در سالهای اخیر، حضور اتباع غیرمجاز در ایران، بهویژه در مناطق حاشیهای و کمبرخوردار، به یکی از دغدغههای جدی اجتماعی و امنیتی بدل شده است. عدم ثبت هویت این افراد، نه تنها آنان را در معرض انواع آسیبهای اجتماعی و خانوادگی قرار داده، بلکه جامعه میزبان، یعنی مردم ایران را نیز با خطرات جدی مواجه کرده است.
در سالهای اخیر، حضور اتباع غیرمجاز در ایران، بهویژه در مناطق حاشیهای و کمبرخوردار، به یکی از دغدغههای جدی اجتماعی و امنیتی بدل شده است. عدم ثبت هویت این افراد، نه تنها آنان را در معرض انواع آسیبهای اجتماعی و خانوادگی قرار داده، بلکه جامعه میزبان، یعنی مردم ایران را نیز با خطرات جدی مواجه کرده است.
نمونههایی از این بحرانها، تلختر از آن است که بتوان به سادگی از کنارشان گذشت. زنده به گور شدن دختر ۱۰ ساله پاکستانیتبار در جنوب ری، تنها به جرم سبک زندگی متفاوت، یکی از تراژیکترین جلوههای این فقر هویتی و فرهنگی بود؛ دختری که بدون ثبت رسمی هویت، بیصدا از صفحه روزگار محو شد.
در حادثهای دیگر، یک تبعه غیرمجاز افغانستانی، بدون گواهینامه و بیمه، با موتور سیکلت، جان یک مادر باردار ایرانی را گرفت و بیهیچ ردی ناپدید شد.
سرنوشت راکب ناشناختهای که پس از سقوط موتور سیکلت در کانال آب ری ـ ورامین، ناپدید شد و هیچ پیگیری برای نجات یا شناسایی او صورت نگرفت، نمادی دیگر از این بحران است؛ کسانی که به دلیل نداشتن مدارک، حتی در مرگ نیز بینام و نشان میمانند.
از سوی دیگر، نمونههایی از ناامنیهای ایجاد شده در درون جامعه اتباع نیز نگرانیها را دوچندان کرده است. گروگانگیری یک کودک ۱۲ ساله توسط اتباع افغانستانی و درخواست مبلغ هنگفت برای آزادی او، گواه آن است که نبود نظارت و ساماندهی، تنها مشکل مهاجران با جامعه میزبان نیست؛ بلکه خود مهاجران نیز قربانی چرخهای از خشونت و بیقانونی شدهاند.
افزون بر این موارد، تصادفات سنگین توسط خودروهای سنگین تحت رانندگی اتباع غیرمجاز، به دفعات، آسیبهای جدی جانی و مالی به شهروندان ایرانی وارد کرده است. متأسفانه در بسیاری از این موارد، راننده مقصر پس از حادثه متواری شده و به دلیل فقدان مدارک شناسایی، دسترسی به وی غیرممکن شده است.
این وضعیت نمیتواند و نباید ادامه یابد. ساماندهی فوری اتباع غیرمجاز، ثبت دقیق هویت آنان، اعمال نظارتهای قانونی حتی در صورت عدم اعطای اقامت رسمی، یک ضرورت غیرقابل انکار است. نباید هیچ انسانی ـ چه مهاجر و چه شهروند ـ بدون نام و نشان در دل جامعه زندگی کند، زیرا فقدان هویت، بیقانونی، ناامنی و در نهایت، فاجعههای انسانی را به دنبال دارد.
امروز، پیشگیری و مدیریت این وضعیت بحرانی، یک انتخاب نیست؛ یک مسئولیت فوری و ملی است.