وقتی تعداد پیشکسوتانی که به عملکرد رضا درویش نقد دارند، روز به روز افزوده میشود، یعنی یک جای کار ایراد دارد و مدیرعامل پرسپولیس نتوانسته انتظارات را بر آورده کند. نمونهاش بهروز رهبریفرد که معتقد است درویش به هر دری زده تا مدیرعامل بماند و این بر خلاف خواسته قلبی هواداران و حتی اسپانسر باشگاه پرسپولیس است. رهبریفرد که در دوران بازی اجازه عبور کمتر بازیکنی را از خط دفاع پرسپولیس و حضورش در نزدیکیهای دروازه را میداد، حالا هم به انتقاد از افرادی میپردازد که به این باشگاه آسیب میزنند. خودش میگوید نام من را هوادار بگذارید، نه پیشکسوت و او در این مسیر تلاش میکند تا ناگفتهها را با هواداران در میان بگذارد.
رهبریفرد در گفتوگو با ایرنا، از رضا درویش گفت و به علی پروین، حمید استیلی و بقیه هم رسید. او همه را از زیر تیغ گذراند؛ صحبتهایی فوق جنجالی که پیش رویتان است.
****
چند هفته قبل که با هم صحبت کردیم، گفتید کارِ رضا درویش در پرسپولیس تمام است. او ماند که..
بله دیگر. آنقدر به این در و آن در زد تا بماند و سرانجام به هدفش هم رسید. شاید شما ندانید، اما در روزها و هفتههای اخیر، جایی نمانده بود که درویش نرود و کمک نخواهد. بعد هم میآید، در تلویزیون فردین میشود و استعفای صوری میدهد.
استعفای صوری؟
درویش فکر میکند هواداران پرسپولیس بچه هستند و استعفا میدهد. او حاضر است تمام زندگیاش را بدهد تا در پرسپولیس بماند.
مگر مدیرعاملی پرسپولیس چه امتیازی برای درویش دارد؟ او که مدام میگوید دستمزدی نمیگیرد یا حقوقش پایین است..
بروید ببینید مدیران، قبل از اینکه بیایند چه داشتند و حالا چه اموالی دارند. طرف مستأجر بود و یک اتومبیل پرشیا داشت که سپرش هم شکسته بود. الان خانه ۴۰۰۰ متری دارد و راننده و و اتومبیل آخرین مدل. همه هم میگویند به ما تکلیف شده تا بیاییم و مدیرعامل شویم. آخر کدام تکلیف؟ همه آنها سر و دست میشکنند تا بمانند. در نهایت هم وقتی میخواهند اخراجشان کنند، آنقدر به این در و آن در میزنند که شاید باورتان نشود. متأسفانه فکر میکنند مردم خواب هستند، اما ما که بیداریم و همه چیز را به هواداران میگوییم.
شما جای رضا درویش؛ تلاش نمیکردید مدیرعامل پرسپولیس بمانید؟
درویش به اندازه سپاهان و یکی دو تیم دیگر هزینه کرد، اما جامی بهدست نیاورد. نمیدانم با چه رزومهای آمده نشسته و باز هم بازیکن جدید میخرد. آنهم چه بازیکنانی. از آلومینیوم اراک و شمسآذر قزوین. اینها اگر خوب بودند که تیمهای دیگر هم سراغشان میرفتند. میخواهم برای شما مثالی بزنم.
بفرمایید..
سال ۱۳۷۳، امیر عابدینی بازیکنان بزرگی نظیر احمدرضا عابدزاده، علی دایی، افشین پیروانی و مجید نامجومطلق را برای پرسپولیس خرید. این آقا هم امسال آمده و فکر میکند کار فوقالعادهای انجام داده که از آلومینیوم و شمسآذر بازیکن خریده. او میخواهد با این حرکات، خودش را در دل هواداران جا کند، اما زهی خیال باطل.
یعنی معتقدید هواداران همچنان درویش را نمیخواهند؟
شک نکنید همینطور است. ببینید، یک قانون نانوشته در فوتبال ایران وجود دارد. هر وقت به کسی گفتند حیا کن، باید رها کند و برود. این ما و این هم شما، بازی اول ببینید که چه بساطی برای او به راه میاندازند. چون مردم او را شناختهاند و دیگر دروغها را باور نمیکنند. الان همه فهمیدند که چرا اسماعیلیفر از پرسپولیس رفت و بیرانوند به چه دلیل راهی تراکتور شد. ماه پشت ابر نمیماند و این اتفاق برای درویش هم رخ داده است.
البته که به نظر میرسد برای خریدهای جدید هم مبلغ بالایی هزینه شده است.
پول بیتالمال است دیگر. نمیدانم اسپانسر چطور اینقدر راحت چنین مبالغی را پرداخت میکند. اصلاً من که نفهمیدم نقش اسپانسر چیست؛ فکر میکنم هواداران هم نمیدانند. اگر قرار است فقط پول بدهند و این آقا هزینه کند که ابرام چرخی هم میتواند این کار را انجام بدهد.
