روز جمعه ۲۸ دی، سرانجام اولین قسمت از سریال «ازازیل» در شبکه نمایش خانگی عرضه شد. سریالی که طی یکی دو هفته گذشته کمپین تبلیغاتی آن، ویدئوهای بهرنگ علوی و عروسک مرموز سریال، جنجال به پا کرد و واکنشهای زیادی گرفت. واکنشهایی که بخش اعظم آنها نسبت به ویدئوها و استوری ها، منفی بود و البته انتظار و کنجکاوی را برای تماشای سریال بالا برد.
حسن فتحی و ورود به فضای رازآلود
سریال «ازازیل» به کارگردانی حسن فتحی ساخته شده است که او را با سریالهای ملودرام و عاشقانههایی در بستر تاریخ شناختهایم. البته کسانی که این یکی دو دهه اخیر آثار فتحی را دیدهاند شاید به خاطر نداشته باشند که در دهه هفتاد او کار معمایی هم ساخته و سریالی با نام «معمای یک قتل» در فضای تله تئاتر داشته است.
در خود ملودرام هایش هم همیشه رنگی از معما و قتل و رمز و راز بوده است از سریال «پهلوانان نمیمیرند» تا «شب دهم» و حتی آثار اخیرش پیرنگی از حوادث معمایی را شاهد بودهایم. با این حال سریال «ازازیل» قرار است احتمالاً براساس قواعد ژانر ترسناک باشد و در همین دسته بگنجد. سریالی که سعی کرد با یک کمپین تبلیغاتی جنجالی مخاطبش را هم آماده فضای ترسناک و رازآلود سریال کند. کمپین تبلیغاتی که البته بیشتر به ضد خود عمل کرد و ضد تبلیغ شد. این کمپین باعث شد تا کارگردان هم اعتراض کند و گلایه خود را به صورت رسمی و علنی نسبت به ویدئوهای تبلیغاتی اعلام کند.
آخرین سریال فتحی در شبکه نمایش خانگی «جیران» بود که قصه اش را در زمان ناصرالدین شاه قاجار روایت میکرد؛ سریالی که شاید به لحاظ رنگ و لعاب و قصه و حتی ترکیب بازیگران توانست مخاطبش را جذب کند و پربیننده باشد، اما در میان دیگر آثار فتحی نتوانست در سطح بالایی قرار بگیرد و صرفاً قصهای عامه پسند پیش روی مخاطب گشود.
قصهای معمایی و مرموز
قصه سریال «ازازیل» را مسعود خاکباز نوشته است. فیلم و سریالهای معمایی در بدو امر از همان فیلمنامه ملتهب شکل میگیرد و اگر قصه ظرفیت و پتانسیل فضای معمایی و ژانر وحشت را نداشته باشد با فرم و ساختار و گریمهای ترسناک هم نمیتوان این فضا را ایجاد کرد. مسعود خاکباز نویسنده ایرانی سینما و تلویزیون است که در سابقه فعالیت و کارنامه او بیشترین کاری که پررنگ است سریال «دفتر یادداشت» به چشم میخورد که در فضایی فانتزی و کمدی ساخته شد و فعلاً نمیتوان گمانه زنی کرد که با این سابقه میتواند فیلمنامه استخوان دار و غنی و پرکششی به سرانجام رسانده باشد یا خیر.
داستان «ازازیل» درباره دکتر شوکا مهرجویی با بازی پریناز ایزدیار است که در شب تولد همسرش مانی پاشایی با بازی بابک حمیدیان، با وقایع رازآلودی مثل مفقود شدن یکی از همسایه هایشان روبهرو میشود. در قصهای موازی سرگردی به نام بهروز شریفی با بازی پیمان معادی متوجه ارتباط این ماجرا با مفقود شدن افراد دیگر میشود.
پیش پا افتاده و معمولی
شروع سریال با یک مهمانی تولد است و سکانسی که دختربچهای زنی مرموز را با همان عروسک مشهور در پشت پنجره اتاقش میبیند. سریال، شروع تکان دهندهای ندارد، اما سعی میکند التهاب و فضای رازآلود و به ویژه ترس را از همان ابتدای قصه به مخاطب نمایش دهد. نمایش زن مرموزی که در صحنههای معمایی و تاریک دیده میشود که چهرهای خونین دارد خوشبختانه به کمدی نزده است، اما هنوز زمان نیاز دارد تا مخاطب بتواند برای این قصه معمایی و ترسناک به قضاوت درستی برسد.
قسمت اول سریال صرفاً پیش درآمدی برای معرفی شخصیتها و تاکید بیش از حد قصه بر این بود که قرار است یک سریال معمایی و رازآلود ببینیم، اما بسیاری از این مولفههای تاکیدی کمکی به روند پیشرفت قصه نداشت یا حداقل در قسمت اول کارکرد دراماتیکی نداشت. مثلاً دیدن زنی با لباس بومی در وسط خیابان که دکتر شوکا مهرجویی در خیابان میبیند و چند بار از آینه ماشین خود به او نگاه میکند و یا دختر گل فروشی که به او میگوید امشب حتماً مراقب خودش باشد صرفاً قرار است بر انتظار مخاطب از یک اثر نمایشی مرموز بیفزاید و کارکرد چندانی ندارند.
قصه در بخشهایی کمی هم سطحی و مصنوعی پیش میرود مثل اتاق عمل که دیالوگها و کنشها از گوش دادن به موسیقی بلند خارجی وسط جراحی تا سخنانی که رد و بدل میشود نمیتواند برای مخاطب باورپذیر باشد.
در مجموع قسمت اول نتوانست افتتاحیه پرکشش و گیرایی برای سریالی باشد که در چند وقت اخیر مخاطب خود را کنجکاو کرد و با جنجالهای تبلیغاتی اسم «ازازیل» را بر سر زبانها انداخت. بخش زیادی از مخاطبان در فضای مجازی نارضایتی خود را از قسمت اول سریال اعلام کردهاند. قسمتی که صرفاً با یک مهمانی و صحنههای معمایی و رازآلود پیش رفت، اما در یک خطی قصه هیچ اتفاقی در این قسمت رخ نداد و بسیاری آن را پیش پا افتاده و معمولی خواندند.
مخاطب سریال؛ مثبت ۱۸ کافیست؟
برای سریال در پلتفرم عرضه کننده یعنی نماوا عدد مثبت ۱۸ در نظر گرفته شده است. شاید باید برای سریالهای شبکه خانگی یک هشدار دیگر نیز در نظر گرفته شود و آن هم اطلاع رسانی برای برخی افراد کهنسال است. اتفاقاً شاید برای مخاطب ۱۶ سال این میزان از صحنههای معمایی و رازآلود و چهرههای خونین شوخی به نظر برسد، اما بخش زیادی از مخاطبان بزرگسال به دلیل تنشهای روزانه ممکن است دیگر ظرفیت تماشای چنین آثاری را نداشته باشند. با توجه به افزایش حجم سریالهایی که خشونت و رعب و دلهره و حتی در حداقلیترین بخش ماجرا صحنههای استرسی آنها بالاست باید برای این مخاطب نیز فکری کرد و هشدار داد.
با این حال این اولین قسمت از «ازازیل» بود و باید دید قصه در قسمتهای بعدی چگونه پیش خواهد رفت. قصهای که انتظار مخاطب را با کمپین تبلیغاتی بالا برد و کنجکاوش کرد و حالا با دیدن قسمت اول توی ذوقش خورده است.