با تاسف و تامل، باز هم خبرهایی تلخ از تریبونی به گوش میرسد که باید بلندگوی صداقت، عدالت و تقوا باشد. بازداشت فرزند حجتالاسلام والمسلمین کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران، به اتهامات اقتصادی، آن هم در شرایطی که مردم زیر فشار معیشتی دستوپا میزنند، بار دیگر سوالی بزرگ در ذهن مردم ایجاد کرده: آیا عدالت فقط برای ضعیفان است؟
آقای صدیقی خود در گفتوگویی با رسانهها بازداشت فرزند و عروسشان را تایید کردهاند و اظهار داشتهاند که تابع قانون هستند. اما باید با صداقت و شجاعت گفت این سخنان، دیگر کافی نیست.
ماجرای زمین ۴۲۰۰ متری ازگل که به شرکت خانوادگی کاظم صدیقی منتقل شد و تا مدتها محل مناقشه و افشای رسانهای بود، اگر آن زمان جدی گرفته میشد، اگر نهادهای نظارتی و دینی برخوردی قاطع نشان میدادند، شاید امروز شاهد شکلگیری پروندهای دیگر، این بار در سطح فساد اقتصادی فرزند و عروس خطیب نماز جمعه نبودیم.
این سکوتهای نهادینهشده، این چشمپوشیها، امروز دامان همان جایگاهی را گرفته که قرار بود نماد عدالت و سلامت باشد.
در همین روزها، عزتالله ضرغامی؛ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز به صراحت در صفحه شخصی خود اعلام کرد که در دیداری با حجتالاسلام صدیقی، به ایشان توصیه کرده تا تا روشن شدن ابعاد پرونده، از اقامه نماز جمعه خودداری کنند. به گفته ضرغامی، خود ایشان هم با این نظر موافق بودهاند.
اگر این نظر را پذیرفتهاید، پس چرا هنوز از سوی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، هیچ تصمیمی برای حفظ حرمت تریبون نماز جمعه گرفته نشده است؟
عاجزانه از ستاد اقامه نماز جمعه میخواهیم تا زمانی که تکلیف پرونده اقتصادی خانواده آقای صدیقی به طور رسمی و شفاف مشخص نشده، دیگر نوبت اقامه نماز جمعه تهران را به ایشان ندهند. این تریبون، جایگاه آموزش تقوا و صداقت است، نه جایگاه آزمون صبر مردم در برابر تضاد گفتار و رفتار!
در روزگاری که اقشار مختلف مردم برای تامین نان شب، اجارهخانه، دارو، مدرسه و مایحتاج روزمره با سختی دستوپنجه نرم میکنند، شنیدن اینکه نزدیکان یک چهره دینی و حاکمیتی به پروندههای اقتصادی آلوده شدهاند، جانکاه است.
این فقط «فساد اقتصادی» نیست، این زلزلهای است بر دیوار اعتماد عمومی؛ و پرسشی جدی در ذهن هر مومن ایجاد میکند.
آیا واقعاً انسان متدین و دغدغهمند، با شنیدن این اتفاقات، هنوز هم میتواند با آرامش و اطمینان پای منبر شما بنشیند و دعوت به تقوا بشنود؟ چطور میشود مردم را به سادهزیستی و پرهیز از دنیاطلبی دعوت کرد، در حالی که از درون خانه واعظ، صدای فساد اقتصادی شنیده میشود؟ چطور میتوان به مردم گفت "امانتدار باشید" وقتی خانواده نزدیک واعظ، متهم به خیانت در امانت بیتالمال است؟
البته مردم ما هنوز به روحانیت خوشبیناند، اما نمیتوان انکار کرد که این قبیل اتفاقات، بر ذهن و دل مردم سایه تردید میاندازد و سرمایهی معنوی جامعه را تضعیف میکند. نباید اجازه داد خطای یک نفر یا یک خانواده، بارِ بیاعتمادی را بر دوش همه روحانیت بگذارد.
حجتالاسلام صدیقی!
امروز، کنارهگیری موقت شما از منبر نماز جمعه، یک عقبنشینی نیست، یک پیشروی اخلاقیست. این سکوت، میتواند بلندترین خطبه شما باشد؛ خطبهای که نه با صدا، بلکه با رفتار ایراد میشود و بیشک، بیش از هر خطبه دیگری، در دل و ذهن مردم باقی خواهد ماند.
فراموش نکنیم: دین با ریا ضربه نمیخورد، بلکه با تناقض در گفتار و رفتار، بیاعتماد میشود؛ و امروز، مسئولیت دینی و اخلاقی حجتالاسلام صدیقی – و البته ستاد ائمه جمعه – این است که با کنار رفتن موقت از تریبون، راه را برای بررسی دقیق، شفاف و بیطرفانه این پرونده باز کنند.
نماز جمعه تریبون خداست، نه سنگر مسئولانی که در مظان اتهاماند. اگر خواستار بقای دین هستیم، از خودمان شروع کنیم.
امروز مردم از ما صداقت میخواهند، نه نصیحت. عمل، نه شعار. شفافیت، نه تظاهر و برای همه ما – مخصوصا روحانیت معزز – بهترین راه برای صیانت از دین، این است که پیش از مطالبه از مردم، خودمان پاسخگو باشیم.
آقای صدیقی!
برای حفظ حرمت دین، برای احترام به عدالت، برای ترمیم اعتماد عمومی و برای آنکه تریبون مقدس نماز جمعه ابزار تطهیر چهرههای مسئلهدار نشود، لطفا فعلا خطبه نخوانید. تا زمانی که تکلیف این پرونده به روشنی مشخص شود.