کد خبر: ۹۷۸۹۸۱
تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰

آخرین قسمت «جان سخت»، نفس‌ها را در سینه حبس می‌کند

آخرین قسمت پخش شده از «جان سخت» را می‌توان مهمترین قسمت به حساب آورد که در آن تعلیق به اوج رسیده و مخاطب را در بیم و امید نسبت به سرنوشت اشکان و بقیه قرار می‌دهد.
آخرین قسمت «جان سخت»، نفس‌ها را در سینه حبس می‌کند
آفتاب‌‌نیوز :

در سریال‌ها، تعلیق نقش مهمی در پیشبرد داستان و بالا نگه داشتن نمودار تنش فیلمنامه آن دارد. به ویژه در ملودرام‌هایی که وجوه پررنگ جنایی داشته و نقطه عطف نخست آن نیز یک قتل است! سریال «جان سخت» ساخته مصطفی تقی‌زاده که از پلتفرم فیلم‌نت پخش شد یکی از همین دسته آثار است که قصه خود را بر پایه یک قتل غیرعمد شکل داده و آدم‌های مختلف را درگیر آن می‌کند؛ قتل وحید به دست فرزاد که نگار در مرکز آن قرار دارد. ایده‌ای آشنا برای مخاطب که تقی‌زاده تلاش کرده تا از آن داستانی روپا و جذاب خلق کند.

در سریال‌هایی از جنس «جان سخت»، داستان‌های فرعی نقشی کلیدی در پیشرفت قصه و همراه کردن مخاطب با خود دارد. کاری که تقی‌زاده از قسمت دهم به بعد سریال آن را انجام داده و داستانکی مهم و تاثیرگذار را با محوریت مردی به نام شهرام کلید می‌زند. مرد میانسالی که خود را به فراموشی زده و به پرستارش هانیه پیشنهاد وسوسه کننده‌ای می‌دهد: پیدا کردن الماسی گرانقیمت که شهرام آن را داخل چاهی حومه قشم انداخته است. داستانک جذابی که نفس تازه‌ای به «جان سخت» بخشیده و تنش بیشتری هم به آن می‌بخشد. پیشنهاد شهرام به هانیه و بقیه دوستان فرزاد برای پیدا کردن الماس و سهم بردن از آن، نقطه عطف طلایی سریال به حساب می‌آید که پیچ فوق العاده‌ای به آن می‌بخشد. به موازات آن، ماجرای قصاص فرزاد نیز پیش رفته و با قطعی شدن حکم تنش بیشتری به داستان بخشیده می‌شود. بازگشت ناگهانی هانیه به تهران و بی‌خبر گذاشتن اشکان پس از رسیدن، معمایی را در ذهن مخاطب شکل داده و شاخک‌هایش را کاملا تیز می‌کند. قرار گرفتن سنگی بزرگ بر سر راه ورودی چاه، ایده خوبی برای باز شدن پای شخصیتی دیگر به ماجرا به حساب می‌آید که وجوه خاکستری غلیظی داشته و نقش مهمی در قسمت چهاردهم ایفا می‌کند.

آخرین قسمت پخش شده را می‌توان مهمترین قسمت «جان سخت» به حساب آورد که در آن تعلیق به اوج رسیده و مخاطب را در بیم و امید نسبت به سرنوشت اشکان و بقیه قرار می‌دهد. پیدا شدن کیف حاوی الماس توسط اشکان در دل چاه خشک شده و متروک، نقطه عطف اول قسمت چهاردهم به حساب می‌آید که غافلگیری‌های زیادی به دنبال دارد. آن هم از جنس رودست زدن‌هایی که مخاطب نمونه‌های زیادی از آن را در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف دیده و کاملا با آن آشنایی دارد. فرستاده شدن فرزاد به سوئیت پیش از اجرای حکم، تنش را به اوج رسانده و ناصر و ثریا را در دوراهی بزرگ قصاص یا بخشش قرار می‌دهد. نیروی شر هم که کسی جز حامد نیست، برای اجرای حکم دست به جنون آمیزترین رفتار ممکن زده و عطف پایانی این قسمت را رقم می‌زند. تقی زاده در این قسمت به خوبی قصه را به نقطه اوج رسانده تا در نهایت به یک پایان‌بندی منسجم و تاثیرگذار برسد؛ همان چیزی که مخاطب انتظار آن را کشیده و می‌تواند سریال یاد شده را از نمونه‌های مشابه اندکی متمایز کند.

به لحاظ فنی، «جان سخت» چهاردهم به وضوح کیفیت بالاتری داشته و برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطب از عناصری آشنا به خوبی بهره گرفته است. یکی از آنها عناصر طبیعت است از سکوت ترسناک بیابان و چاه متروک و تنگ و تاریکی که اشکان وارد آن شده تا موجوداتی مثل مار. این عناصر به خوبی به قصه چفت شده و با مرموز بودن راهنمای ناشنوا و دوست‌اش درآمیخته است. بازیگران هم به تناسب فضا تغییراتی ولو اندک در بازی خود داده و گریم هم تا حدود زیادی به کمک آنها آمده است به خصوص پیرزاده که بخش مهمی از بار داستان در آخرین قسمت پخش شده روی دوش اوست.

قسمت چهاردهم سریال «جان سخت» را می‌توان جذاب‌ترین قسمت آن به حساب آورد که در آن قصه به نقطه اوج نزدیک شده و عناصر مختلف به خوبی کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند. به این ترتیب، تقی‌زاده مخاطب خود را مشتاق تماشای یک فینال جانانه می‌کند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین