کد خبر: ۹۸۵۰۱۳
تاریخ انتشار : ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۵

آقای ضرغامی! اعتراف کافی نیست باید جبران کرد

«یکی از نقد‌های مهم به چنین اعترافاتی، زمان آن است. چرا حالا؟ چرا وقتی که ضرغامی در اوج قدرت فرهنگی بود، مجال و شجاعت گفتن این حرف‌ها را نداشت؟ چرا در همان سال‌ها، در برابر جریان‌هایی که می‌خواستند سینما را به عنوان یک ابزار روایت زندگی واقعی مردم حفظ کنند، ایستاد و از توقیف و حذف حمایت کرد؟»
آقای ضرغامی! اعتراف کافی نیست باید جبران کرد
آفتاب‌‌نیوز :

جمعه شب گذشته (۵ اردیبهشت) سید عزت‌الله ضرغامی در برنامه تلویزیونی هفت حضور پیدا کرد و با بهروز افخمی تحت عنوان «از معاونت سینمایی تا داوری جشنواره فیلم فجر» به گفت‌و‌گو نشست. 

ضرغامی هم به عنوان رئیس پیشین سازمان صدا و سیما و هم یکی از چهره‌های بانفوذ در فضای فرهنگی و رسانه‌ای کشور به شرح بسیاری از اتفاقات پرداخت. او از زمان مدیریت خود در سینما به عنوان معاونت سینمایی وزیر ارشاد از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۶هم حرف زد و درباره توقیف فیلم سینمایی «آدم برفی» ساخته داود میرباقری گفت:

«من درباره فیلم آدم برفی اشتباه کردم و به آقای زم گفتم چند نکته را کم کن و، چون اعمال نکردند فیلم را نشان ندادیم. اگر عقل امروز را داشتم می‌گفتم انقدر فیلم خوب است که می‌توان چشم پوشی کرد. خطرناک این است که آدم روی اشتباه خود پافشاری کند ولی این درست است که آدم به اشتباه خود اشاره کند و بگوید که اشتباه کرده و به مدلی برسد که کمتر اشتباه کند.» 

در بخشی از گفت‌و‌گو او درباره فیلم مربای شیرین ساخته مرضیه برومند در سال ۱۳۸۰ هم گفت در آن زمان گفتم فیلم سیاسی است و علیه نظام حرف می‌زند، اما امروز در سال ۱۴۰۴ می‌گویم اشتباه کردم و نظر من عوض شده است. 

بهرجهت این که ضرغامی بعد از این همه سال به اشتباه خود اعتراف کرده است گامی رو به جلو محسوب می‌شود ولی واقعیت این است که قضیه به این اندازه هم ساده نیست که او بیان می‌کند. 

توقیف «آدم‌برفی» و فیلم‌هایی مانند آن، صرفاً موضوعات شخصی یا سلیقه‌ای نبودند؛ آنها در بستر یک سیاست‌گذاری کلان فرهنگی معنا پیدا می‌کردند. سیاستی که بر اساس آن، بسیاری از فیلم‌سازان به حاشیه رانده شدند، سینماگران مستقل سرخورده گشتند و نسل‌هایی از هنرمندان، یا مجبور به خودسانسوری شدند یا به مهاجرت روی آوردند و…

این جمله ساده، از دل یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاست‌گذار فرهنگی در دهه‌های گذشته، به‌ظاهر نشان‌دهنده نوعی بازنگری و صداقت است، اما در بطن خود، سوالات مهم‌تری را مطرح می‌کند: آیا این اعتراف، آغازی برای اصلاحات واقعی در نگاه مدیریتی به سینماست یا صرفاً یک ژست برای حضور دوباره در عرصه سیاسی و فرهنگی؟ 

یکی از نقد‌های مهم به چنین اعترافاتی، زمان آن است. چرا حالا؟ چرا وقتی که ضرغامی در اوج قدرت فرهنگی بود، مجال و شجاعت گفتن این حرف‌ها را نداشت؟ چرا در همان سال‌ها، در برابر جریان‌هایی که می‌خواستند سینما را به عنوان یک ابزار روایت زندگی واقعی مردم حفظ کنند، ایستاد و از توقیف و حذف حمایت کرد؟ 

حال که بیش از دو دهه از آن ماجرا گذشته، اعتراف به اشتباه، اگرچه قابل‌توجه است، اما نمی‌تواند بار سنگین آن سیاست‌ها را از دوش ضرغامی یا سایر تصمیم‌گیران آن دوران بردارد. 

بی‌تردید، فضای اجتماعی امروز ایران تغییر کرده است. گسترش شبکه‌های اجتماعی، دسترسی آزادتر به فیلم‌ها و آثار هنری، و رشد آگاهی عمومی باعث شده است که دیگر نتوان مانند گذشته همه چیز را پشت در‌های بسته مدیریت کرد. 

شاید ضرغامی هم این فضا را درک کرده، اما هنوز برای بسیاری، این پرسش باقی است که آیا این اعتراف به اشتباه، برآمده از تامل شخصی است یا خیر اهداف دیگری را مد نظر دارد؟ 

آنچه از مدیران پیشین انتظار می‌رود، فقط اعتراف به خطا‌های گذشته نیست، بلکه حضور در فرآیند بازسازی فضای فرهنگی امروز است. 

ضرغامی اگر صادقانه به اشتباهات خود باور دارد، می‌تواند با حمایت از فیلم‌سازان جوان، دفاع از ساختار قاعده‌مند و کمک به اصلاح رویه‌های سانسور، نقش مثبتی در آینده فرهنگ و هنر ایران ایفا کند. 

اما اگر این اعتراف، صرفاً یک حرکت تاکتیکی برای کسب محبوبیت در میان نسل جوان و جامعه هنری است، نه تنها تاثیری نخواهد داشت، بلکه قطعا واکنشی منفی به دنبال خواهد داشت. 

امروز، جامعه فرهنگی ایران بیش از هر چیز، به صداقت، شفافیت و مسئولیت‌پذیری نیاز دارد؛ نه صرفاً جملات زیبا در قاب تلویزیون.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین