آفتابنیوز : آفتاب-ابوالفضل فاتح: هتک حرمت "سازمان یافته" حرم و حریم اهل بیت امام (ره) تنها یک حادثه تلخ نیست که نتیجه یک روند انحرافی و حطرناک است. روندی که از سالها پیش آغاز شده و اینک در حرم امام عظیم الشان نقاب از چهره بر داشته است. کسانی که اصرار به تشبیه خود به پیروان علی (ع) پس از پیامبر (ص) داشته و در سودای تشبیه منتقدان به مخالفان علی (ع) هستند، اینک به گویاترین شکل ممکن رویه جریان مسلط پس از پیامبر (ص) را پیشه کرده تا موجبات انزوای اندیشه امام و خانه نشینی اهل بیت ایشان را فراهم آورند.
قطعا برای یادگار گرانقدر و "شیعیان امام" این پدیده حیرتانگیز و ناشناخته نیست که "تا بوده چنین بوده". واگویی" هنوز 20 سال بیشتر از رحلت آن بزرگوار نگذشته" تنها تلنگری به غفلتزدگان و خواب رفتگان است. روزگاری نیز جریان مسلط به نام اسلام، نه چند سال که چند روز پس از رحلت پیامبر اعظم(ص) حرمت اهل بیت را به جرم آنکه "اهل بیعت" نبودند و بهدلیل تفاوت مشی و نا همراهی و ناهمزبانی سیاسی شکستند. غمگنانهتر آنکه بسیاری ار وقایع در حرم و کنار مرقد پیامبر (ص) به وقوع پیوست. آنان نیز استدلالشان این بود که اهل بیت (ع) فضیلتی جز ارتباط نسبی با پیامبر (ص) ندارند و لذا حق با دیگران یعنی قدرت مسلط است.
اینان در جفای اخیر، اشتباهی تاریخی مرتکب شدند. اینک فهم توطئه پاره کردن تصویر مبارک حضرت امام و "آشوبهای دست ساخت" خیابانی و بسیاری از فجایع انتخاباتی و شعارهای انحرافی و فجایع کوی دانشگاه و قص علی هذا که روایت آن طوماری دراز میشود بر کسی دشوار نیست. اگر روزی این خشونتها و رسواییها را به حساب دیگران یا خود سرانی ناشناس می گذاشتند، امروز به روشنی هویدا شده است که این خود سریهای "سازمان یافته" و در ملاءعام "چگونه" و تا "کجا" نفوذ کرده و مدیریت می شود.
نگاهی گذرا به رسانه هایشان در چند روز گذشته نشان می دهد که چه کسانی و چگونه آتش بیار این معرکه شدند و بساط حرمتشکنی گستراندند. موضوع آشکارتر از آن است که نیاز به تحلیل و تفصیل داشته باشد. آنان که همین روزها برای آینده خود و "سرقت انقلاب" در حال تراشیدن "امام جدیدی" هستند، طبیعی است ذخیرههای فاخری چون سید حسن را برای انقلاب و حوزههای تشیع برنتابند، چنانکه مراجع عالیقدر تشیع را نیز بر نمیتابند. آنان هیچ متاعی جز قدرت بیمهار نمیشناسند و برای آنان امام و رهبری همه بهانهاند.
این روزها که به فرزندان خردسالمان امام را روایت میکنیم، غمگنانه از توضیح رفتار و نامهربانی این متهتکان و متنسکان نوظهور در قبال امام و اهل بیتش شرمنده و ناتوانیم. آنچه در رسانهها به تصویر کشیده شد بهت و حیرت همگان و شادمانی اغیار را به دنبال داشت. این ماجرا گواهی میدهد که هیچگاه از امام این همه دور نبودهایم. از این پس باید 14خرداد را به دو دلیل تسلیت گفت. آنان در روز رحلت امام و در آستانه 15 خرداد که امام آن را مبداء نهضت قرار داد، شمشیر کین بر فرق عواطف دوستداران ایشان فرود آوردند و جریحهای عمیق بر جای گذاردند که مرهم آن بسیار دشوار اگر نگوییم ناممکن است. این اقدام تحولی خطیر بود.
صحنه ی شگفتی است. می گویند تاریخ برای عبرت است نه تکرار، اما گویا جریان غم انگیز پس از پیامبر(ص) با وقفه ای چند ساله در بطن سیاست ما در حال تولد و تکرار است. یک سو خیل امکانات کشور است و جریان اندک متهتک و داغ و درفش و تهدید و تطمیع و یک سو زبانهای در کام و دست های بسته و دل های سوخته و شکسته. شاید انقلاب ما آغاز دورانی جدید را تجربه می کند؟
این جریان متحجر "بابی" ناصواب گشودند و بر بدعتهای گریبانگیر افزودند. آنان به خیال خود "طرحی" در انداختند تا در انظار رسانههای خارجی و مردم، نفوذ و قدرت خود را به رخ کشیده و منزلت یادگار امام را متزلزل جلوه داده و به جرم ناهمراهی و ناهمزبانی منکوبش کنند. جرم سید حسن جز این نبود که نوهی خمینی، زنده و آزاده است و دارای استقلال مشی سیاسی و انتخاب زمان سکوت و سخن. اگر "سید احمد" فرزند امام نیز در میان ما بود، چه بسا سرنوشتی جز این نمییافت. تاریخ آن صحنه "آرایش یافته" را فراموش نکرده و انشاءالله سند رسوایی برنامهریزان و مسببان خواهد ساخت. این "میراث خوارگی" نه رسم ایرانیت و نه رسم اسلامیت که رسم جاهلیت است.