فرهاد توحیدی با انتشار یادداشتی در صفحه شخصی اینستاگرام نوشت: «در ساختار فیلمنامهٔ سه پردهای وظیفهٔ پردهٔ اول طرح پرسش و وظیفهٔ پردهٔ سوم پاسخ به پرسش است. پردهٔ دوم هم وظیفه دارد تا بر جذابیت فیلمنامه و اهمیت پرسشها بیفزاید.
در سینمای ایران بیشتر اوقات پردهٔ اول به خوبی نوشته میشود، و پرسشهای کلیدی مطرح میشود. اجرای پردهٔ دوم و بسط و پرورش فیلم نامه بیشتر اوقات خوب از آب در نمیآید. پی رنگهای فرعی نقش خود را به درستی در پیچیده کردن پی رنگ اصلی ایفا نمیکنند، و شور بختانه پردههای سوم و پایان بندی حتی از پردهٔ دوم هم بدتر از آب درمی آید.
در ماجرای تلخ شانزده فروردین ۱۴۰۲ و از دست رفتن کیومرث عزیز سینمای ایران هم فقط با پردهٔ اول و طرح پرسشهای دل خراش رویارو هستیم. در پردهٔ دوم همهٔ پرسشها سرکوب شد تا اساساً پردهٔ سومی در کار نباشد. کیومرث پوراحمد از برخی جهات در تاریخ سینمای ایران بی هم تاست. ما دوست دارانش هم چنان او را در بهترین فیلمها، رمان ها، داستان ها، و مقاله هایش میجوییم، و پرسشها را در ذهن مرور میکنیم.»