باید چهکار کنند؟ راهکار چیست؟
باید هیاتمدیره از مدیرعامل سوال کند که چرا اینقدر هزینه کردید و چرا سوم شدید؟ چرا یک مربی آوردید که بعد از باخت، لبخند میزند؟ تمام مشکلات فوتبال ما، در مدیریت خلاصه میشود. این آقا و سایر مدیران باید بدانند که قراردادهای فوتبال با خانه و اتومبیل فرق میکند. همین الان من را جای سردار دورسون به تیم ببرند، اندازه او گل میزنم. اگر نزدم، پولشان را پس میدهم.
بالاخره نظارت هم صورت میگیرد و به این سادگی نیست که طرف بیاید و پول را بگیرد و برود..
هیچ نظارتی نیست که آقایان هر روز یک مشاور استخدام میکنند. حمید استیلی را آوردهاند تا سپر بلا شود؛ کسی که در دوران مربیگری و در همان بازی اول از سوی هواداران هو شد. دست به دامن کسانی شدهاند که وجههای در میان هواداران ندارند. باشگاه پرسپولیس تبدیل شده به رفیقبازی.
چرا به شما حکم مشاوره نمیدهند؟
من اصلاً با رضا درویش کار نمیکنم. او را به عنوان یک مدیر نمیشناسم و قبول ندارم. او را همان هواداری میدانم که با هوندا ۱۲۵ به ورزشگاه کارگران میآمد تا با ما عکس یادگاری بگیرد تا شاید تصویرش در روزنامهها چاپ شود. او همان آدم است برای من.
البته در این بین افرادی هم از درویش حمایت میکنند؛ مثلاً یکی مثل علی پروین.
همینطور است. پروین آدمی است که اگر منفعت نباشد، نه ورود میکند و نه حمایت. حتماً برای پروین میصرفد که درویش مدیرعامل باشد. او بیخودی روی دیوار کسی یادگاری نمینویسد. آن زمان هم تمام شده که برخی از سر دلسوزی میآمدند و حمایت میکردند. این اتفاق درباره برخی دیگر از پیشکسوتان باشگاه هم رخ داده است.
چطور؟ یعنی الان پست گرفتهاند و حامی درویش شدهاند؟
مگر غیر از این است؟ سراغ پیشکسوتان بیکار رفتهاند، یک پست فرمالیته مثل استعدادیاب دادهاند و طرف شده حامی پر و پا قرصشان. جالب اینکه در رسانهها از درویش حمایت میکنند، اما در خلوت به نقد از او، آن هم با جملات عجیب میپردازند. ما فوتبالیها که یک رو نداریم. سه چهار رو داریم و متأسفانه دیگر هم افرادی خاص و یک رو مثل ناصر حجازی و منصور پورحیدری نیستند که واقعیتها را بگویند و اسیر منافع مالی نشوند. همه میگویند پول مفت در فوتبال است، پس ما هم میگیریم.
درباره مبالغ پرداختی به بازیکنان لیگ برتری هم حرف و حدیث فراوان است. به نظر شما دستمزدها خیلی بالا نرفته؟
من نمیدانم این پولها از کجا آمده، اما باید کیفیت هم در نظر گرفته شود. من، بازیکنان را در این قضیه مقصر نمیدانم. مقصر مدیرانی مثل درویش هستند که بازار را خراب میکنند. اصلاً یک موضوع؛ همین درویش بیاید و چهار تا حرف فوتبالی بزند. اگر توانست، من اسمم را عوض میکنم. تازه سر درد میگیرد و نیاز به ژلوفن دارد تا بهتر شود. الان بازیکنی نداریم که ۱۰۰ میلیارد بیارزد. مثلاً اگر زمان قدیم بود، محرمی باید ۱۰۰ میلیارد میگرفت و عابدزاده ۲۰۰ میلیارد. بزرگترین بازیکنان فعلی هم یک میلیارد میارزند.
این همه تفاوت بیانصافی نیست؟
مگر از جیب من میرود؟ من یک سوال از شما دارم. چرا باید طارمی و آزمون در تیم ملی باشند؟ چون بازیکنی در لیگ پیدا نمیشود که حتی ۵۰ درصد آنها باشد. الان مهاجمی داریم که بتواند با آزمون رقابت کند؟ پس چرا باید ۱۰۰ میلیارد بگیرند؟
اگر ستارههای قدیمی با همان کیفیت در این بازار حضور داشتند، قیمتشان چقدر بود؟
مثلاً با توجه به قیمتهای ۱۰۰ میلیاردی و ۲۰۰ میلیاردی امروز، روی امثال عابدزاده، دایی، محرمی و مهدویکیا و .. نمیشود قیمت گذاشت. شما ببینید؛ ناصر محمدخانی در دهه ۶۰ کارهایی میکرد که چند دهه بعد مسی در بارسلونا انجام میداد. الان به بازیکن بگویید مدافع نه، یک چوب روبهروی تو میگذاریم؛ اگر توانست عبور کند؛ بنابراین سخت است روی بازیکنان آن نسل قیمت گذاشت.