور افغانستان دیپورت شدم که دوباره بازگشتم.
با زن جوان چگونه آشنا شدی؟
من در یک آجیل فروشی کارگری میکردم. شش ماه قبل زن جوان به مغازه آمد که رابطهای با میل خودش میان ما شکل گرفت. ابتدا نمیدانستم که او شوهر و بچه دارد!
مشکلی با مقتول داشتی؟
من هیچگونه مشکلی با مقتول نداشتم، اما زن جوان مدام میگفت که شوهرش در خانه بد اخلاق است و قصد دارد تا به همینخاطر او به قتل برساند.
از جزئیات نقشه بگو؟
قرار بود تا زن جوان به همسرش قرص خوابآور بدهد تا او به خوابی عمیق فرو برود.
از روز جنایت بگو؟
طبق نقشه، ساعت ۸ شب خودم را به جلوی درِ خانه رساندم و تا ساعت ۱۱ شب منتظر ماندم که زن جوان درب را باز کرد. وقتی وارد خانه شدم، مقتول در سالن پذیرایی در خواب عمیقی بود. اما ناگهان بیدار شد و به محض این که متوجه ماجرا شد، به من حمله کرد.
بعد چه شد؟
در جریان این درگیری، با چاقویی که همراه داشتم، ضربات مهلکی به او وارد کردم و سپس خانه را ترک کردم. اما چند دقیقه بعد، زن جوان تماس گرفت و ادعا کرد که او هنوز زنده است و از من خواست برگردم و کار را تمام کنم. با این حال، این کار را نکردم و فرار کردم.
پس از جنایت چه کار کردی؟
نزد پسرعموم در مولوی رفتم، اما خیلی زود توسط پلیس دستگیر شدم.
تحقیقات تکمیلی نشان میداد که قاتل و همسر مقتول از مدتها پیش برای این جنایت برنامهریزی کرده بودند. آنها قصد داشتند پس از ارتکاب قتل، به افغانستان یا مکان نامعلومی فرار کنند، اما در اجرای این نقشه ناکام ماندند.
همچنین احتمال دارد که ضربات چاقو هنگام خواب به مقتول وارد شده و همسر مقتول نیز در این حمله نقش داشته و ضرباتی را به او وارد کرده است و متهم قصد دارد تا با تناقضگویی مسیر پرونده را تغییر دهد.
پس از این اعترافات تکاندهنده، کارآگاهان جنایی مأموریت یافتند تا با تجزیه و تحلیلهای اطلاعاتی تحقیقات خود را در رابطه با این پرونده ادامه دهند.
به گزارش تسنیم، با دستور قاضی صنعتگر از شعبه سوم دادسرای امورجنایی، متهمان جهت روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند و تحقیقات جنایی همچنان ادامه دارد.