در حالیکه همزمان با نزدیک شدن به تاریخ انقضای قطعنامه ۲۲۳۱، تلاشها برای احیای مسیر دیپلماتیک افزایش یافته، مقامات جمهوری اسلامی ایران در مواضع صریح و هماهنگ، شروطی را برای بازگشت به گفتوگو با آمریکا مطرح کردهاند. شرطگذاریهایی که از دید تهران، نه پیششرط، بلکه الزاماتی برای تضمین «مذاکرهای واقعی و مؤثر» تلقی میشود.
بیاعتمادی عمیق ایران نسبت به نیت واشنگتن، در پرتو تحولات اخیر و بهویژه حملات هماهنگشده بامداد ۲۳ خرداد، به نقطهای بیسابقه رسیده است؛ حملاتی که با اطلاع قبلی آمریکا آغاز شد و با پیوستن مستقیم واشنگتن به آن، سه سایت هستهای ایران هدف قرار گرفت. این اقدام در شرایطی صورت گرفت که دو کشور در آستانه برگزاری دور ششم مذاکرات قرار داشتند؛ نشانهای روشن، از نگاه تهران، مبنی بر آنکه آمریکا حتی در میانه گفتوگو نیز به مسیر تقابل نظامی و فشار همزمان وفادار مانده است.
از سوی دیگر، به نظر میرسد یکی از محورهای مذاکرات جاری ایران با تروئیکای اروپایی در استانبول، تعلیق احتمالی تصمیم سه کشور اروپایی عضو برجام برای فعالسازی اسنپبک، در ازای بازگشت ایران به میز مذاکره با آمریکاست؛ موضوعی که اگرچه به صورت رسمی از سوی اروپا اعلام نشده، اما در ارزیابی ناظران از مسیر احتمالی تحولات دیپلماتیک، نقش پررنگی دارد.
در روزهای اخیر اما مجموعهای از مواضع رسمی از سوی مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران در خصوص بازگشت به گفتوگوهای هستهای با ایالات متحده منتشر شده که همگی بر لزوم ایجاد «زمینههای واقعی برای مذاکره مؤثر» تأکید دارند. براساس این اظهارات که کاظم غریبآبادی، معاون حقوقی و بینالملل دستگاه دیپلماسی نیز در گفتوگو با نمایندگان بیش از بیست رسانه مطرح بینالمللی در نیویورک بر آنها تاکید کرده است، سه محور اصلی برجسته است:
- جلب اعتماد ایران و اینکه ایران به آمریکا به هیچ وجه اعتماد ندارد
- عدم استفاده از مذاکرات بعنوان سکویی برای دستورکارهای پنهان مانند اقدام نظامی
احترام و شناسایی حقوق ایران تحت معاهده عدم اشاعه شامل غنی سازی مطابق با نیازهای مطلوب ایران
- رفع تحریمها
مجید تخت روانچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه و مذاکره کننده ارشد ایرانی در مذاکرات منتهی به توافق هستهای سال ۲۰۱۵ (برجام) نیز پس از پایان مذاکرات روز جمعه سوم مرداد ماه در گفتوگو با یک رسانه ترک درباره شروط ایران برای از سرگیری مذاکرات با ایالات متحده گفت: «پیامهایی بین ایران و ایالات متحده از طریق برخی کشورهای میانجی در حال انتقال است. برخی کشورها هستند که بین ایران و ایالات متحده ارتباط برقرار میکنند. همانطور که میدانید، ما در حال مذاکره با میانجیگری عمان بودیم. با این حال، ابتدا با حمله اسرائیل و سپس با حمله ایالات متحده مواجه شدیم. بنابراین این حملات در میانه روند مذاکره رخ داد. این خیانت به دیپلماسی بود. این حملهای به دیپلماسی بود».
او افزود: «بنابراین قبل از شروع دور جدید مذاکرات با ایالات متحده، باید تضمینی دریافت کنیم که دیگر با حملات مشابه مواجه نخواهیم شد. برای ما ضروری است که دوباره به دیپلماسی خیانت نکنند. اسرائیل و ایالات متحده با این حملات ما را شگفتزده کردهاند. ما نمیخواهیم همان نمایش دوباره اجرا شود. ایالات متحده باید ما را متقاعد کند که این بار چنین کاری نخواهد کرد.»
معاون وزیر خارجه تصریح کرد: «علاوه بر این، نتیجه مذاکرات باید بر اساس اصل برد-برد باشد. هر ۲ طرف باید احساس کنند که چیزی به دست آوردهاند. ما نمیتوانیم هیچ گونه تحمیلی از سوی ایالات متحده را بپذیریم. بنابراین، نمیتوانیم بدون اطمینان از اینکه ایالات متحده اراده خود را تحمیل نخواهد کرد، گفتوگوی واقعی را آغاز کنیم، مگر اینکه مطمئن باشیم مذاکرات ادامه خواهد یافت. ما نمیخواهیم گفتوگو فقط برای "انجام گفتوگو" باشد. گفتوگو باید نتیجهای داشته باشد که هر دو طرف را راضی کند. ما در حال حاضر به طور جدی در حال ارزیابی این موضوع هستیم. یک فرآیند مذاکره جدید با ایالات متحده تنها در صورتی امکانپذیر است که بر اساس برد-برد باشد و همانطور که گفتم، نباید دوباره از حملات نظامی در حالی که مذاکرات در جریان است، غافلگیر شویم.»
سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه پیشتر در خصوص آنچه به عنوان شرط جمهوری اسلامی ایران برای بازگشت به میز مذاکره تعبیر شد، گفته بود: «ایران همواره نشان داده است که اساساً مایل به مذاکره بر اساس احترام متقابل است. دشمن ما (امریکا) در سال ۲۰۱۸ با خروج یکجانبه از برجام، یک توافق چندجانبه و بینالمللی را زیر پا گذاشت. حملات امریکا و اسرائیل میتوانست به یک فاجعه زیستمحیطی و انسانی منجر شود که نه تنها ایمنی و سلامت مردم ایران، بلکه سلامت مردم منطقه را برای سالها تحت تأثیر قرار دهد.» و «دیپلماسی یک خیابان دو طرفه است و این ایالات متحده بود که مذاکرات را متوقف کرد تا به حمله نظامی روی آورد. بنابراین ضروری است که مسئولیت اشتباهات به رسمیت شناخته شود و نشانه روشنی از تغییر در رفتار مشاهده شود. ما باید اطمینان حاصل کنیم که در بحبوحه مذاکرات، ایالات متحده در آینده حمله نظامی انجام نخواهد داد.»
از نگاه تهران، شرط اصلی برای هرگونه پیشرفت در مسیر دیپلماتیک، پایان دادن به دوگانگی رفتاری ایالات متحده است؛ چرا که از دید ایران، مذاکره در سایه تهدید بمباران و تحریم، نهتنها غیرمنطقی است، بلکه فاقد مشروعیت سیاسی و حقوقی خواهد بود. این رویکرد طی ماههای اخیر بهویژه پس از حملات ۲۳ خرداد، به گفتمان غالب در بدنه دیپلماسی ایران تبدیل شده است. گزارههایی همچون «هیچ برنامهای در وضعیت فعلی برای گفتگو با آمریکا نداریم» و «طرفهای اروپایی و آمریکا بدهی فوقالعاده بزرگی به ملت ایران دارند» از سوی اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت امور خارجه موید همین نگاه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ ۱۲ روزه تحمیلی است.
با این حال، با توجه به حساسیت زمان و احتمال فعالسازی اسنپبک توسط اروپا، هفتههای پیشرو میتواند سرنوشتساز باشد. جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده که مسیر دیپلماسی را نبسته، اما پیششرط آن، تغییر ملموس در رفتار طرف مقابل است؛ تغییری که هم در میدان عمل و هم در ساختار توافق آینده باید نمایان باشد.
در شرایطی که شمارش معکوس برای تعیین تکلیف قطعنامه ۲۲۳۱ آغاز شده، هنوز چشمانداز روشنی از احیای توافق پیشین یا رسیدن به توافقی جایگزین وجود ندارد. با این حال، پیام تهران روشن است: بدون تضمین، بدون لغو تحریم و بدون احترام به حقوق مشروع ایران، هیچ مذاکرهای آغاز نخواهد شد.
ایران ابتدا باید رابطه با آژانس و اروپا را احیا کند
«علی بیگدلی» استاد روابط بینالملل و تحلیلگر سیاست خارجی در پاسخ به این سوال که ورای دوگانه مذاکره یا عدم مذاکره که امروز در فضای سیاسی ایران وجود دارد، آیا اساسا فضایی برای بازگشت به میز گفتوگو میان تهران و واشنگتن مهیا است، گفت: روابط ایران و آمریکا به مرحلهای پیچیده و دشوار رسیده و در حال حاضر با توجه به بیمیلی ایالات متحده نسبت به ازسرگیری مذاکرات، مشخص است که ما در گام نخست باید بتوانیم مسائل خود را از طریق آژانس بینالمللی انرژی اتمی با اروپا حل کنیم و سپس به سراغ آمریکا برویم.
وی در پاسخ به این سوال که مشکل اصلی اکنون این است که ما چگونه، با چه معیارها و بر اساس چه انتظاراتی، میتوانیم با اروپاییها به توافق برسیم، گفت: آنها در تلاشاند تا بدون فعالسازی مکانیسم اسنپبک، اختلافات را با ایران حل کنند. پیشنهاد من این بود که ابتکاری طراحی کنیم تا آژانس، با تغییر در تیم یا چارچوب نظارتی، به صورت کامل از تأسیسات هستهای ایران بازدید کند و گزارشی جامع به شورای حکام ارائه دهد. این گزارش میتواند کشورهای اروپایی عضو شورا را نیز از وضعیت دقیق سایتهای هستهای ما مطلع کند. اما از نظر امنیتی، ما این اقدام را به صلاح نمیدانیم.
در عالم سیاست ایستادن در نقطه صفر هزینهزا است
این استاد دانشگاه افزود: اکنون وارد مرحلهای بسیار پیچیده شدهایم؛ هم از نظر روابط با اروپا و مسئله اسنپبک و هم در قبال آمریکا. در واقع، چهار ضلع فشار، آمریکا، اروپا، اسرائیل و آژانس بین المللی انرژی اتمی، ما را در تنگنا قرار دادهاند و ما باید تلاش کنیم از طریق آژانس، سطح تنش و فشار را کاهش دهیم. سیاست امری سیال است و با زمان تغییر میکند. اگر سیاستمداری بخواهد بر تمام گفتههای گذشتهاش پابند بماند، نمیتواند در مسیر سیاستورزی موفق باشد. ما نمیتوانیم در نقطه صفر بمانیم و انتظار گشایش داشته باشیم. باید در استراتژیهای از پیشتعیینشده خود بازنگری کنیم و جابهجاییهایی در انتظاراتمان صورت دهیم.
بیگدلی با تاکید بر ضرورت برخی بازنگریها در سیاست خارجی ایران گفت: حداقل باید بتوانیم با اروپاییها به توافقی دست یابیم. اگر چنین توافقی حاصل نشود، شاید شرایط به گونه ای پیش برود که لازم باشد خود را برای یک حمله نظامی آماده کنیم. بدون حلوفصل اختلافات با اروپا بر سر اسنپبک، هیچگونه مذاکرهای با آمریکا امکانپذیر نیست.
