مهم نیست رئال به بارسا یا بیلبائو باخته و برابر اتلتیکو متوقف شده، آنها همه رقبای به ظاهر ضعیفتر را بردهاند و بیشترین ثبات را داشتهاند.
آینده کارلو آنچلوتی در هفتههای اخیر و بعد از شکست از بارسا در فینال سوپرجام مبهمتر از قبل شد و از او چندین بار درباره اینکه آیا احساس میکند تحت فشار است یا اینکه تصمیم گرفته در پایان فصل از رئال برود، سوال شده است.
در رئال مادرید تنش وجود داشت، زیرا با اینکه تیم همچنان با اختلاف در صدر جدول قرار داشت، برابر رقبای بزرگ به خصوص بارسا ضعف نشان داده است. رئال ولی برابر تیمهای متوسط و ضعیف لالیگا بی حرف و حدیث برنده شده و دلیل صدرنشینی تیم همین مسئله است. شاید اگر امباپه در اروپا نیز به اندازه لالیگا موثر بود و موتورش زودتر روشن میشد، رئال حالا باید در بین هشت تیم برتر مرحله گروهی لیگ قهرمانان قرار میگرفت.
احساس میشود که رئال مادرید بیش از همه به امباپه، وینیسیوس (وقتی که در میدان است)، کورتوا وابسته است. واضح است که بزرگترین نقطه قوت این فصل رئال در واقع مشکل اصلی بارسلونا و اتلتیکو مادرید بوده است. مزیت بزرگ رئال نسبت به رقبای مستقیم این است که توانسته ثبات بیشتری داشته باشد و در بازیهای به ظاهر ساده به برتری برسد. به همین دلیل رئال ۱۰ امتیاز با بارسلونا و چهار امتیاز با اتلتیکو مادرید فاصله دارد. به نظر میرسد اگر رئال لیگ را ببرد، به لطف برتری برابر رقبایی مثل وایادولید بوده و در اینگونه بازی هاست که قهرمان تعیین میشود. این در تضاد با بارسلونایی است که مقابل تیمهایی مثل لگانس، لاس پالماس و ختافه که روی کاغذ برنده بوده، امتیازات عجیبی از دست داده است. درسی که بارسای فلیک باید خوب یاد بگیرد.