از اواخر سال گذشته و بهویژه از حوالی عید نوروز، نشانههای افزایش قیمت در بازار برنج پدیدار شد. گزارشهای رسمی ایسنا در ماههای نخست امسال نشان میدهد که از دیماه ۱۴۰۳ به بعد، قیمت برنج ایرانی، بهویژه ارقام ممتاز و معطر شمالی مانند هاشمی و صدری، روندی صعودی را طی کرده است. در بازارهای عمدهفروشی، نرخ هر کیلو از حدود ۱۸۰ تا ۲۰۰ هزار تومان آغاز شد و گاه به بیش از ۲۵۰ هزار تومان نیز رسید. این جهش قیمتی، درست در آستانه عید و فصل خرید خانوارها، فشار روانی زیادی بر مصرفکنندگان وارد کرد. کارشناسان در گفتوگو با ایسنا، این روند را حاصل ترکیبی از کاهش تولید داخلی، رشد هزینههای نهادههای کشاورزی و رفتارهای سوداگرانه در بازار دانستند.
دلیل افت کشت برنج ایرانی چیست؟
سال زراعی گذشته برای شالیزارهای شمال کشور سالی آسان نبود. کمبود بارشها، محدودیت منابع آبی و اجرای الگوی کشت جدید موجب شد سطح زیرکشت در استانهای غیرشمالی بهشدت کاهش یابد. رئیس انجمن برنج ایران در گفتوگویی با ایسنا تأکید کرد که کشور برای جبران این کسری، به واردات حداقل یک و نیم میلیون تن برنج خارجی نیاز دارد. در کنار این عوامل، افزایش هزینههای تولید - از نهادههای کشاورزی تا دستمزد کارگر و حملونقل - سبب شده است بسیاری از کشاورزان از کشت ارقام پرهزینه صرفنظر کنند. در نتیجه، بازار داخلی برنج با کاهش محسوس عرضه روبهرو شد و همین امر، به رشد قیمتها دامن زد.
لغو محدودیت واردات در فصل برداشت؛ سیاستی که کارگر نیفتاد
در سالهای گذشته، دولت برای حمایت از تولید داخلی، واردات برنج در فصل برداشت را ممنوع میکرد تا بازار از مازاد محصول داخلی اشباع شود. اما امسال با تصمیم هیأت وزیران، این محدودیت لغو شد تا واردات بهموقع، بازار را از التهاب خارج کند. با وجود این، گزارشهای میدانی ایسنا نشان میدهد که لغو ممنوعیت واردات در عمل تأثیر محسوسی بر کاهش قیمتها نداشته است. کارشناسان معتقدند در شرایطی که تولید داخلی کاهش یافته و هزینههای تولید افزایش یافتهاند، تزریق واردات صرفاً میتواند نوسان را موقتاً مهار کند و نه آنکه بازار را به تعادل پایدار برساند.
واکنش وزیر جهاد کشاورزی به نگرانیها از افزایش قیمت برنج
غلامرضا نوری قزلجه - وزیر جهاد کشاورزی - در واکنش به نگرانیها از افزایش قیمت برنج، ابتدا در بهمنماه سال گذشته این گرانی را «ساختگی و ناشی از احتکار» دانست. اما چند ماه بعد، در آستانه فصل برداشت، موضع خود را تعدیل کرد و گفت: «افزایش قیمت برخی از ارقام برنج ناشی از واقعی شدن قیمتهاست، زیرا هزینههای تولید طی سالهای اخیر افزایش یافته و نرخهای ثابت گذشته دیگر پاسخگو نیستند.»
این تغییر موضع، بازتابی از واقعیتهای اقتصادی است؛ سالها کنترل دستوری قیمتها در بازار برنج، مانع از واقعی شدن نرخها شده بود و حالا در مواجهه با رشد تورم و هزینههای تولید، تعادل مصنوعی گذشته فروپاشیده است.
از کمبود تا تغییر الگوی مصرف
در میانه سال جاری، بازار برنج ایران همچنان در وضعیت ناپایدار بهسر میبرد. قیمت این محصول به کیلویی ۳۳۰ تا حتی۴۰۰ هزارتومان نیز رسید و با توان خرید خانوارها همخوانی ندارد. بسیاری از خانوادهها به سمت برنجهای خارجی ارزانتر رفتهاند و مصرف برنج ایرانی را به مناسبتهای خاص محدود کردهاند؛ روندی که میتواند نشانهای از تغییر تدریجی در الگوی مصرف و حتی تهدیدی برای جایگاه برنج ایرانی در سفرهها باشد.
