به نظر میرسد میودراگ بوژوویچ هم مثل پیتسو موسیمانه در جلب کردن اعتماد بازیکنان ناکام بوده است و در واقع بین آنها از مقبولیت کافی بهرهمند نیست و یکی از دلایلی که مدیران باشگاه به فکر تغییر او افتادهاند به همین مساله برمی گردد.
ظاهرا بوژوویچ در بین عدهای از بازیکنان استقلال مقبولیت لازم را ندارد و همین مساله باعث شده او نتواند اهداف تاکتیکی اش را در تیم پیاده کند، دقیقا شبیه به اتفاقی که برای موسیمانه هم رخ داد و او بعد از تساوی برابر ملوان در هفته هفدهم لیگ برتر قراردادش را فسخ و به کشورش سفر کرد. البته موسیمانه انگیزهای هم برای کار در استقلال نداشت، اما به صورت مشخص از اعتبار بالایی به بین بازیکنان این تیم برخورد نبود.
اگرچه مدیران استقلال در مورد جدایی بوژوویچ هنوز اظهار نظر رسمی نکردهاند، اما به نظر میرسد او به خط پایان در این تیم نزدیک شده است، چون آنها نمیخواهند جام حذفی و فرصت طلایی برای قهرمانی در آن را از دست بدهند.
استقلال در چرخه معیوبی از تغییرات مداوم کادر فنی، بیثباتی مدیریتی و عدم اعتماد بین بازیکنان و مربیان گرفتار شده است. بحران فعلی فقط به عملکرد بوژوویچ مربوط نمیشود بلکه نتیجه ماهها مدیریت نادرست و تصمیمگیریهای عجولانه است.
تغییر مجدد سرمربی بدون حل مشکلات ساختاری، فقط بحران را عمیقتر خواهد کرد. استقلال نیاز به یک برنامه بلندمدت با مدیریتی قوی و پایدار دارد، نه تصمیمگیریهای مقطعی و احساسی.