در علم سیاست چیزی به نام «اعتمادسازی» وجود ندارد
این تحلیگر سیاست خارجی همچنین در پاسخ به این سوال که شروط ایران تا چه میزان قابلیت عملیاتی شدن دارد، گفت: ما گفتهایم آمریکا باید تضمین دهد که به ایران حمله نخواهد کرد و نوعی اعتمادسازی صورت گیرد. البته در علم سیاست چیزی به نام «اعتمادسازی» به مفهوم مطلق وجود ندارد؛ کشورها ذاتاً نسبت به یکدیگر بیاعتمادند، اما همین بیاعتمادی است که موجب امضای توافقات میشود. در این شرایط اگر اسنپبک فعال شود، شرایط سختتر خواهد شد، تمام تحریمها بازمیگردند، موضوع به شورای امنیت کشیده میشود و ممکن است ذیل فصل هفتم منشور قرار بگیریم. در عین حال، ما باید در نشستهایی که با بازیگران مختلف درگیر در این پرونده داریم ابتکارهایی از خود نشان بدهیم و وضعیت پرونده هسته ای و رفع تحریم را از شرایط منقبض فعلی نجات دهیم.
ایران باید طرحی نو در مذاکره با اروپا تعریف کند
بیگدلی در پاسخ به این سوال که با توجه به محدودیت زمان، آیا فرصت ۶ ماهه که رسانه های غربی به عنوان پیشنهاد اروپا در خصوص تعلیقفعال سازی اسنپ بک مطرح کرده اند، میتواند راهگشا باشد، گفت: این میتواند روزنهای برای گشایش باشد، مشروط بر اینکه ما نیز پشت میز مذاکره کمی از دیپلماسی دستوری فاصله بگیریم. اگر این شش ماه را فرصت بدانیم، باید اقداماتی تازه و متفاوت در پیش بگیریم. باید وارد یک ساختار جدید سیاسی شویم تا بتوانیم از تنش با غرب کاسته و مسائل موجود را حل کنیم.
وی افزود: در واقع، ما با اروپا یک نوع اختلاف فنی و با آمریکا نوعی اضطراب امنیتی داریم. هر دوی این مشکلات باقی ماندهاند. البته اروپاییها نسبت به آمریکا انعطافپذیرترند، اما آمریکا به شدت تحت تأثیر لابیهای یهودی است. در پشت پرده، آمریکا و اسرائیل بهصورت پنهانی در حال تحریک اروپا هستند. بسیاری از سناتورهای آمریکایی نیز به اروپا فشار میآورند که اسنپ بک را فعال کنند. در چنین شرایطی، ما همچنان درگیر برخی حاشیهها در سیاست داخلی و خارجی هستیم اما باید بپذیریم که سیاست، امری وابسته به زمان و مکان است. امروز نیاز ایران توسل بیشتر به سیاست عقلانی و انعطافپذیر است.
سیاست خارجی ایران از نبود ابتکار کافی رنج میبرد
این استاد دانشگاه در پایان گفت: یکی از انتقادات مطرح به سیاست خارجی کنونی، نبود ابتکار و سناریوهای متنوع است. به نظر من، بهترین ابتکار در این مقطع آن است که فضای پرتنش موجود نسبت به آقای گروسی، مدیرکل آژانس، کاهش یابد. اکنون نه او به ایران میآید و نه ایران به دلیل برخی مواضع آمادگی میزبانی از او را دارد. قرار است معاون رافائل گروسی همراه با تیم کارشناسی که خود پیشنهاد داده، به ایران سفر کند. امیدواریم ایران با این سفر موافقت کند تا آنها بتوانند از نزدیک با وضعیت پیش آمده برای تاسیسات هسته ای ایران در نتیجه تجاوز نظامی اسرائیل و آمریکا آشنا شوند. ایران میتواند در یک بازه زمانی معقول و با درنظر داشت تدابیر امنیتی و ایمنی در حوزه هستهای امکان بازگشت بازرسان آژانس را فراهم کند تا این کارشناسان گزارش قابل قبولی از وضعیت برنامه هسته ای ایران آماده کنند. چنین گزارشی میتواند سطح تنش میان ایران و اروپا و آمریکا را کاهش داده و دریچههایی تازه برای مذاکرات جدید بگشاید.