البته که در این مسیر تنها چالش، گرانی یا کمبود برنج ایرانی نیست، بلکه افراد بسیاری در این روزها با مخلوط کردن برنج ایرانی با خارجی و فروش آن به نام برنج ایرانی نیز ضربه خود را به بازار و مردم وارد میکنند و یا افرادی نیز با خریداری و احتکار بازار را از محصول خالی کردند که همه این موارد دست در دست هم شرایط بازار برنج ایرانی را با چالش مواجه کردند.
مخلوط کردن برنج خارجی و ایرانی
ایسنا برای بررسی شرایط بازار برنج به سراغ بنکداریها، فروشگاهها و مردم رفت. یک بنکدار فعال در حوزه فروش برنج در گفتوگو ایسنا، با اشاره به وضعیت بازار و پدیدههای اخیر در این صنف گفت: مواردی دیده شده که برخی فروشندگان، برنج خارجی را در کیسههای برنج ایرانی بستهبندی کرده و بهعنوان برنج ایرانی به فروش میرسانند. این مسئله در میان همه صنفها وجود دارد و صنف برنج نیز از آن مستثنی نیست. دلیل اصلی آن فاصله قیمتی زیاد بین برنج ایرانی و خارجی است. از سوی دیگر، با کاهش توان خرید مردم، برنج از کالای مصرفی به کالای سرمایهای تبدیل شده است و برخی افراد برنج را برای سرمایهگذاری نگهداری میکنند. همین موضوع موجب افزایش قیمت و در نتیجه، بروز تقلب در بازار میشود.
او افزود: برخی فروشندگان، برنج خارجی را با برنج ایرانی مخلوط میکنند یا حتی برنج خارجی را بهطور کامل در کیسه ایرانی میریزند. در مواردی نیز برنجهای ایرانی مانند شیرودی را با هاشمی مخلوط میکنند تا قیمت تمامشده کاهش یابد.
وی درباره نظارت بر بازار توضیح داد: اگر منظور از نظارت جلوگیری از تقلب باشد، دولت در این زمینه اقدامات خود را انجام میدهد. با این حال، در بحث قیمتگذاری، یکی از مشکلات این است که دولت بهصورت دستوری وارد میشود و اجازه نمیدهد بازار بهصورت آزاد عمل کند. وقتی دولت شرکتهای واردکننده را ملزم میکند که برنج ایرانی بخرند، این شرکتها نیز برنج را با قیمت بالا خریداری کرده و در نهایت با قیمت بیشتر به ما میفروشند که این موضوع در افزایش قیمت بازار تأثیر دارد.
اقتصاد دستوری؛ بهانهای برای تقلب و تخلف
او ادامه داد: در بحث مقابله با تقلب، همکاران ما در بخش نظارت واقعاً زحمت میکشند و اقدامات خوبی انجام میشود، اما حجم تقلب بسیار بالاست و ممکن است مواردی از چشم ناظران دور بماند. به عنوان مثال، زمانی جهاد کشاورزی اعلام کرد قیمت برنج ایرانی نباید بیش از ۲۵۰ هزار تومان باشد، اما این سیاست به دلیل اختلاف در هزینههای تولید، نتیجهبخش نبود و موجب افزایش تقلب شد. وقتی اقتصاد بهصورت دستوری اداره میشود، برخی مجبور میشوند برای بقا، تقلب کنند.
وی تأکید کرد: ما باید قیمت برنج را بر اساس هزینههای واقعی کشاورز بسنجیم. هزینه کارگر، کود و سایر مخارج تولید باید در قیمت نهایی لحاظ شود. علاوه بر این، گرانی خودرو، طلا و دلار نیز بر هزینههای تولید تأثیر مستقیم دارد. بنابراین تعیین قیمت ثابت برای همه انواع برنج ایرانی غیرمنطقی است. وقتی دولت قیمت را ۲۵۰ هزار تومان اعلام میکند، بسیاری از همکاران سالم از بازار حذف میشوند چون نمیتوانند با این نرخ فعالیت کنند. برخی نیز برای تطبیق با نرخ دستوری، اقدام به مخلوط کردن برنجهای ضعیفتر با انواع مرغوبتر میکنند تا قیمت فروش را به رقم اعلامشده برسانند، که بهنظر من کار اشتباهی است.
