آفتابنیوز : آفتاب: سیدمحمد علی ابطحی در نامهای به رئیس قوع قضائیه به شرح ماوقع حمله لباس شخصیها به خود پرداخته است.
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، متن این نامه بدین شرح است:
برادر گرامی جناب آیت الله آقای آملی لاریجانی دامت برکاته
با عرض سلام و احترام
به استحضار میرساند که اینجانب بر اساس وظیفه اخلاقی و دینی و بنا به دعوت مسئولان برگزاری مراسم یادبود مرحوم آیتالله حاج میرزا جواد تهرانی، که سالها از محضر تفسیرشان استفاده کرده بودم، روز پنجشنبه 30-2-89 به سالن اجتماعات حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم عزیمت کردم و از پیام مراجع عظام و مقام معظم رهبری و سخنرانیهای عالمانه شاگردان و منسوبین معظمله استفاده کردم.
در اواسط جلسه یکی دو نفر با لباسها و قیافههای معهود لباس شخصیها در اطراف من نشستند. یکی از آنان از پشت سر با صدای بلند اعلام کرد مواظب این بیغیرت باشید. فرد قوی هیکل 20 و چند سالهای که بغل من نشسته بود، بیمقدمه از تقلب در انتخابات و اینکه در کشور نظرات مختلف در مورد رهبری وجود دارد، از من پرسید. گفتم در مورد رهبری نظرها واحد است و اختلافات مربوط به مسائل بعدی است. ضمن اینکه توجه دادم در وسط سخنرانی -که آقای احمدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در حال سخن گفتن بودند-، جای این حرفها نیست. در همین وقت مسئولان اجرایی و حفاظتی جلسه بودند پیغام دادند که دم در عدهای از عناصر لباس شخصی قصد کتک زدن من را دارند و در میانه برنامه از درب پشت قصد بیرون بردن من را کردند. اما وقتی که از درب پشت با اتومبیلم که مثل همیشه تنها بودم و رانندگی میکردم بیرون آمدم، همان جماعت آنجا بودند و با لگد و جملاتی مثل اینکه شهر ری جای منافقین نیست و ما گول شما را نمیخوریم، حمله کردند که من از آنجا رد شدم و به بلوار بغلی پیچیدم. در وسط بلوار که تحت تعقیب چند موتور سوار بودم، ناگهان راننده یک اتومبیل پراید کلتش را از بغلش بیرون کشید و اتومبیلش را به صورت افقی جلو اتومبیل من پارک کرد. من مجبور به توقف شدم.
موتورسواران پیاده شدند. در ابتدا لگدهای وحشیانهای به اتومبیل میزدند که با یک لگد، آیینه اتومبیل من کنده شد. بعد یکی از سرنشینان موتور را دیدم که چاقوی بزرگی را از زیر لباسش در آورده و به طرف من میآمد و داد میزد بیا پایین. با چاقو به بدنه اتومیبل ضربههای ضربدری میزد. یک نفر دیگر از یک موتور دیگر پایین آمد که در دستش کابل خیلی کلفتی بود. آن را چنان محکم به شیشه عقب ماشینم زد که با صدای مهیبی تمام شیشه ریزریز شد و به داخل اتومبیل پاشید و ذرات شیشههای شکسته روی لباس و به خصوص عمامهام ریخت. همزمان، صدای انفجار دیگری شیشه داخلی سمت عقب شکست. در این حین یک نفر روی کاپوت ماشینم آمد و با لگد محکمی شیشه جلو را شکست.
من که نمیدانستم درچنین حالتی چه باید بکنم و دلیل این کار چیست، متوجه شدم فردی تا نیمه تنه از شیشه شکسته شده عقب به داخل اتومبیل خزیده است. تصمیم گرفتم بیرونش کنم که اسپری گاز اشکآور را به طور مستقیم در چشمهای من خالی کرد. در حالی که لباسهایم پر از نرمه شیشه بود، چشمم به خاطر گاز اشکآلود و شیشه جلو اتومبیلم هم ریزریز شده بود و چیزی دیده نمیشد، به هرشکل قصد بیرون رفتن از معرکه را داشتم تا بالاخره با سختی از کنار اتومبیل پراید گذشتم. در همان حال که گروه عملیاتی مشغول کار بودند، فردی که روی موتور در جلوی این مجموعه بود و با تلفن صحبت میکرد، اشاره کرد که کافی است و من هم با همان اتومبیل با سرعت از محل بیرون رفتم. چون خیابان توسط این گروه بسته شده بود، از خلوتی ایجاد شده استفاده کردم و از مهلکه بیرون آمدم. هیچ نیروی نظامی و انتظامی هم در آنجا نبود و آنان نیز دلهره ای از آمدن هیچ نیروئی نداشتند.
حضرت آیت الله
دلیل و تحلیل سیاسی این کار را من رشد افراطیگری در شرایط حساس فعلی میدانم و آفت دو سوی حوادث تلخ سال گذشته را هم محوریت افراطیون دوطرف میدانم. من که بعد از ابلاغ حکم اولیه آزاد شده ام و پرونده ام به دادگاه تجدید نظر رفته است، تا کنون نه تنها در مسائل سیاسی، سکوت کامل داشتهام، بلکه همواره با همین شرایط آن چه در راه سربلندی و عظمت مردم ایران و انقلاب اسلامی به نظرم مفید بوده، انجام داده ام و خواهم داد. این رفتارها هم در این مشی اصولی ام اثری نخواهد گذاشت. اما این شیوهها همچنانکه همیشه گفته ام، جز تضعیف و آسیب دیدن ارکان نظام اثر دیگری ندارد و اگر جلو این نیروها به صورت جدی گرفته نشود، عواقب خطرناکی مثل آنچه که افراطیون مذهبی در کشورهای همسایه به ارمغان آوردند، در انتظار کشور خواهد بود.
من بعد از این اتفاق بلافاصله با اعضاء اطلاعات سپاه که بعد از آزادی بعضاً با من ارتباط میگرفتند، تماس گرفتم، ضمن تایید این مجموعه افراطی در شهرری، ابراز تاسف کردند و گفتند که باید قبلاً به ما اطلاع میدادید که نداده بودید. خبر این اتفاق و عکسهایی که فرزندم از اتومبیل گرفته بود و روی سایت گذاشته بود، در سایتهای خبری اصولگرا و اصلاحطلب و رسانههای بین المللی منتشر شد؛ اما متاسفانه حتی یک تلفن از نیروی انتظامی و یا دادستانی برای کوچکترین اقدامی، صورت نگرفت.
میدانم روایت این اتفاق و مشابه آن با همین تفاصیل هم برای شما وهم برای من، ماجرای نشنیده و تازای نیست. اما اینجانب به دلیل اینکه این یک جرم عمومی است و بیم تکرار آن جدی است، با ارائه شکایت رسمی تقاضا دارم دستور تعقیب قضایی این مسأله را که حداقل یک ناامنی اجتماعی است و حل آن از وظایف سیستم قضایی است، صادر فزمایید.
مصلحت انقلابی، اسلامی، ملی تمام اسلام و انقلاب باوران این است که جلو این رفتارها گرفته شود و همه برای جلوگیری از این کارها نظام را مدد دهند.