این بنکدار در پایان درباره وضعیت قیمتی و فروش گفت: در حال حاضر، برنجهای پرمحصول مانند ندا و شیرودی از حدود ۲۰۰ هزار تومان به بالا قیمت دارند و برنجهای مرغوبتر نظیر هاشمی گیلان بین ۳۴۰ تا ۳۵۰ هزار تومان به فروش میرسند. در ابتدای فصل که قیمتها مناسبتر بود، تقاضا بسیار بالا بود و عرضه کمتر، اما با افزایش قیمتها، فروش بهشدت کاهش پیدا کرده و بازار در رکود است.
الگوی خرید مردم تغییر کرده!
مسئول یکی از فروشگاههای زنجیرهای نیز در گفتوگو با ایسنا با اشاره به تغییر رفتار خرید مصرفکنندگان در بازار برنج گفت: در فروشگاه ما برنج به تفکیک نوع عرضه میشود؛ از جمله برنج ایرانی، هندی، عنبربو و ارقام داخلی مانند شیرودی و هاشمی و در حال حاضر، برنجهای درجهیک ایرانی نظیر هاشمی و طارم با قیمت حدود ۳۵۰ هزار تومان به ازای هر کیلوگرم به فروش میرسند، در حالی که تا حدود یک ماه پیش قیمت آنها ۳۰۰ هزار تومان بود.
وی افزود: در این مدت، با افزایش قیمت برنج ایرانی، الگوی خرید مردم تغییر کرده است. میزان خرید برنج ایرانی حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد کاهش داشته، در حالی که تقاضا برای برنج هندی افزایش یافته است. در واقع، با توجه به تفاوت قیمت، سهم فروش برنج هندی در یک ماه اخیر بیشتر شده است.
این مسئول فروشگاه با اشاره به میزان موجودی افزود: بار برنج همچنان به تعداد بالا وارد فروشگاه میشود، اما نسبت خریدها تغییر کرده؛ مردم بهسمت گزینههای ارزانتر مثل برنج هندی رفتهاند. در برنج ایرانی، خرید کاهش یافته و این تغییر کاملاً محسوس است.
او درباره برنج شکسته نیز گفت: برنج شکسته هم در فروشگاه عرضه میشود و مشتری خاص خود را دارد. با وجود افزایش قیمتها، همچنان خریداران برنج کامل و با کیفیت وجود دارند، هرچند حجم خرید نسبت به گذشته کمتر شده است.
وی در پایان تأکید کرد: با توجه به رشد سریع قیمتها، مردم بیشتر به دنبال برنجهایی با قیمت مناسبتر هستند. این موضوع در یک ماه اخیر تأثیر مستقیم بر سبد خرید خانوار گذاشته و باعث شده سهم برنج هندی در بازار مصرف افزایش یابد.
مردم هم یا خبر از حذف برنج از سفره خود میدهند و یا از کاهش مصرف خود میگویند. اگر سالهای گذشته توان خرید کل نیاز سال خود را داشتند، امسال نیاز ماهانه خود را تامین میکنند چون نمیدانند شرایط چند روز آینده چطور است؟
آنها میگویند که دیگر توان مهمانداری و پذیرایی از فرزندان خود را هم ندارند چرا که باید به فکر مدیریت هزینه باشند و نه تنها خریداری برنج برای وعده غذایی برای آنها دشوار است بلکه محصولاتی دیگر همچون گوشت، میوه، حبوبات و غلات نیز دیگر برای آنها دشوار شده و این موارد همگی سفره مردم را کوچکتر کرده است.
در نهایت وزارت جهاد کشاورزی به عنوان تامینکننده کالای اساسی باید پاسخگو باشد که چگونه بازار و سفره مردم را تامین و قیمتها را تعدیل خواهد کرد؟ آیا با وجود تورم و گرانی و خشکسالی قادر به این تغییرات مثبت خواهد بود؟
برنج، مسألهای فراتر از اقتصاد
ماجرای برنج در ایران دیگر تنها به افزایش یا کاهش قیمت خلاصه نمیشود؛ این محصول، اکنون در نقطه تلاقی فرهنگ، اقتصاد و سیاست قرار گرفته است. کاهش تولید، تغییر در سیاستهای وارداتی و رشد هزینههای تولید، سه ضلع مثلثی هستند که آینده بازار را رقم میزنند. تا زمانی که مدیریت منابع آب و حمایت از کشاورزان بهطور مؤثر اصلاح نشود، ثباتی پایدار در بازار برنج شکل نخواهد گرفت. برنج، این دانه سپید و ساده، همچنان نماد پیچیدگیهای معیشت ایرانی از زمینهای شمالی تا سفرهها همه خانوادههاباقی خواهد ماند.